در شرایط کنونی بر تعداد مولفههایی که بر آینده بازار سهام تأثیر دارند افزوده شده و به غیراز مسائل اقتصادی مسائل سیاسی و همچنین اقتصاد جهانی نیز بر بازار سرمایه ایران اثرگذار شدهاند در چنین شرایطی پیشنهاد مدیرعامل بورس تهران این است که سرمایهگذاران با توجه به تمام شرایط تصمیمگیری کنند و با دریافت اطلاعات کامل شرایط را بهخوبی تحلیل کنند.
حسن قالیباف اصل، مدیرعامل بورس اوراق بهادار تهران در مورد اثر تحریمها و استراتژیهای موجود میگوید: تحریمها روی همه شرکتها اثر یکسان ندارد و شاید تحریمها به نفع برخی شرکتها هم باشد. بورس هم جمع سبد همه شرکتها است. ولی الان ما میبینیم همه شرکتها قیمتشان پایین آمده و مشخص است که تحلیل دقیقی روی سهام آنها انجام نشده، قطعا سرمایهگذار باید بنشیند تحلیل کند و شرکتهایی که آسیب نمیبینند یا کمتر آسیب میبینند را جدا کند و براساس وضعیت جدید، استراتژی سرمایهگذاری را تعیین کند. گفتوگوی همشهری با او را در ادامه میخوانید.
- با توجه به نوسانهای اخیر قیمت سهام، هنوز هم میتوان به بورس امید داشت؟
قطعاً، ما شرایط سختی را برای پذیرش شرکتها در بورس وضع کردهایم بنابر این طبیعتا دستورالعمل پذیرش شرکتها سختگیرانه است، به همین دلیل شرکتهایی که وارد بورس میشوند، به شکلی منتخب اقتصاد ایران هستند و در واقع بهترین شرکتهای اقتصادی در بورس حاضر هستند.
- یعنی به همین دلیل است که برای برخی از شرکتهای فرابورس ازجمله بانکها مشکل ایجاد شده، اما شرکتهای بورس با مشکلی مواجه نشدهاند؟
درست است اما میخواهم بگویم که اقتصاد کشورها حداقل در حوزه مالی و صنعت، بدون حضور شرکتها معنی ندارد، جایگاه شرکتها در اقتصاد کشور، جایگاه مهمی است، حالا با وضع پیش آمده و تحریمهایی که اعمال شده، یک مقداری بر فضای بازار و بین سرمایهگذارتأثیر منفی داشته و باعث شده قیمتها (سهام) کاهش پیدا کند. البته میدانید که قیمتها (سهام) تابع عرضه و تقاضا است و قیمتها را عرضه و تقاضا تعیین میکند اما باید بدانیم شرکتهایی که در بورس هستند، شرکتهای قوی و محکمی هستند.
- یعنی نوسان شاخصها و ارزش سهام شرکتها از ابتدای امسال بیشتر ناشی از جو روانی بوده است؟
ببینید؛ بورس در این دوره یک ویژگی داشته که آنهم بحث نقدشوندگی است. درست است که قیمتها پایین بوده، ولی سهام نقدشونده بوده و سرمایهگذار هم توانسته است هر وقت بخواهد سهام خودش را نقد کند. بهنظر من در این شرایط کشور، که اوضاع اقتصادی عادی نیست و بحث اقتصاد مقاومتی مطرح شده (که به این معناست که وضع عادی نیست) سرمایهگذار باید خیلی با طمأنینه حرکت کند. حتما با کار کارشناسی و با مطالعه و بررسی و حوصله کار کند. چون ابهام در فضای اقتصادی حاکم است و بهواسطه کشمکشهای سیاسی و بینالمللی نسبت به آینده ابهام وجود دارد. ولی این ابهام به این معنا نیست که اثر واقعی منفی بر سهام شرکتها در آینده میگذارد، بلکه کسی الان نمیتواند این شرایط را بهراحتی تحلیل کند که آیا این کشمکشها اصلا حل نمیشود یا در آینده به این زودی حل میشود، عدهای بهخاطر این ابهام دارند، سهامشان را میفروشند. توصیهای که میشود، این است که سهامداران اطلاعات دقیقتری بگیرند و پس از مطالعه و کار کارشناسی، تصمیمگیری کنند. ولی یک نکته این است که شرکتها، شرکت قوی و محکمی هستند و دیگری اینکه عملکردهایی که بهعنوان عملکردهای سه ماهه منتشر شده نشان میدهد، عملکردهای بدی نبوده و گزارشهای سهماهه شرکتها گزارشهای خوبی بوده است.
- گذشته از مشکلات بینالمللی یکسری مسائلی هست که اگر در داخل حل شود، خیلی اوضاع بورس را بهتر میکند؛ مثل مباحث ارزی - یا اضافه برداشت بانک مرکزی از بانکها، که خیلی از بانکها را درگیر کرده است، در این اوضاع باید چکار کرد؟ شما چه نظری دارید و سایر مسئولان نظارت بر بازار سرمایه و اقتصاد چه اقدامی باید انجام دهند؟
اشاره خوبی داشتید. یکی از مباحثی که بر فضای بازار سرمایه اثر گذاشت، همین نکته بود، بالاخره هر اقدامی که انجام میشود اگر از قبل پیشبینی نشده باشد و سرمایهگذار قبلا روی آن محاسباتی انجام نداده باشد یا پیشبینیاش چیزی دیگری بوده، اثر منفی میگذارد و به واسطه همین وضع و عدمقطعیتهای پیشبینی نشده، بازار دستخوش نوسان میشود و وضعیت شرکتها را میتواند، تغییر دهد. حتی گاه مشاهده میشود که اصلا تصمیمی گرفته نشده، ولی شایعه آن میآید و شاید اصلا هم آن تصمیم گرفته نشود، ولی اثر آن در بازار به وضوح دیده میشود. در بحث بازار سرمایه ما باید متوجه این باشیم که کلا فعالیت سرمایهگذاری حساس است و سرمایه فرار است، وقتی اخبار منفی منتشر شود، قطعا باعث میشود، یکسری افراد به فکر فروش سهام بیفتند. یا همین بحث نرخ ارزی که اشاره کردید؛ دقت کنید که سیاست ارزی برای بازار سرمایه مفید است که شفاف باشد. حالا اینکه نرخ بالا یا پایین باشد، من بحثی ندارم. این بحث بانک مرکزی است؛ ولی بازار سرمایه انتظار دارد تا سیاست ارزی شفاف و ثبات داشته باشد تا بتواند برنامهریزی کند. در بقیه موارد هم همینطور است و شایعات زیادی در بازار سرمایه مطرح میشود که نمیخواهم به آنها اشاره کنم. انتظار ما از سایر مسئولان این است که اگر تصمیم با تفکر قبلی قطعی شد، ببینند چه تأثیری روی بازار سرمایه میگذارد و اگر واقعا تصمیمی گرفته میشود و مصلحت مملکت است، قطعا باید تحلیل آن با درنظر گرفتن ملاحظات بازارسرمایه اعلام شود. اما خیلی اخبار به بازار سرمایه وارد میشود که بعدها تکذیب میشود، ولی اثر آن در بازار سرمایه هست.
- اما قبول کنید که نهادهای متعدد و متفاوتی هستند که تصمیم میگیرند و اثر تصمیم آنها در بازار سرمایه نمایان میشود. مثل وزارت صنایع، بانک مرکزی، سازمان توسعه تجارت، معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی و حتی وزارت جهادکشاورزی و... اینها تصمیمات متعددی میگیرند که در بازار سرمایه تأثیر میگذارند. آیا نمیشود اینها را از طریقی، مثلا وزارت اقتصاد هماهنگ کرد آیا اقدامی شده است تا این تصمیمها هماهنگ و مدیریت شود تا دستکم اطلاعات درستتر و شفافتر به بازار سرمایه منتقل شود؟
آقای وزیر اقتصاد چون رئیس شورای بورس است به این حوزه اشراف دارد، ولی من هم این نکته را قبول دارم.
- بالاخره اگر اقتصاد مقاومتی را قبول داریم، یک مرکز فرماندهی هم باید وجود داشته باشد. ما الان این مرکز فرماندهی را نداریم؟
دقیقا این حرف شما درست است و قبول دارم که بالاخره یک هماهنگی هم باید وجود داشته باشد الان بازار سرمایه در کشور مهم است و مردم زیادی در بازار سرمایه وجود دارند و با سهام عدالت عده زیادی وارد بازار شدهاند و نهادهای مختلفی وارد بازار سرمایه شدهاند، شرکتهای بزرگی از طریق این بازار واگذار شده، بنابراین قطعا باید این هماهنگی وجود داشته باشد. تأکید میکنم اگر تصمیمی گرفته میشود، حتما باید تأثیر آن بر بازار سرمایه تحلیل شود، چون بحث سرمایه و سرمایهگذاری است که در نهایت پیشرفت و توسعه یک کشور را تضمین میکند. ما وقتی بازار سرمایه یک عکسالعمل منفی به یک تصمیم را نشان میدهد، تحلیل نباید این باشد که این فقط بورس است که عکسالعمل منفی نشان میدهد. چرا که بورس یک آینه است و نشاندهنده آن است که جمعیت فعالان اقتصادی این عکسالعمل را دارند، بورس هم میتواند بهعنوان ابزاری استفاده شود که در این موارد و تصمیمگیریها به آن مراجعه شود.
- البته این بحثها خارج از بورس است و شاید شما هم نتوانید مداخله کنید. شما خودتان برای آرام شدن بازار چه برنامهای دارید؟ به نقد شوندگی سهام اشاره کردید که موفق بودهاید، خوشبختانه این دوره جزو معدود مواردی بود که شاهد بودیم بازار دستکاری نشده است، آنهم در شرایطی که بازار با افت شدید مواجه بود. اما مسئولان بورس مداخله نکردند و اجازه دادند بازار براساس مکانیسم خودش عمل کند. این دو مورد موارد مثبتی است که خیلی به بازار روحیه میدهد. اما برای حوزههای دیگر چه کارهای انجام دادهاید؟ مثلا برای افزایش عرضههای اولیه و تنوع بخشیدن به بازار وارد عمل نخواهید شد؟
بنابراین ما برنامههایی را که در حوزه پذیرش شرکتها داشتیم دنبال میکنیم و الان در حوزه پذیرش اوراق مشارکت هم باز همکاران ما فعال هستند. تأکید میکنم ما به امور متنوعسازی و استفاده از ابزار جدید توجه داریم و آنها را دنبال میکنیم. البته در وضع فعلی بازار، یک ویژگی مهم به چشم میخورد؛، یعنی معاملات روان است. قیمتها بالا و پایین میشود که تابع عرضه و تقاضاست و بستگی به تشخیص سرمایهگذار دارد. زمانی با اینکه قیمتهای سهام 30تا40درصد بالاتر بود، سرمایهگذار تشخیص میداد ارزان است و میخرید، ولی الان با بحثهای پیرامونی که وجود دارد، برخی اقدام به فروش سهام میکنند. بنابراین روانی معاملات و نقدشوندگی سهام، ویژگی بازار سرمایه ما شده است که قابل اهمیت است.
- ما با افت شدید ارزش سهام شاهد شکلگیری صفهای فروش سنگین نبودیم. علت چیست که معاملات روانتر شده است؛ یعنی اگر کسی فروشنده است راحت میتواند بفروشد و کسیکه خریدار است، راحت میتواند خرید کند؟
علت این است که ساختار بازار خیلی تغییر کرده است چرا که عرضه و تقاضا در بازار با حضور جمع فعالان بازار شکل میگیرد که همه دیدگاه یکسانی ندارند، چون اگر همه به یک دیدگاه یکسان برسند، اصلا معامله در بورس شکل نمیگیرد. زمانی فعالان بازار سرمایه محدود بودند اما الان اینطور نیست؛ الان تنوع کارگزار، تنوع سهامدار و تنوع شرکتها در بورس داریم و یکی از راههایی که به روان شدن معاملات و عمیق شدن بازار کمک کرد، همین بحث تنوع است. در این شرایط عدهای فکر میکنند الان وقت خرید است و اقدام به خرید سهام میکنند و بالعکس. افزون بر اینها دسترسی به بازار سهام هم متنوع شده و حتی دسترسی آنلاین به بازار راحتتر شده است که شاهد روان شدن معاملات و عمیقتر شدن بازارهستیم که مثلا هنگام ریزش شدید سهام دیگر شاهد شکلگیری صفهای سنگین سهام نباشیم. خود این هم حسن است که ما الان فروشنده داریم در برابر آن خریدار هم داریم. البته در این وضع توصیهای به ناشرها میکنیم و با آنها مکاتبه هم کردهایم که بهتر است در این وضعیت شفافسازی کنند و هر اطلاعاتی که دارند، به بازار اعلام کنند چرا که شفافسازی خیلی میتواند به بازار سرمایه و روانتر شدن معاملات کمک کند. ابهام در بازار سرمایه اختصاصا بهخود بازار برنمیگردد و ناشی از عوامل بیرونی بازار است اما هرچه شرکتها بیشتر شفافسازی کنند، وضعیت بهتر خواهد شد. البته در برخی جاها شرکتها نمیتوانند شفافسازی کنند و خود آنها هنوز اطلاعات دقیقی ندارند و باید اطلاعات دقیق به دستشان برسد تا بتوانند براساس این اطلاعات بودجههای خودشان را مشخص و شفاف کنند. ما تا الان از طریق بودجهها و عملکردها اثر منفی ندیدیم و شرکتهای بورس یا مثبت بودند یا هنوز اطلاعات جدید به بازار نرسیده است.
- اما یکسری تحلیلها براساس سناریوی تشدید تحریمها شکل میگیرد؛ به این معنا که حالا اگر تحریمها و فشارها خیلی جدی شود، برخی از صنایع شاید وضع بهتری به واسطه ایزوله و انحصاری شدن بازار پیدا کنند مثل صنعت خودرو یا صنایع غذایی و سیمان؟
به نکته خیلی خوبی اشاره کردید. تحریم روی همه شرکت اثر یکسان ندارد و شاید تحریمها به نفع برخی شرکتها هم باشد و بورس هم جمع سبد همه شرکتها است. ولی الان ما میبینیم همه شرکتها قیمتشان پایین آمده و مشخص است که تحلیل دقیقی روی آن انجام نشده، قطعا سرمایهگذار باید بنشیند تحلیل کند و شرکتهایی که آسیب نمیبینند یا کمتر آسیب میبینند یا شرکتهایی که سهام آن به نفعشان میشود جدا کنند و براساس وضعیت جوی استراتژی سرمایهگذاری را تعیین کنند. منتهی بحثی که وجود دارد بحث هزینه پول در بازار پول است که مقداری روی بازار سرمایه اثر منفی گذاشت. منظورم تغییر نرخ سود بانکی است. ببینید بازار مالی شامل بازار پول و بازار سرمایه است. هر مولفهای در هر بازاری تغییر کند، روی ذائقه سرمایهگذار، فعالان و سایر بازارها اثر میگذارد. قطعا این هم جزو حوزههایی است که اگر قرار است تغییری کند، باید اثرش بر بازار سرمایه تحلیل شود. یک مقدار افزایش نرخ سود بانکی باعث شد که ارزش سهام در بازار سرمایه افت کند.
- این روزها بازار طلا و سکه پر رونق شده اما در مقابل بورس به حال رکود فرورفته،تحلیل شما از این موضوع چیست؟ دلایل ماجرا چیست؟
اگر منظور از سرمایهگذاری این باشد که پولها به سمت فعالیتهای مولد اقتصادی هدایت شود، قطعا این موضوع در بورس اوراق بهادار و بازار سرمایه انجام میشود اما اینکه پول برود در بازار ارز و سکه و سایر بازارهای موازی، باید قبول کرد که اینها فعالیتهای مولد اقتصادی نیستند، چون ارز که قیمتش بالا میرود، یکی سود میبرد و یکی ضرر میکند.
این سودها ناشی از تورم است و یا خریدار سکه وقتی قیمت سکه بالا میرود از تورم در این بازار سود میبرد. پس دو نکته وجود دارد؛ یکی سود ناشی از تورم و بالارفتن قیمتها در بازارهای ارز و سکه است که عامل سودآوری است ولی در بازار سرمایه سود ناشی از تولید و بهرهوری شرکتهاست. نوسان ارزش سهام دائمی نخواهد بود اما در بازارهایی چون ارز و سکه که قیمتها همیشه بالا نمیرود، جایی متوقف میشود یا کاهش مییابد. ولی در سهام چون شرکتها دائما تولید کرده و رشد میکنند قیمت سهام میتواند بالا رود و کاهش قیمت پیدا نکند. بنابراین این خبر خوبی نیست که پولها از بازار سرمایه به بازارهای دیگر منتقل شود که اثر منفی میگذارد. قطعا در حوزه سیاستگذاری باید درباره این مسائل فکر شود.