درحالیکه چهره اصلی سایت ویکیلیکس که به کابوس آمریکا تبدیل شده، جولین آسانژ است و جهان این سایت افشاگر را به نام آسانژ میشناسد، اما این سایت فعالیت خود را مدیون جوانی است که از دو سال پیش در شرایط وخیم جسمی و روحی در پادگانهای نظامی آمریکا محبوس بودهاست. شاید شدت برخورد آمریکا با این سرباز باعث شده تا آسانژ چنین از احتمال دستگیریاش توسط سرویس امنیتی آمریکا در هراس باشد.
وکلای بردلی منینگ سرباز جوان آمریکایی که اطلاعات پنتاگون را به سایت افشاگر ویکیلیکس دادهبود، در سندی صد صفحهای جزئیات شکنجه و رفتار غیرانسانی که در پایگاه تفنگداران دریایی کوانتیکو با او شدهاست را منتشر کردند.این اسناد تکاندهنده نشان میدهد که چگونه این سرباز جوان قبل از محاکمه و بدون اینکه اتهامی به او تفهیم شود مورد بدرفتاریهای جسمی و روانی قرار گرفتهاست. در گزارش وکلای منینگ آمده، چون این بدرفتاری با او حقوق قانونیاش را نقض کردهاست، قاضی دادگاهش باید رسیدگی به پرونده او را دوباره از اول آغاز کند و روزهای حبس قبل از محاکمهاش را در میزان مجازاتش لحاظ کند.
این سرباز 24ساله ارتش آمریکا درماه میسال 2010در عراق به اتهام دادن اطلاعات طبقهبندیشده به سایت ویکیلیکس، بازداشت شد. اتهاماتی که اکنون در پرونده او وجود دارد شامل مواردی چون افشای اطلاعات ملی دفاعی برای منابع خطرناک و کمک به دشمن است. با این حال دادستانها گفتهاند که بهدنبال حکم اعدام برای منینگ نیستند.
این سرباز جوان ارتش آمریکا در واحدی در نزدیکی بغداد خدمت میکرد و به همین دلیل به پایگاه اطلاعاتی که دولت آمریکا از آن برای انتقال اطلاعات محرمانه استفاده میکرد، دسترسی داشت. دستگیری او بعد از آن صورت گرفت که یک هکر به نام آدریان لامو، به افبیآی خبر داد که منینگ در جریان چت با یکی از دوستانش، به او گفته اطلاعاتی را از پایگاه اطلاعات طبقهبندی شده دولت آمریکا دانلود کرده و این اطلاعات را به ویکیلیکس دادهاست. یک سال بعد از دستگیری او یعنی درماه می سال 2011، 295نفر از شخصیتهای دانشگاهی آمریکا که بسیاری از آنها از استادان برجسته حقوق بودند، نامهای را منتشر کردند و در آن ادامه حبس منینگ و شرایط نگهداری او را ناقض قانون اساسی آمریکا خواندند.
در گزارش صد صفحهای وکلای منینگ آمدهاست، در طول حبس قبل از محاکمه او و هنگامی که او مورد بدرفتاری و شکنجه قرار داشت، روانشناسان ارتش به بازجویان و دادستان پرونده گفتهبودند که این همه فشار، تعادل روانی این سرباز را بر هم میزند اما بازجویان به این توصیهها توجهی نکردند. بازجویان از این هم فراتر رفته و با سوءاستفاده از توصیه روانپزشکان، دستور حبس در سلول انفرادی را برای منینگ دادند تا فشار بیشتری به او وارد شود. با گذشت ۹ماه از حبس منینگ، روانپزشکان ارتش اعلام کردند که وضعیت روحی و روانی او بهشدت در حال افول و بهطور خطرناکی افت کردهاست.
در تمام این مدت به منینگ اجازه صحبت کردن با هیچکس داده نشدهبود. به او اجازه تحرک و ورزش در سلول داده نمیشد و هیچ کتاب و مجلهای برای مطالعه در اختیارش نبود. زندانبانها با دیدن کوچکترین تحرکی از او درون سلول، دستور میدادند که باید بیحرکت بماند. هر شب قبل از خواب او باید همه لباسهایش را درمیآورد و به زندانبانان میداد.
وقتی نیاز به دستشویی داشت باید با یک نوشته این نیاز را به زندانبان اعلام میکرد و بعد مدتی منتظر میماند تا زندانبان این اجازه را به او بدهد. در تمام این مدت نمیتوانست کفش و دمپایی بپوشد. او بهصورت ۲۴ ساعته تحت نظارت بود و هر پنج دقیقه یکبار زندانبان از او میپرسید که چه میکند و او موظف بود جواب دهد. در طول شب وقتی زندانبان برای مدتی کوتاه نمیتوانست منینگ را ببیند مثلا وقتی سر او زیر پتو بود یا به پشت خوابیده بود، او را از خواب بیدار میکردند تا خودش را نشان دهد. در طول روز و شب چراغ سلول خاموش نمیشد.
او باید هر روز پنج صبح از خواب بیدار میشد و تا ۱۰ شب بیدار میماند. در روز فقط ۲۰دقیقه از نور خورشید استفاده میکرد و این وقتی بود که او را به فضایی به اندازه نصف یک زمین بسکتبال با دیوارهای محصور سیمانی میبردند. البته هنگام قدم زدن در این فضای کاملا بسته یک نگهبان شانه به شانه او قدم میزد. در این مدت او فقط میتوانست راه برود و اجازه ایستادن نداشت.
در دسامبر ۲۰۱۰ اوضاع کمی بهتر شد و او یک ساعت در روز امکان هواخوری داشت و در این مدت نگهبانی همراهش نبود. وسایلی برای انجام حرکات ورزشی در اختیارش گذاشتند که البته تقریبا همه آنها خراب بود و او نمیتوانست از آنها استفاده کند. در روزهای شنبه و یکشنبه ملاقات غیرحضوری داشت که در یک اتاق چند متری با حصار شیشهای انجام میشد. این ملاقات با حضور نگهبانان انجام میشد و صدای آن هم ضبط میشد. او حتی با بازجو و نگهبان هم ملاقات حضوری نداشت.در سندی که وکلای منینگ منتشر کردهاند متن یکی از مکالمات او با بازجویش دیده میشود که آن را میخوانید:
منینگ: چرا این همه مدت من را درچنین وضعیتی نگه داشتهاید؟
بازجو: میدانم که میدانی ما اسناد و مدارک کافی از تو داریم. از کارهایی که کردهای و حرفهایی که زدهای. به هر حال تو آدم مهمی هستی و باید مراقبت باشیم. با این کارهایی که کردهای تو یک زندانی معمولی نیستی. ما باید خیلی مراقب باشیم.
منینگ: خوب پس توصیه روانشناسان چه ، آنها گفتهاند من را باید از این وضعیت خارج کنید.
بازجو: چهکسی هر روز با تو هست؟ چهکسی اینجا تو را هر روز میبیند؟ ما. آنچه دیگران میگویند فقط یک توصیه است همین. ما برای خودمان قوانین و مقررات خودمان را داریم. قانون ما میگوید باید مراقب باشیم که منینگ بهخودش آسیب نزند چه از نظر روانی و چه از نظر جسمی. اینجا فقط کارشناسان و پزشکان و روانپزشکان نیستند که تصمیم میگیرند.
این ۱۰۰ صفحهای که وکلای منینگ منتشر کردهاند تنها بخشی از شکنجه و بدرفتاری با او را نشان میدهد. یکی از وکلای او گفتهاست جزئیات کامل رفتارهای غیرانسانی با منینگ در دادگاه هم مطرح شد و بسیاری را حتی در دادگاه حیرتزده کرد. او گفتهاست، این جزئیات وجدان هر انسانی را به درد میآورد. قاضی دادگاه دستور تحقیق کامل در اینباره را داده و اعلام کرده همه جزئیات بدرفتاری با منینگ باید در دادگاه به تفصیل توضیح داده شود. خود منینگ هم قرار است در دادگاه درباره جزئیات بدرفتاری که با او شده توضیح دهد.