این درد دل جوانی حدودا 30ساله در روستای باجباج است که زانوی غم بغل کرده و با حیرت آواربرداری خانه تخریب شدهاش را به تماشا نشسته است.رضا، با یک چیزی شبیه موتور یخچال در دستش کنار چادرهایی که هلال احمر برای اسکان موقت زلزلهزدگان روستای باجباج از توابع شهرستان ورزقان بر پا کرده نشسته و تنها حرکت بیل مکانیکی و کمپرسیها را که آوار خانههای مخروبه را جابهجا میکنند، نگاه میکند و حتی ورود خبرنگاران را متوجه نمیشود، به زبان آذری میپرسم؛ همشهری چه شده؟ این چیست دستت، به سختی پاسخ میدهد: این تنها باقیمانده از مال و اموالم است!
- میپرسم، اینکه موتور یخچال است، میگوید: همین را از زیر آوار سالم بیرون آوردند، اکنون نهتنها چیزی ندارم، بلکه باید خسارت فرشی را که همسرم مشغول بافتن آن بود را به صاحبکار بدهم.او میگوید: من و همسرم تازه ازدواج کردهایم، او از غصه اینکه چگونه باید خسارت صاحب دارقالی را بدهیم، بیمار شده و در چادر استراحت میکند و من هم جز امید به یاری خدا کاری نمیتوانم انجام دهم و وعدههایی که مسئولان دادهاند تاکنون هیچ کدام عملی نشده است.
«ما بیش از هر چیزی اکنون نیاز به مسکن و سر پناه داریم، این منطقه کوهستانی و سردسیر است و افزون بر سرما، بارندگیها نیز از چند روز دیگر شروع میشود و عملا امکان زندگی در چادر وجود ندارد و ما هم با توجه به از بین رفتن اموالمان توان ساخت خانه حتی با وام را هم نداریم»، این جمله پایانی رضاست که با اندوه بر زبان آورد.
دولت خانه بسازد
یعقوب جهانگیری، یکی دیگر از زلزلهزدگان روستای باجباج است، وقتی به زبان خودشان صحبت میکنی احساس قرابت میکنند و راحتتر مشکلاتشان را بیان میکنند، «این روستا در زلزله 26کشته داشته است، ما اکنون به پتو و وسایل گرمایشی و لباس گرم نیاز داریم، شبها اینجا سرد است و پتوهایی که هلال احمر داده دیگر پاسخگو نیست.»او البته به یک نیاز اساسی که کم و بیش در همه مناطق زلزلهزده آذربایجانشرقی وجود دارد اشاره میکند: ما به سرویس بهداشتی و حمام هم نیاز فوری داریم، از زمان وقوع زلزله هنوز حمام نرفتهایم.
جهانگیری نیز با اشاره به ضرورت ساخت مسکن توسط دولت میگوید: بخش زیادی از محصولات کشاورزی ما زیر آوارها مدفون شده است، دارهای قالی زنان هم زیر آوار مانده که باید خسارت آنها را نیز بپردازیم، حتی اگر دولت به ما وام هم بدهد ما نه توان ساخت خانه را داریم و نه بنیه بازپرادخت وام را. البته این نکتهای است که روستائیان مناطق زلزلهزده آذربایجانشرقی با خبرنگار همشهری مطرح کردند. یکی از روستائیان زلزلهزده روستای گورهدرق منطقه اهر نیز در اینباره میگوید: یکی از مشکلات اساسی ما تأمین سرپناه و مسکن است، اینجا زمستان زودتر از سایر مناطق از راه میرسد و ما اگر مسکن مناسب نداشته باشیم یقینا دچار مشکل میشویم، البته احشام نیز به محلی برای نگهداری نیاز دارند تا از حمله حیوانات درنده درامان باشند.
نیاز به سرویس بهداشتی و حمام
یکی از نیازهای ضروری اغلب زلزلهزدگان آذربایجانشرقی، سرویس بهداشتی و حمام است که نبود آن مشکلات بهداشتی بهدنبال دارد. در روستای دغلیان یک سرویس بهداشتی در کنار حمامی پیشساخته که در نقطهای سنگلاخی نصب شده جلب توجه میکند، اما اهالی میگویند این فقط دکور است و قابل استفاده نیست، زیرا جناب بخشدار کلید آن را با خود برده است!
شجاع دشتبان، یکی از روستائیان میگوید: این دستشویی نه آب دارد و نه برق و کلیدش هم توی جیب آقای بخشدار است و از دور همه فکر میکنند این سرویس بهداشتی و حمام راهاندازی شده است! یکی از روستائیان دامنآباد هم از مسئولان میپرسد، آیا روستائیان نباید رفع قضای حاجت کنند، روستای ما صددرصد تخریب شده و ما نه حمام داریم و نه سرویس بهداشتی، آن وقت مسئولان در محل کار خود و جلوی دوربینها اعلام میکنند نیازهای اولیه زلزلهزدگان تأمین شده است، آیا سرویس بهداشتی و حمام جزو احتیاجات ضروری نیست؟
در اغلب روستاهایی که خبرنگار همشهری از آنها بازدید کرد نیاز به سرویس بهداشتی و حمام، پتو، البسه گرم و وسایل گرمایشی کاملا مشهود بود. طی مدت بازدید از روستاهای زلزلهزده دائم سخنان حسن قدمی، رئیس سازمان مدیریت بحران کشور درباره برخی انتقادات مبنی بر نبود سرویسهای بهداشتی در مناطق زلزلهزده که گفته بود: «تأمین سرویسهای بهداشتی و حمام براساس قانون برعهده شهرداریهاست، اما باید توجه داشته باشید که پس از وقوع حادثه، مراحل کار براساس اولویتبندی پیش میرود»، ذهن را مشغول میکند، آیا برای مردم زلزلهزده که نیاز به سرویس بهداشتی و حمام دارند تفاوت میکند که چه سازمانی باید این نیاز را رفع کند؟
اکبر فاتحی، یکی از روستائیان زلزلهزده در روستای اورنگ با تشکر از کمکهای هلالاحمر میگوید: هلالاحمر دو مرحله به ما کمک کرده و به ما دو عدد قابلمه، یک چادر و دو تخته پتو داده که با توجه به سرمای هوا در شبها دچار مشکل میشویم.
او به نکتهای اشاره میکند که همه زلزلهزدهها بر آن تأکید داشتند، کمکهای مردمی بسیار چشمگیر و بیشتر از کمکهای سازمانها بوده است، مسئولان هم وعدههای زیادی دادهاند اما تاکنون هیچ کدام عملی نشده است و با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمیشود.
بوی تعفن در برخی مناطق زلزلهزده
در برخی روستاهای مناطق زلزلهزده با وجود سمپاشی بازهم بوی تعفن آزاردهندهای به مشام میرسد. یکی از اهالی روستای باجباج میگوید: بوی تعفن ناشی از لاشه احشام تلف شده بر اثر زلزله است که زیر آوار ماندهاند و امکان بیرون آوردن آنها وجود نداشت، سمپاشی هم تنها 3-4ساعت اثر میگذارد و پس از آن وضعیت آن چیزی است که الان مشاهده میکنید.
انتقاد از نحوه آواربرداری
آواربرداری در برخی روستاهای زلزلهزده شروع شده است. در روستای گورهدرق این کار با یک دستگاه بیل مکانیکی و چند دستگاه کمپرسی انجام میشود، ولی نظارتی وجود ندارد، آوار را کنار نخستین خانه تخریب شده روستا و در مسیل رودخانه تخلیه میکنند آن هم با سرعت بسیار کم که اعتراض روستائیان را بهدنبال دارد. حیدری، یکی از سالخوردگان روستای گورهدرق با چهرهای نگران از روند آواربرداری میگوید: این کارها به همین روش ادامه پیدا کند تا اواسط پاییز هم تمام نمیشود و خانواده ما باید زمستان هم در چادرها بهسر کنند.
تخلیه آوار در مسیل نهری که در نزدیکی روستا جریان دارد تعجب بهدنبال دارد، سراغ مسئول آواربرداری را میگیریم اما کسی حضور ندارد، ناچار به راننده کمپرسی که آوار را تخلیه میکند میگوییم: چرا آوار را در مسیل نهر تخلیه میکنی؛ این کار مشکلات بهداشتی ایجاد میکند که با غرولند میگوید: خودمان بهتر میدانیم چکار کنیم و به شما ربطی ندارد.
البته در برخی روستاها که آواربرداری شروع شده، نبود مدیریت کاملا پیداست، شاید با توجه به همین روش کار است که همه بدون استثنا نگران وضعیت مسکن خود هستند و میخواهند این نگرانی را به هر ترتیبی به گوش مسئولان و تصمیمسازان برسانند.
مدارس، مأمن زلزلهزدگان
به جرأت میتوان گفت مدارس تنها ساختمانهای سالم مناطق زلزلهزده هستند. در اغلب روستاها مردم در مدارس اسکان یافتهاند یا مدارس به پایگاههای اصلی امدادرسانی تبدیل شدهاند. برای مثال در ورزقان در حالی که بیمارستان تازه احداث شهر تخریب شده، یکی از مدارس به بیمارستان تبدیل شده است. بهنظر میرسد مشکل اصلی برای شروع سال تحصیلی در مناطق زلزلهزده، در اختیار نداشتن مدارس است، البته با وضعیت کنونی بعید بهنظر میرسد مردم و سازمانها تا پایان شهریور مدارس را تخلیه کنند.
از سوی دیگر بسیاری از تجهیزات مدارس در اختیار سایر سازمان و دستگاهها قرار گرفته و نیاز به تهیه تجهیزات جدید احساس میشود که به گفته معاون عمرانی وزیر آموزش و پرورش برای این کار از اعتبارات استانی و ملی میتوان استفاده کرد.محمد فاتح، دانشآموز کلاس چهارم دبستان درباره مدرسه میگوید: فعلا معلوم نیست مدرسه بروم یا نه، فعلا در مدرسه گاوها و گوسفندان را نگهداری میکنیم تا حیوانات درنده به آنها حمله نکنند، الان مهم سالم ماندن است و پس از آن مدرسه رفتن.
تأمین سریع مسکن دغدغه مشترک
روستائیان آسیبدیده از زلزله در مناطق اهر، ورزقان و هریس استان آذربایجانشرقی همچنان پس از گذشت حدود دو هفته از وقوع زلزله ناباورانه به خسارات ناشی از زلزله مینگرند و در کنار خانههای مخروبه در چادرهایی که هر لحظه بیم از جا کنده شدن آنها به واسطه وزش باد وجود دارد چشم انتظار حمایتها و کمکهای دولت و مردم نوعدوست کشورمان هستند.
مردم روستاهای اورنگ، زغنآباد، باجباج، دغلیان علیا و سفلی، رشتآباد قدیم، چخماغ بلاغ، کویچ، دیبکلو، خواجه، تازهکند سرند، دامنآباد، دغدغان، ایشقلو، قشلاق سفلی و. . . خواستههای مشترکی دارند: تأمین سریع مسکن با توجه به سردسیر بودن منطقه، رفع نیازهای اولیه مانند سرویس بهداشتی، حمام، پتو، البسه زمستانی و وسایل گرمایشی.