ایران باید اجلاس جنبش کشورهای عدمتعهد را نه یک فرصت دوروزه در شهریور 91بلکه باید یک موقعیت سهساله درنظر بگیرد که در قالب آن میتواند علاوه بر نشان دادن تأثیرگذاریاش در چنین گروهی، بنیان همکاریهای جدید اقتصادی را در قالب این گروه طرح کند. موضوعی که باید روی آن کار کارشناسی و فنی کرد و با استفاده از ظرفیتهای داخل ایران، سناریوهای جدیدی را برای همکاریهای اقتصادی بین کشورهای عضو جنبش عدمتعهد طراحی کرد؛
سناریوهایی که با استقبال کشورها مواجه شده و بتواند آنها را هم ترغیب کند که از قالب این گروه بتوانند روابط درون تشکیلاتی خود را توسعه دهند؛ یک فرصت مناسب تا بتوان در قالب آن، تعاریف جدیدی را برای بازارهای اقتصادی مشترک بین کشورهای عضو ایجاد کرد.
به هر حال تجارب نشان داده که تجارت در دنیا تغییر کرده و تحتتأثیر جهانیشدن ساختارهای جدیدی را میطلبد. در این بین دیپلماسی اقتصادی هم معنای گذشته خودش را از دست داده و در ساختارهای جدید نیازمند بازنگری است. در حاشیه برگزاری اجلاس تهران، از سوی مسئولان امر نشنیدهام که عنوان کنند چه میزان روی مذاکرات اقتصادی بین اعضا و ایجاد فرصتهای جدید اقتصادی بهویژه برای کشور برنامهریزی کردهاند اما روی بیش از 100کشوری که چند روزی مهمان تهران هستند، مسلما سایه سیاست آنقدر سنگین نیست که نتوان از این اجلاس بهرهبرداری اقتصادی کرد.
مذاکرات دو جانبه و چند جانبه با برخی از این کشورها، مسلما از سوی دولت و وزرای دولتی با توجه به حجم کارهایشان در این مدت امکانپذیر نیست اما بخش خصوصی ظرفیتی است که به خوبی میتواند این موضوع را عینیت بخشد. به شرطی که دولت و دستگاه دیپلماسی به بخش خصوصی کشور اعتماد کرده و حداقل سطوح بالای بخش اقتصادی را برای حضور در حاشیه این اجلاس و دیدارهای اقتصادی جهت رایزنی دعوت کنند.
متأسفانه برخی، همه ابعاد اقتصادی کشور را به تحریم پیوند میزنند و معتقدند تا دولت نتواند تحریمها را رفع کند، اصلاً حضور بخش خصوصی و این دست مذاکرات و لابیها بیفایده است. این ایده افراطی در دنیای تجارت، غیرقابل پذیرش است و از قضا بخش خصوصی نشان داده حتی در شرایط تحریم، حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
با این فرضیات، میبینیم اجلاس تهران میتواند یک تور اقتصادی مهم برای اعضای عضو جنبش باشد؛ از گردشگری هیأتهای همراه گرفته تا آشنایی آنها با فرصتهای جدید سرمایهگذاری در ایران. ما نیازمند اطمینان سرمایهگذاران خارجی به سودآوری سرمایهگذاری در تهران هستیم.
آیا شرایطی بهتر از این برایمان فراهم میشود که چهرههای مهم اقتصادی و سیاسی کشورهای عدمتعهد در تهران باشند و فرصت برای رایزنی با آنها جهت این دست سرمایهگذاریها فراهم شود؟نمیدانم چرا و البته امیدوارم اینطور نباشد که دولت سالنهای باز را در حاشیه اجلاس برای بخش خصوصی بسته باشد. این یک فرصت است و نباید عمدی یا غیرعمدی این فرصتهای مهم را از اقتصاد کشور که نیازمند شوکهای اینچنینی است، گرفت.