طی سالها کشورهای عضو این گروه به راحتی در برابر مؤسسات تحت سلطه غرب تسلیم میشدند و انگیزهای برای اینکه خودشان مؤسسات مالی خودشان را ایجاد کنند وجود نداشت. اکنون اما بریکس باید به سرعت به فکر ایجاد مؤسسات مالی و اقتصادی خود باشد. ضربالاجلی که غرب برای چین در همراه شدن با تحریمهای ایران قرارداد، این ضرورت را بیش از گذشته برجسته کردهاست.
بریکس نسبت به اتحادیه اروپا نفت بیشتری وارد میکند. هیچ کدام از اعضای این گروه هم تقابلی با ایران ندارند اما میان رویارویی غرب با ایران گرفتار شدهاند، زیرا همه سیستمهای نقل و انتقالات مالی و تجاری بینالمللی در کنترل و اختیار غرب است. چارچوب کلی قیمتگذاریها در بازار نفت مبتنی بر دلار و در اختیار نیویورک و لندن است. سوئیفت که کد جهانی برای نقل و انتقالات الکترونیک بانکی است هم در اختیار غرب است. درماه مارس وقتی سوئیفت کار با ایران را بهخاطر تحریمها متوقف کرد، واردکنندگان نفت ایران مانند هند در مکانیسم پرداخت خود دچار مشکل شدند. بیمه نقل و انتقال نفت هم موضوعی در انحصار غرب و مشخصا در کنترل بیمه لویدز لندن است. به همینخاطر تحریم بیمه ایران، کشورهای واردکننده نفت ایران را دچار مشکل کرد.
بریکس اگر به فکر راه جایگزینی نباشد، در این زمینه دچار مشکل میشود. هند در گذشته از طریق بانکهایی در اروپا، دبی و ترکیه کار میکرد تا اینکه سرانجام از بانک دولتی خودش یوسیاو برای پرداخت صورتحساب سالانه ۱۰میلیارد دلاریاش برای واردات نفت ایران استفاده کرد. بانکهای کوچکی که فعلا از شر تحریمها در امان ماندهاند مانند بانک چک روسی روسیه، یا بانک کانلان چین یا بانک سامان ایران، اکنون در دسترس هستند اما هزینه هنگفتی برای نقل و انتقالات مالی طلب میکنند. تحریمها به مسئلهای دردسر ساز برای صادرکنندگان انرژی مانند برزیل و روسیه هم تبدیل شدهاست. سیستم مالی و تجاری تحت سلطه غرب که ایران را اکنون مورد فشار قرار دادهاست، میتواند درصورت نیاز علیه کشورهای دیگر هم استفاده شود.
در آینده روسیه یا برزیل ممکن است به سرنوشت ایران امروز دچار شوند. در این صورت بریکس در این زمینه برای مقابله با این فشارها چه میتواند انجام دهد؟ این گروه در کنار ایجاد بانک چند جانبه بریکس که طرحش مطرح شده، باید اتحادیه و کلوپ جدید بیمهای برای تسهیل تجارت بینالمللی و مبادلات مالی تشکیل دهد. درحالیکه چین و هند با ایران کسری تجاری دارند، برزیل و روسیه چنین کسریای ندارند. اگر یک سیستم تجاری جدید در چارچوب بریکس تشکیل شود، آن وقت ایران میتواند از روپیه هند برای پرداخت به برزیل استفاده کند نه اینکه کالا از این کشورها وارد کند. برزیل هم میتواند برای تجارت دوجانبهاش با هند از همین پول استفاده کند. ایران در سال۲۰۰۸ بورس نفت خودش را در کیش ایجاد کرد تا برای تجارت نفت با کشورهایی که دلار ندارند، راحت باشد. فعال کردن این تنظیمات و ساختارها نیازمند تغییرات گسترده است. ذخایر ارزی چین اکنون به دلار است و باید ابتدا پولش را بینالمللی کند تا دیگر کشورها مایل به نقل و انتقال با این پول باشند. کشورهایی مانند ایران هم باید تجارت خود را با بریکس افزایش دهند. کشورهای واردکنندهای مانند هند باید محصولات و خدمات رقابتیتر بیشتری را به بازار عرضه کنند. همچنین صادرکنندگان خالصی چون چین و روسیه هم باید در استفاده از پولهای ضعیف تری مانند روپیه صبور باشند و به این کار ادامه دهند تا اینکه توازن لازم ایجاد شود.
بدون شک این موضوع با مقاومت آمریکا و اروپا روبهرو میشود. آنها در این شرایط جدید نهتنها کنترل ابزارهای فشاری مانند تحریم را از دست میدهند بلکه دیگر جایگزینی برای تهدید مستقیم ندارند و تازه انحصار مالی و تجاریشان را هم در خطر میبینند. البته اکنون همه اینها به واکنش چین به ضربالاجل اعلام شده از سوی آمریکا برای تحریم نفت ایران بستگی دارد. غرب کارایی بریکس را همواره انکار میکند. اگر ۲۸ کشور عضو ناتو میتوانند برای مهار روسیه متحد شوند، قطعا پنجکشور عضو بریکس هم میتوانند در کنار هم آینده ژئواقتصادیشان را تضمین کنند.