طرح برخی مسائل اقتصادی و کشاورزی هم در دستور کار این اجلاس قرار داشت. غیرمتعهدها با وجود آنکه نزدیک به 50درصد جمعیت جهان و 27کشور تولیدکننده نفت را در خود جای دادهاند و بازار بزرگ مصرف محسوب میشوند اما عملکرد اقتصادیشان در حد قابلقبولی ارزیابی نشده، بهطوری که گفته میشود از مجموع حجم مبادلات تجاری جهان، سهم این کشورها 20درصد است. از اینرو برخی تلاشهای اعضای این جنبش به تقویت توان اقتصادی و تجاری، بهویژه در عرصه تأمین امنیت غذایی معطوف شده است اما اینکه تقویت تعاملات اقتصادی چگونه میسر است و ایران با چه سازوکاری میتواند از این تعاملات و بازار کشورهای عضو جنبش عدمتعهد بهویژه در حوزه کشاورزی بهره ببرد و تا چه اندازه میتواند به توافقات انجام شده در نشستها و همچنین ظرفیتهای اقتصادی این کشورها دل ببندد از پرسشهایی است که در این گزارش با کارشناسان در میان گذاشتهایم.
دکتر محمد اسماعیلنیا، نایبرئیس کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس و نماینده مردم کاشمر میگوید: جنبش عدمتعهد که هسته اولیه آن توسط شخصیتهای بزرگی مانند جواهر لعلنهرو و جمال عبدالناصر پایهگذاری شده است، در واقع یک جریان مستقل و به دور از فضای خاص سیاسی است تا زمینه عدالت، موضوعات تخصصی و حل مشکلات اقتصادی را در آن بستر جستوجو کرد. وی معتقد است که در چنین بستری میتوان عدمامنیت غذایی را که امروزه به یک حربه سیاسی تبدیل شده است خنثی کرد؛ البته مشروط بر اینکه کشورهای عضو جنبش غیرمتعهد دستبهدست هم بدهند و عامل بروز و ظهور حرکتهای ثمربخش شوند. اسماعیلنیا با بیان اینکه اغلب کشورهای غیرمتعهد به لحاظ تأمین غلات و گندم مشکلی ندارند، میافزاید: در بعضی از این کشورها ظرفیتهای زیادی برای تأمین غذا وجود دارد که در سایه مدیریت شایسته و کارآمد و استفاده از استعدادها، قابل بهرهبرداری است.
وی بهوجود ظرفیتهای بالقوه کشاورزی کشورهای عضو اشاره میکند و اظهار میدارد: مصر و آفریقا دارای اراضی حاصلخیزی هستند که نیاز به آبیاری ندارند و مستعد برای کشت غلات هستند. ایران میتواند با انتقال تجارب و دانش فنی به این کشورها، در زمینه کشت غلات و حبوبات کمک کند و این چرخه را بچرخاند. اما اسماعیلنیا علت اینکه این کشورها با وجود ظرفیتهای اقتصادی و کشاورزی نتوانستهاند همکاریهای اقتصادی و تجاری خود را ساماندهی و توسعه دهند در ضعف مدیریت میداند و میگوید: این در حالی است که اگر در این 120کشور یک زنجیره تولید و توزیع و یک هسته اقتصادی قوی تشکیل و مسائل اقتصادی رصد شود و این کشورها، جلسات مشترک و پویا برگزار کنند و اختیارات لازم را به گروههای کاری بدهند، آنگاه میزان تولید و مصرف در این حوزه همکاری، قابل مدیریت خواهد بود و کشورها میتوانند زمینه سود خود را بالا ببرند و عواید مشترکی بهدست آورند.
لزوم تشکیل زنجیره تولید و مدلکاری
عدهای از کارشناسان و دستاندرکاران بخش اقتصاد بر این عقیدهاند که اجلاس تهران و همچنین ریاست سه ساله کشورهای عضو این جنبش توسط ایران، فرصتی برای معرفی دستاوردهای علمی، اقتصادی و محصولات غیرنفتی و توسعه همکاریهای اقتصادی کشورمان در مجامع بینالمللی است.
نایب رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس در اینباره که چگونه و با چه سازوکاری میتوان از این شرایط بهره برد، میگوید: لازم است کمیتههای کاری قوی و هوشمندی راهاندازی شوند تا تمام ظرفیتهای بالقوه و بالفعل کشورهای غیرمتعهد را بررسی کنند؛ ضمن آنکه بخش خصوصی نیز باید فعال شود.
از سوی دیگر گروههای کاریای که با این کشورها تشکیل میدهیم باید خلأهای موجود در حوزههای مختلف را برطرف کرده و زنجیره تولید و مدلهای کاری ایجاد کنند. وی بر معرفی کالاهای غیرنفتی، بهخصوص محصولات کشاورزی به کارگروههای تخصصی کشورهای غیرمتعهد تاکید میکند و اظهار میدارد: ایران برای مثال 96درصد زعفران دنیا را تولید میکند و میتواند این محصول را به کشورهای عضو معرفی کند. به گفته اسماعیلنیا با فعال کردن ظرفیتهای اقتصادی و کشاورزی و توسعه همکاریها با کشورهای غیرمتعهد طی سهسال میتوان تحریمهای اقتصادی را نیز مدیریت کرد.
غیرمتعهدها مکمل هم نیستند
دکتر هرمیداس باوند، استاد حقوق بینالملل دانشگاه علامه طباطبایی، درباره همکاریهای اقتصادی کشورهای عضو جنبش غیرمتعهدها میگوید: پس از جنگ سرد و نظام دوقطبی در جهان، موضوعات اقتصادی نهتنها در کشورهای عضو جنبش غیرمتعهدها بلکه در کشورهای توسعهیافته اولویت پیدا کرد و بهدلیل همبستگیهایی که عامل اقتصاد، بهخصوص در پرتو جهانی شدن و انقلاب اطلاعات و ارتباطات بهوجود آورد، همکاریهای اقتصادی در قالب سازمانها و گروههای همکاریهای اقتصادی در اروپا، آسیا و آمریکای لاتین نیز شکل گرفت.
وی با اذعان به اینکه بهرغم اهمیت یافتن مباحث اقتصادی نزد اعضای جنبش غیرمتعهدها، این کشورها نتوانستهاند در عرصه همکاریهای اقتصادی، ازجمله در زمینه کشاورزی، نقش اساسی ایفا کنند، اظهار میدارد: بعضی از کشورهای غیرمتعهد مانند هند در دهههای اخیر بهدلیل برنامهریزی و مدیریت صحیح، گامهای خوبی در بخشهای صنعتی، کشاورزی و تجاری برداشتهاند و جزو صادرکنندگان محصولات کشاورزی شدهاند اما اغلب کشورهای عضو بهخصوص کشورهای آفریقایی موسوم به آفریقای سیاه، خود گرفتارند و قادر نیستند نیازهایشان را، ازجمله در زمینه غذا برطرف کنند؛ ضمن آنکه بسیاری از اعضای این جنبش به لحاظ وضعیت تولید و مشکلات اقتصادی و کشاورزی، همسو هستند و نمیتوانند مکمل هم باشند. از اینرو میبینیم که با گذشت چنددهه همکاری، هنوز همگرایی در ابعاد اقتصادی در میان اعضای این جنبش همانند سازمانهای همکاریهای اقتصادی گروه هشت، گروه 20 و گروه آسهآن ایجاد نشده است.
این استاد دانشگاه درباره تأمین امنیت غذایی در کشورهای غیرمتعهد نیز بر این باور است که در درجه نخست هریک از اعضا، ازجمله ایران باید تلاش کنند امنیت غذایی کشورشان را خود تأمین کنند و در همین حال با بالا بردن میزان پسانداز ملی، اخذ وامهای خارجی و جلب سرمایههای خارجی مشکلاتشان را حل کنند.
توانایی ایران برای خروج از جمع کشورهای در حال توسعه
با توجه به شرایط و مسائل کشورهای عضو جنبش غیرمتعهد و عدمهمگرایی لازم میان 120عضو این جنبش در عرصههای مختلف اقتصادی و تجاری، نبود نهادهای مالی مشترک، همچنین شکلگیری گروههای اقتصادی بزرگ که دارای سهم بالایی از تجارت جهانی هستند و قوانین تجارت جهانی از سوی آنها تنظیم میشود، این پرسش مطرح است که آیا ایران باید به توافقات و ظرفیتهای بالقوه و بالفعل این دسته از کشورها دل خوش کند یا آنکه در مسیر پیشرفت خود و در روند مبادلات تجاری جهانی، بهخصوص در حوزه کشاورزی که از مزیتهای مهم کشورمان محسوب میشود به گروهها و بازارهای اقتصادی بزرگ جهان بپیوندد؛ یعنی همان راهی که اغلب کشورهای غیرمتعهد مانند هند، مالزی، پاکستان، اندونزی، بنگلادش، تایلند، غنا، نیجریه، سنگال و... با عضویت در سازمان تجارت جهانی پیمودهاند تا از امکانات، مزایا و قوانین حاکم بر بازار کشورهای اروپایی بهره ببرند؛ مزایایی که نمیتوانند آن را با ایران تقسیم کنند و قوانینی که ممکن است آنها را در روند همکاریهای اقتصادی و تصمیمات جدید در حوزه تجارت با کشورهای خارج از سازمان تجارت جهانی محدود سازد.
دکتر باوند، نفس تجمع و همگرایی اعضای جنبش عدمتعهد را چارچوبی برای تبادل نظرات و توافقات درباره مسائل این کشورها میداند و در عین حال میگوید: توافقات این کشورها در حد صدور قطعنامه و توصیه است و بهدلیل عدمبرخورداری از نهادهای مالی، توانایی پیگیری مفاد قطعنامه را ندارند بلکه باید این پیگیریها از طریق سازمان ملل متحد انجام شود. از اینرو، ایران نباید تمام امیدش به کشورهای عضو این جنبش باشد و به آنها تکیه کند.
وی میافزاید: از طرفی بعضی از کشورهای غیرمتعهد برای خروج از جمع کشورهای در حال توسعه و عضویت در گروههای همکاریهای اقتصادی 20 و هشت تلاش میکنند. ایران نیز بهلحاظ برخورداری از منابع طبیعی و انرژی، تنوع اقلیمی، مزیتهای کشاورزی و منابع انسانی متخصص میتواند با مدیریت صحیح و واقع بینانه از جرگه کشورهای در حال توسعه خارج شود. باوند به موفقیت کشور همسایه ایران، یعنی ترکیه اشاره میکند و ابراز میدارد: ترکیه که زمانی عمده صادراتش خشکبار بوده، امروز با استفاده از امکانات و مدیریت صحیح به یک کشور صنعتی تبدیل و عضو گروه 20شده است و با وجود بحران اقتصادی در اروپا، جزو شش کشور صنعتی این قاره است، در حالی که ایران در چند سال اخیر بهعلت مدیریت ناصحیح به دروازه واردات محصولات باغی و زراعی تبدیل شده است.