توقف پشت چراغ قرمزها همراه با دیدن منظرههایی از کودکان 12-5ساله است که با التماس از رانندگان درخواست میکنند تا در ازای تمیز کردن شیشه ماشین پول پرداخت کنند یا آدامس، شکلات و چسب زخم بخرند. این روزها شهروندان ساکن کلانشهرها با طرح این پرسش که چرا برای جمعآوری این کودکان اقدام نمی شود خواهان رسیدگی هر چه سریعتر به این معضل هستند.
متولی کیست؟
امیرحسین قاضیزاده، نماینده مجلس به فارس گفته که متولی ساماندهی کودکان کار در جامعه سازمان بهزیستی، شهرداری و نیروی انتظامی است. او با اشاره به اینکه اشتغال کودکان براساس قوانین حاکم بر کشور ممنوع است، افزوده: براساس قانون، اشتغال کودکان ممنوع است و باید آنها تحت پوشش سازمانهای حمایتی قرار گیرند و اقداماتی انجام شود تا کودکان نیازی بهکار و درآمدزایی نداشته باشند، مشکلات مالی، خانوادههای بد سرپرست و در کل خانوادهها علت اصلی اشتغال کودکان هستند.
با اینکه قاضیزاده اعلام کرده که بهزیستی، شهرداری و نیروی انتظامی وظیفه جمعآوری، ساماندهی و بازتوانی این کودکان را دارند اما خلأ قانونی سبب میشود که فعالیت این سه نهاد تنها به ایجاد چرخهای تکراری منجر شود.تجربه نشان داده که هروقت شهرداری یا نیروی انتظامی برای جمعآوری این کودکان از سطح خیابانهای شهر اقدام کردهاند مدت کوتاهی پس از آن دوباره آنها در خیابان ظاهر شدهاند، خلأ قانونی در بخش سرپرستی سبب شده است تا این کودکان از چرخه حمایت بیرون آمده و وارد بازار غیرقانونی کار شوند.
حکم سرپرستی
محمد نفریه، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی درباره حکم سرپرستی این کودکان گفت:در قانون مشخص شده که پدر و مادر سرپرست کودک هستند و تا وقتی بدسرپرست بودن آنان از سوی نماینده قانون احراز نشود حکم سرپرستی پدر و مادر پابرجاست، اگر نماینده قوهقضاییه تشخیص بدهد که کودکی بدسرپرست است با صدور حکم قانونی سرپرستی کودک را به سازمان بهزیستی واگذار میکند و این سازمان در برابر تمامی کودکانی که با حکم قانون سرپرست آنهاست مسئول بوده و از آنها نگهداری و مراقبت میکند.
مواد 1172و 1173قانون مدنی بهعنوان منبع تعیین بد سرپرست بودن کودکان مورد استناد قرار میگیرد. براساس ماده 1173: هرگاه در اثر عدممواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت اوست، صحت جسمانی و یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر باشد، محکمه میتواند به تقاضای اقربای طفل یا به تقاضای قیم او یا به تقاضای رئیس حوزه قضاییه تصمیمی را که برای حضانت طفل مقتضی بداند، اتخاذ کند.
در این ماده قانونی مصادیق انحطاط اخلاقی والدین، اعتیاد زیانآور به الکل، موادمخدر و قمار، اشتهار به فساد اخلاق و فحشا،ابتلا به بیماریهای روانی با تشخیص پزشکی قانونی،سوءاستفاده از طفل یا اجبار او به ورود در مشاغل ضداخلاقی مانند فساد و فحشا، تکدیگری و قاچاق و تکرار ضرب و جرح خارج از حد متعارف عنوان شدهاست.
حفره سیاه قانون
وقتی کودکان از سطح خیابانهای شهر جمعآوری شده و به بهزیستی سپرده میشوند، مراحل قانونی برای احراز سرپرستی آغاز میشود که در این مراحل چنانچه دادگاه تشخیص دهد که پدر و مادر همچنان صلاحیت سرپرستی فرزندشان را دارند، کودک کار به والدین تحویل داده خواهد شد؛ بنابراین از چرخه سرپرستی و کنترل سازمان بهزیستی خارج میشود. در موارد معدودی که بدسرپرستبودن کودک کار از سوی مراجع قضایی احراز میشود سرپرستی کودک به بهزیستی سپرده شده و این سازمان قانونا در برابر کودک مسئول است.
از آنجا که تعیین بدسرپرستبودن براساس قانون مدنی در بسیاری موارد ممکن نبوده است نهادهای حمایتی معمولا جز تحویلدادن کودک به پدر و مادر چاره دیگری ندارند؛ تحویلدادن همان و مجددا سر از خیابان در آوردن و کاسبی کردن کودکان همان. به همین دلیل است که خیابانهای شهر معمولا پر از دختربچهها و پسربچههایی است که جلوی عابران سبز میشوند و با چهرهای آسیب دیده ملتمسانه میخواهند جنسشان را بفروشند یا شیشههای ماشین را پاک کنند یا اسفند برای عابران دود کنند. کودکان کار به کودکان کارگری گفته میشود که بهصورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته میشوند. کار کودک نزد بسیاری از کشورها و سازمانهای بینالمللی فعالیتی استثماری تلقی میشود.