حجت الاسلام دکتر قاسم کاکایی در مورد اینکه باور دینی و عدم باور به آموزههای دینی چه نوع سبک زندگی را به ارمغان می آورد به خبرنگار مهر گفت: در بحث خداباوری بحث ذکرو شکرخدا مهمترین مسئله است یعنی کسی که خدا باورنیست ذکر و شکر خدا را نمیکند. خداوند در قرآن میفرماید کسی که از یاد من روبرگرداند دچار زندگی سخت و تنگی خواهد شد.
وی افزود: انسان بی باور به خدا خودش را صاحب حیات میداند، اما در دل طبیعتی است که در آن طبیعت هیچ حیاتی وجود ندارد. به تعبیر بعضی از فلاسفه اگزیستانسیالیسم چنین فردی مانند کسی میماند که در دامن مادری قرار دارد که آن مادر مرده است. یعنی هیچ ارتباطی با آن مادر نمیتواند برقرار کند و این حالت سختترین مسئله برای آن کودک است.
این استاد فلسفه و عرفان اسلامی دانشگاه شیراز ادامه داد: بعضی از فلاسفه ملحد اگزیستانسیالیسم گفتهاند خدا وجود ندارد ولی ای کاش وجود داشت تا میشد با او ارتباط برقرار کرد تا از خود بیرون آمد و تکالیف اخلاقی را مشخص کرد. انسان بی خدا نه تنها در انجام امور و تکالیف اخلاقی مشکل دارد بلکه مانند مردهای است که در قبر تنگ و تاریکی قرار گرفته باشد از نور کبریایی پروردگارش محروم است. چون نور نمیبیند درست هدایت نمیشود و چون درست هدایت نمیشود در معاشرت و ارتباطش با دیگران هم مشکل پیدا میکند.
کاکایی درمورد اینکه چه نسبتی میان تعریف ما از مرگ و سبک زندگی وجود دارد. به عبارت دیگر معتقدان به جهان پس از مرگ چه نوع سبک زندگیای را در مقایسه با عدم اعتقاد به آن دارند هم تصریح کرد: اگر معاد را قبول داشته باشیم و به مرحله پس از مرگ باورداشته باشیم مانند کسی هستیم که در این دنیا به فکر آینده خود و فرزندانش هم است و میداند که هر عمل امروز او در آینده او تأثیردارد. یعنی پس انداز میکند و مراعات خیلی چیزها را میکند و با برنامهریزی کردن برای آینده خود تأثیر میگذارد.
وی درپایان یادآورشد: انسان مؤمن هم که میداند نوع عمل و اندیشه او برای جهان پس از مرگش مؤثر است خود به خود تقوا پیشه میکند زیرا میخواهد سپری درست کند که در برابر عذابی که خداوند فردای قیامت وعده داده در امان باشد.