- کمی به عقب برگردیم. از روزهایی که در مصر بودید و با پیشنهاد پرسپولیس روبهرو شدید. چه شد که پس از چند سال موفق در مصر و کسب چند قهرمانی تصمیم گرفتید به ایران بیایید.
دلیل خاصی نداشتم. از مصر که خارج شدم سه، چهار پیشنهاد داشتم اما قبول نکردم. باشگاههای خوبی بودند اما انگیزه و هیجان به فوتبال، آنچنان در آنها وجود نداشت، یا هواداران زیادی نداشتند. مثلا یکی از این باشگاهها شرایطش طوری بود که در بازیهایش اگر تماشاگران صحبت میکردند، بازیکنان داخل زمین حرفهای آنها را میشنیدند! در یک کلام میتوانم بگویم در این باشگاهها عشق به فوتبال وجود نداشت اما در پرسپولیس برعکس است. اینجا همه چیز وجود دارد. عشق و علاقه به فوتبال زیاد است. در الاهلی مصر هم که بودم 60 میلیون هوادار داشتیم. الاهلی بزرگترین باشگاه آفریقا و خاورمیانه است. در دوران کاریام خیلی ریسک کردم و آمدنم به پرسپولیس هم ریسک بود. نه به حاطر اینکه در شرایطی ناشناخته قدم میگذاشتم بلکه به خاطر اینکه فقط 15 روز قبل از شروع لیگ هدایت تیمم را قبول کردم. پرسپولیس 14 بازیکن جدید گرفته بود و بعد از حضور من هم 2 بازیکن دیگر گرفت که با حساب معدنچی میشد 17 بازیکن جدید. وقتی اینجا آمدم همه از ما توقع داشتند قهرمان شویم. به همین خاطر پذیرش این کار ریسک خیلی بزرگی بود اما ریسک من را با انگیزهتر میکند و برای همین هدایت پرسپولیس را قبول کردم. الان هم از تصمیمی که گرفتهام پشیمان نیستم. خیلی افتخار میکنم که در باشگاهی به بزرگی پرسپولیس کار میکنم. آمدهام رزومه خود را قویتر کنم، هرچند خیلی خوب نبوده است. با وجود اینکه نتایج خوبی هم تا الان به دست نیاوردهام، اما همه با من رفتار خوبی داشتهاند و شاید اگر در کشور دیگری بودم، اینقدر خوب با من برخورد نمیشد. تماشاگران ناراحتی خود را خیلی عادی نشان میدهند و من چیز بدی از کسی ندیدهام. اینجا همه به هم احترام میگذارند. من از اینکه در ایران کار میکنم احساس خیلی خوبی دارم اما ناراحتم که شروع بدی در لیگ داشتیم. وقتی آمدم از مدیرعامل گرفته تا بازیکنان به همه گفتم که شروع سختی در لیگ خواهیم داشت چرا که هیچکدام از بازیکنان را نمیشناختم و هیچ شناختی هم از فوتبال ایران نداشتم. وقتی یک تیم این تعداد بازیکن جدید میگیرد حداقل 6 ماه وقت نیاز دارد که به شرایط آرمانی برسد. در حالی که ما از همان روز اول کارمان را با این فکر که حتما باید قهرمان شویم، آغاز کردیم. با این حال ما نتایج خوبی نگرفتیم و اینها دورانی است که ممکن است در هر باشگاهی رخ دهد.
وقتی اینجا آمدم همه از ما توقع داشتند قهرمان شویم. به همین خاطر پذیرش این کار ریسک خیلی بزرگی بود اما ریسک من را با انگیزهتر میکند و برای همین هدایت پرسپولیس را قبول کردم. الان هم از تصمیمی که گرفتهام پشیمان نیستم. خیلی افتخار میکنم که در باشگاهی به بزرگی پرسپولیس کار میکنم
- پرسپولیس پیش از اینکه دنیزلی را بیاورد با مربیای مثل اریکسون مذاکره کرده بود اما برخی افراد او را از آمدن به ایران ترساندند. آیا این اتفاق برای شما هم افتاد؟
بله، به من هم گفتند که ایران نا امن است، اما من خودم تصمیم می گیرم، نه بر اساس حرف مردم. الان هم پشیمان نیستم و رفتار همه با من خوب بوده است.
- شاید اتفاقی که بیش از همه نام شما را در مصر بر سر زبانها انداخت اتفاقات بازی الاهلی و الزمالک بود که سبب شد بعد از کشته شدن دهها نفر از مصر فرار کنید.
آن اتفاق از قبل آماده شده بود. میخواستند تماشاگران ما را بکشند! تعداد زیادی دستگیر شدند و حتی در رختکن ما 4 نفر کشته شدند که همه آنها جوانان 15 تا 20 ساله بودند. آن بازی تنها شکست من در طول مدت دو و نیم سال پیش از آن بود، چه در عربستان و چه در مصر. یک بر صفر جلو بودیم، اما داور گل دوم ما را قبول نکرد و در پایان 2 بر یک باختیم. البته داور حق داشت چون ترسیده بود.
- به همین خاطر از مصر رفتید؟
نه به خاطر این نبود. بعد از انقلاب مصر فوتبال این کشور بیبرنامه شده بود. الان هم اوایل ماه اکتبر است اما کسی در مصر نمیداند که آیا لیگ این کشور قرار است برگزار شود یا نه. میخواستم همانجا بازنشسته شوم اما نشد.
- میگویند شما کاشف لوئیس فیگو بودهاید.
فیگو با من تمرینهایش را شروع کرد. من او را کشف نکردم، بلکه او در زمان مربیگری من در اسپورتینگ در این تیم حضور داشت. نونو گومژ هم با من کارش را شروع کرد. دکو را هم من وقتی 18 سالش بود از برزیل به پرتغال آوردم. همینطور چند بازیکن دیگر از جمله ابوتریکه که بهترین بازیکن تاریخ مصر است.
- به پرسپولیس برگردیم. بعد از نتایجی که شما در الاهلی گرفته بودید در کنار کالدرون، متسو و یکی، دو مربی دیگر شما به عنوان سرمربی انتخاب شدید. خودتان میگویید بزرگترین مشکلی که با آن روبهرو شدید بازیکنان جدیدی بودند که به یکباره به پرسپولیس اضافه شدند.
اشتباهشان همین بود چرا که هر بازیکنی را از یک جا آوردند. بعضی بازیکنان هم از باشگاههای بزرگی آمده بودند. مثلا بنگر و حسینی از سپاهان آمدند اما سپاهان هیچ وقت به بزرگی پرسپولیس نبوده است. بازی در سپاهان یک موضوع است و بازی در پرسپولیس یک موضوع دیگر. فشاری که روی بازیکن وجود دارد، در دو تیم، متفاوت است. یک تیم خوب را بازیکنان خوب درست میکنند اما برای ساختن این تیم وقت نیاز است. کسی نمیتواند در یکی، دو ماه تیم را جمع کند. وقتی میگویم مشکل تیم ما ذهنی و فکری است به همین خاطر است که فرق یک باشگاه بزرگ و یک باشگاه کوچک خیلی زیاد است. پرسپولیس در 11 سال گذشته فقط دو بار در لیگ حرفهای قهرمان شده و این فشار را خیلی بیشتر کرده است. فصل قبل هم که دوازدهم شده است! بزرگترین حریف و دشمن ما همین فشار بیش از حد روانی است نه تیمهای مقابل ما. پرسپولیس وقتی با تیمهای بزرگ از جمله سپاهان و استقلال بازی کرد نمایش خوبی داشت، اما برابر تیمهای کوچک فشار روی ما زیاد است و مسئولیت بازیکنان بیشتر میشود. با سپاهان هم در نیمه نخست خیلی خوب بودیم اما در نیمه دوم بازیکنان ما را مسموم کردند و تقریبا 6 به 11 بازی میکردیم. من با این همه تجربهای که دارم نمیتوانم معجزه کنم و به وقت نیاز دارم. شاید این فصل برای ما خیلی سخت باشد اما مطمئنا سال بعد کارمان راحتتر است.
- خیلیها پیش از شروع فصل به پرسپولیس لقب "فوق کهکشانی" دادند و قصه از آنجا شروع شد که بازیکنانی نظیر محمد قاضی، و کریم انصاریفرد به پرسپولیس آمدند و با ستارههایی مثل ایمون زاید و علی کریمی پیش بینی میشد، مدعی باشید.
موافقم. پرسپولیس خیلی مهاجم گرفته اما فراموش کرده که برای اینکه این مهاجمان گل بزنند باید یک پاس خوب از هافبکها به آنها برسد و برای اینکه هافبکها پاس خوبی بدهند باید از هافبک دفاعی توپ بگیرند. کریم انصاری فرد سال گذشته آقای گل ایران شد. همیشه با او صحبت میکنم. فشار زیادی روی اوست اما بیشتر خودش این فشار را برای خودش ایجاد کرده است. کریم انسان خوبی است، آینده روشنی هم دارد و خیلی جوان است. به خودش میگوید که "وقتی من در زمین هستم باید گل بزنم" اما مجبور نیست این کار را بکند. من او را آرام میکنم و از او میخواهم که با لذت بازی کند.
- اما حتما قبول دارید که با وجود اینکه پرسپولیس با نظر شما بسته نشده اما در نهایت این سرمربی تیم است که باید پاسخگوی نتایج به دست آمده باشد.
در فوتبال هیچ بهانه ای قبول نیست. هدف فقط یک چیز است، برنده شدن. من نمی خواهم تیمی درست کنم که 2،3 بازی انجام دهد و دوباره تعطیل شود. من قبل از این هم گفتم که لیگ ایران فقط 5 ماه است. فقط یک رقابت وجود دارد و این فوتبال ایران را عقب می اندازد. بازیکنان با این شرایط پیشرفت نمی کنند. تیم ملی هم از این موضوع ضرر می کند. آیا این تقویم را من درست کرده ام؟ نمایش جالب تیم ملی برابر لبنان را هم که دیدید! آیا فقط به خاطر گرما بود؟ گرما برای هر دو تیم وجود داشت.
- مطالب روزنامهها را دنبال میکنید؟
نه اصلا دنبال نمی کنم.
- پرسپولیس به دلیل داشتن هواداران پرتعداد و همینطور شرایط خاصی که دارد همیشه سوژه اصلی مطبوعات بوده است.
همین فشارهاست که میگویم تیم ما را تحت تاثیر قرار داده است. بازیکنان هر روز روزنامهها را می خوانند اما من فقط عکسهایشان را میبینم! (میخندد)
- اتفاقا در همین فشارها چندین بار شد که پیشکسوتان پرسپولیس گفتند ژوزه باید برکنار شود.
بله چون اگر من بروم یک جا برای خودشان خالی میشود. این یک فشار منفی است که بار زیادی روی دوش تیم ما میگذارد. من از همان روز اولی که آمدم این احساس را داشتم که جای من اینجا نیست. به جای خوشامدگویی برخورد دیگری با من شد. کاری کردند که انگار اصلا نباید مربی خارجی در پرسپولیس باشد. مثل اینکه یک نظام یا شبکهای است که علیه بازیکنان و مربیان خارجی کار میکنند که این شبکه دست پیشکسوتان است. من از همان روز اولی که آمدم این احساس را داشتم که جای من اینجا نیست. به جای خوشامدگویی برخورد دیگری با من شد. کاری کردند که انگار اصلا نباید مربی خارجی در پرسپولیس باشد. مثل اینکه شبکهای وجود دارد که علیه بازیکنان و مربیان خارجی کار میکنند که این شبکه دست پیشکسوتان است
- حتما برای همین بود که برای انتخاب دستیار ایرانی خود تا این حد وسواس به خرج دادید؟
سعی کردم کسی را انتخاب کنم که به من خیانت نکند و امیدوارم این اتفاق هم نیفتد. گلمحمدی هم برای همین انتخاب شده است.
- نظرتان درباره کمیته فنی چیست؟ به شما کمک هم میکنند؟
50 سال است که در فوتبال هستم اما اصلا چنین چیزی ندیدهام. در هیچ جلسه ای با کمیته فنی شرکت نکردم.
- شاید ذهنیتی که درباره فضای منفی برای فعالیت مربیان خارجی برایتان به وجود آمده بعد از مصاحبه علی پروین درباره شما تقویت شد؟
زیاد به این مسائل اهمیت نمیدهم.
- قبل از اینکه یحیی گل محمدی را به عنوان دستیار خود انتخاب کنید، بسیاری احتمال میدادند مهدی تارتار به این پست برسد اما در نهایت شما گل محمدی را انتخاب کردید.
همه روزنامهها مینوشتند فلانی به پرسپولیس میآید اما من گفتم نه، خودم باید تصمیم بگیرم. رئیس تیم خودم هستم و در قراردادم هم قید شده که برای گرفتن هر تصمیم اختیار دارم.
- معمولا مربیان خارجی که به فوتبال ایران میآیند، تماشاگران ایرانی برایشان یک سورپرایز است. همیشه هم از آن استفاده کردهاند اما به نظر میرسد برای شما خیلی این مساله صدق نمیکند. مثلا میگویند پرسپولیس اگر برابر آلومینیوم هوادارانش را داشت، نمیتوانست از پس این تیم تازهوارد لیگ برتری هم بر بیاید.
تماشاگران در همه جای دنیا فقط نتیجه میخواهند. هواداران پرسپولیس خیلی ما را حمایت میکنند. فوتبال یک بازی احساسی و هیجانی است. بازی بدون تماشاگر خیلی بد است چراکه یک نقطه مثبت برای حریف است. این هواداران هستند که به ما روحیه میدهند.
- رویانیان گفته بود پرسپولیس به جراحی نیاز دارد. او در صحبتهایش غیرمستقیم به نقش کریمی در ناکامیهای تیم اشاره کرده بود. میگویند شما متوجه این مساله شدید و کنار گذاشتن کریمی به خواست شما بود.
کسی که مشکل را به وجود آورد کارلوس کیروش بود! او بود که علی کریمی را مقابل من گذاشت. پس از اردوی اول تیم ملی، کریمی رفتارش با من کاملا عوض شد. این در حالی بود که من همیشه با او خوش رفتار بودم. همیشه به عنوان یک الگو جلوی سایر بازیکنان از او نام بردم چرا که او و مهدویکیا همیشه خوب تمرین میکردند. اما پس از اردوی نخست تیم ملی، کریمی کاملا عوض شد. آن طور که باید تمرین نمیکرد و تبدیل به یک الگوی منفی شده بود. با کریمی صحبت کردم و 5 بار از او پرسیدم که چه اتفاقی افتاده که تغییر کردهای؟ اما جوابی به من نداد. موضع من خیلی روشن است. اطلاعاتی هم دارم که کیروش این کار را انجام داده است. معتقدم کیروش از کریمی میترسد و به دنبال این است که مشکلی برای کریمی به وجود بیاورد تا بتواند او را از پرسپولیس جدا کند چرا که کیروش میداند، اگر کریمی رفتارش درست نباشد او را از تیم جدا میکنم. کیروش همیشه برعکس من عمل میکند، اما از آنجا که جایگاهش در تیم ملی پس از شکست مقابل لبنان شکننده شده احساس خطر میکند. به ویژه این که تیمش مقابل لبنان بازی بسیار زیبایی را انجام داد! کریمی اکنون در پرسپولیس بازی نمیکند، اما با وجود این کیروش او را به تیم ملی دعوت خواهد کرد. مقصر اصلی این ماجرا کیروش است و کریمی هم به دنبال حرفهای او رفته است. رفتار کریمی با من خوب نبود. الان که او نیست جو تیم خیلی بهتر شده است. یک مثال میزنم من علی عسگر را تنبیه کردم. همه بازیکنان به من گفتند که بگذار او به تیم باز گردد، اما برای بازگشت کریمی فقط شش نفر از من درخواست کردند در حالی که ما 30 بازیکن داریم. یعنی 24 بازیکن چنین چیزی نخواستهاند. روابط من با همه بازیکنان خیلی خوب است. من این تصمیم را گرفتهام. اگر من را اخراج کردند خودشان می دانند که با کریمی چه کنند. آدم صادقی هستم و دوست دارم بیشتر از هر چیزی از تیمم حمایت کنم. دوست ندارم در تیمم خیانت وجود داشته باشد. کریمی 34 سال دارد و میتواند فوتبالش را خیلی بهتر و راحتتر تمام کند. شاید نمیداند که با شهرتش چطور کنار بیاید. او فکر میکند بالاتر از مربی و مدیرعامل است. فکر میکند ما هر تصمیمی که می گیریم باید قبلا با او هماهنگ کنیم و نظر او را بخواهیم. اما کریمی فقط یک بازیکن است و هیچ قهرمانی در باشگاه به دست نیاورده است. باز هم می گویم تا زمانی که من در پرسپولیس هستم کریمی بازی نخواهد کرد.
- با اشراف به سابقه علی کریمی این تصمیم را گرفتید. مثلا میدانستید این سابقه وجود دارد که در جام جهانی 2006 کریمی در اردوی تیم ملی در آلمان با برانکو به شدت اختلاف پیدا کرد.
نه. این موضوع را نمیدانستم و من همیشه با کریمی خوب رفتار کردم. کاری که کریمی انجام داد یک خیانت بود. پس از بازی نفت تهران که مساوی شد در رختکن و جلوی همه مربیان و بازیکنان به فارسی گفته بود که باید مربی را عوض کنید. در حالی که عملکرد خودش در این بازی در حد صفر بود. چرا همین جمله را به انگلیسی نگفت؟ وقتی بازی مساوی شده یعنی همه به یک اندازه در نتیجه نقش داشتند. زمانی که مربی صحبتهای تو را متوجه نمیشود نباید جلوی او حرفی بزنی. من این کار کریمی را خیانت و ناجوانمردی میدانم. با این کار بقیه بازیکنان هم علیه من میشوند. حالا شما به من بگویید که چطور میتوانم با چنین بازیکنی کنار بیایم؟ من این موضوع را نمیدانستم. کسی که صحبتهای کریمی را به من گفت مدیرعامل باشگاه بود. این را هم میدانم که رویانیان به من دروغ نمیگوید.
- اما رویانیان پس از دیداری که با کیروش داشت در مصاحبهای گفت از سرمربی تیم ملی عذرخواهی کرده چرا که درباره او اشتباه میکرده است.
من مشکلی با عذرخواهی مدیرعامل باشگاه ندارم. اما مطمئنم که مسبب همه این اتفاقات کیروش است.
- در روزهایی که زمزمه حضور شما در ایران بود، رسانههای ایران با استناد به روزنامههای پرتغالی از اختلافهای جدی شما و کیروش نوشتند. حتی آن روزها یکی از روزنامهها نوشته بود که کیروش به مسوولان فدراسیون فوتبال گفته اجازه ندهند که شما به ایران بیایید. البته این خبر به صورت رسمی تایید نشد اما همه اینها نشان دهنده اختلافات شما دو پرتغالی است و حالا با این حرفها شاید آتش اختلافهای قدیمیتان شعلهور شود.
نمیدانم. اما از کیروش بعید نیست که چنین حرفی زده باشد. وقتی به ایران آمدم میدانستم مهمترین مشکل من کارلوس کیروش خواهد بود. کیروش یک فرد کینهای است! هیچ وقت مثل یک مرد آدم خوبی نبوده است. چرا؟ وقتی که او مربی پرتغال بود من خیلی از او انتقاد کردم، اما انتقادها همه فنی بود. هیچ وقت درباره شخصیتش صحبت نکردم. وقتی من انتقاد میکردم همه همین نظر را درباره کیروش داشتند. وقتی به ایران آمدم سفیر پرتغال قصد داشت در یک میهمانی ما را با هم آشتی دهد. حتی دستیارش سیموئز که در بنفیکا با هم، هم بازی بودیم و دوستان خوبی برای هم هستیم میخواست ما را به هم نزدیک کند، اما من قبول نکردم، چرا که میدانم کیروش چطور فردی است.
- گفته بودید یک روز میگویید چرا کریمی را از پرسپولیس کنار گذاشتید. دلیلش همین بود؟
ـ این موضوع در کنار چند اتفاق دیگر باعث شد تا من این تصمیم را بگیرم.
- حال این سوال به وجود میآید که چرا کیروش کریمی را به سمت خود کشید؟
او میخواهد من در کارم ناکام باشم. اگر موفقیتی در پرسپولیس به دست نیاورم کیروش خوشحال خواهد شد. من دوست کیروش نیستم و نمیخواهم هم باشم.
- از روزی که کریمی را کنار گذاشتهاید، هر روز تعدادی از هواداران در تمرین این بازیکن را تشویق میکنند. این اتفاق در بازیهای پرسپولیس هم تکرار شده. به هر حال حتما این را متوجه شدهاید که کریمی بازیکن محبوبی است. فکر نمیکنید با این تصمیم خودتان را مقابل هواداران قرار دادهاید؟
من چنین کاری نکردم، بلکه تنها از تیمم و باشگاه محافظت کردم. میدانستم که تماشاگران چنین کاری خواهند کرد، اما تصمیمی که گرفتم عادلانه بود.
- یکی از معضلات همیشگی فوتبال ایران بازیکن سالاری بوده و حتی اتفاق افتاده که در برخی تیمها یک بازیکن درباره همه چیز تصمیم گیری کرده یا به خاطر نوع غذا، اردوی تیم را ترک کرده. شما به غیر از اختلافی که با کریمی داشتید با این مشکل روبهرو بودید؟
من در این باره میتوانم مهدویکیا را مثال بزنم. مهدی 10 سال در فوتبال آلمان ستاره بود. از ابتدای فصل شده که در لیست 18 نفره نبوده، شده روی نیمکت نشسته و حتی به عنوان بازیکن تعویضی به زمین آمده و هیچ وقت مشکلی به وجود نیاورده است. او یک الگوی واقعی برای همه بازیکنان است. از نظر حرفهای رابطه خوبی با همه دارد. در تمرینها انگار یک بازیکن 18 ساله است. یک کاپیتان واقعی است. جلوی همه بازیکنان به خودش گفتهام که برای من کار کردن با او یک افتخار است. مهدی یکی از افرادی است که همیشه از او یاد خواهم کرد و در ذهنم خواهد ماند. رفتار او کاملا با کریمی متفاوت است.
- شما مدعی هستید کیروش دوست ندارد در پرسپولیس موفق شوید. از آن سو تیم ملی ایران دو هفته دیگر بازی حساسی با کره جنوبی در رقابتهای انتخابی جام جهانی دارد و این بازی برای همه ما ایرانیها مهم است. شما که آرزوی ناکامی کیروش با تیم ملی ایران را ندارید؟
خیر. من میخواهم ایران به جام جهانی صعود کند. دستیاران کیروش سر تمرین ما آمدند و گفتند که میخواهیم تو را با کیروش آشتی دهیم، اما من گفتم نمیخواهم. با این حال به آنها اطمینان دادم که در کنار تیم ملی هستم و هر کاری که لازم باشد برای موفقیت آن انجام میدهم.
- فارغ از تمامی اختلافهایی که بین شما و کیروش وجود دارد، فکر میکنید تیم ملی ایران میتواند به جام جهانی صعود کند.
من درباره کیفیت مربیان صحبت نمیکنم. نمیدانم او با تیم ملی موفق میشود یا نه، اما میدانم که لیگ ایران کمکی به تیم ملی نمیکند، چرا که 152 روز تعطیل است. تازه بعضیها میپرسند چرا تیمها از نظر فیزیکی مشکل دارند؟ تیمهای ایرانی در نیمه نخست بازیها خوب و سریع بازی میکنند، اما در نیمه دوم افت میکنند، چرا که ریتم رقابتی ندارند. باید حداقل سه جام در فوتبال یک کشور برگزار شود.
- پس از ورود کیروش به ایران مربیانی مثل کاستا و اولیویرا هم سر از باشگاههای ایرانی در آوردند. با این اختلافی که بین شما دو نفر وجود دارد، قطعا با سفارش سرمربی تیم ملی به ایران نیامدید؟!
اولیویرا دوست صمیمی من است و ما چند سال در بنفیکا هم بازی بودیم. کاستا هم قبلا با کیروش کار کرده بود. نمیدانم آنها چطور به ایران آمدند، اما قطعا من را کیروش نیاورده است!
- واقعا چه شد که رابطه شما با کیروش به این نقطه رسید؟ ریشه اختلافاتان در کجاست؟
اختلاف ما از جایی شروع شد که او در تیم ملی پرتغال بود و من انتقادهای فنی از او میکردم.
- البته همین الان هم کیروش نسبت به برخی از منتقدانش از تیم ملی موضعگیری تندی دارد و معتقد است که آنها به دنبال منافع خود هستند.
(کمی مکث میکند ) لطفا سوال دیگری بپرسید!
- در فوتبال کشوری مثل پرتغال سرمربی تیم ملی میتواند لیگ را دو، سه هفته تعطیل کند؟
در لیگ پرتغال همه چیز طبق قوانین فیفا است. برای بازیهای خانگی چهار روز قبل از بازی و برای بازیهای خارج از خانه هم پنج روز قبل از بازی لیگ تعطیل میشود اما در ایران برای یک بازی لیگ هفتهها تعطیل میشود.
- گفته بودید در ایران میمیرید. چرا؟
چون در بازی برابر آلومینیوم موقعیتهای گل بسیار زیادی داشتیم، اما از آنها استفاده نکردیم.
- یازده هفته از لیگ گذشته و شما با پرسپولیس خوب نتیجه نگرفتهاید. فکر میکنید تا چه زمانی در پرسپولیس دوام بیاورید؟
نمیدانم تا کی در ایران هستم. بهتر است این سوال را از مدیرعامل باشگاه بپرسید. فکر میکنم که او در روزنامهها گفته مشکل پرسپولیس، کادر فنی نیست. حالا نمیدانم که نظرش عوض شده یا نه. البته امیدوارم عوض نشده باشد.
- در فوتبال دولتی ایران مدیران باشگاهها نتیجهگرا هستند و تا همین الان هم که 11 هفته از لیگ سپری شده سه مربی از کار برکنار شدهاند. در این وضعیت نگران خود نیستید؟
من در 36 سالی که مربیگری کردهام فقط سه بار اخراج شدم و این یک رکورد است. من در سال 2007 در رنکینگ مربیان که از سوی فیفا منتشر شد نفر پنجم بودم و در سال 2008 هم نفر ششم شدم. آخرین بار 15 سال پیش بود که برکنار شدم.
- به همین خاطر به شما لقب «فرگوسن مصر» را داده بودند
(میخندد) شاید برای این گفتهاند که من را به اندازه فرگوسن پیر نشان دهند.
- البته در ایران هم زود به مربیان لقب میدهند و البته خیلی راحت مربی که یک روز آن بالا بوده را به پایین میفرستند.
فعلا که اسمهای بدی روی من گذاشتهاند!
- پرسپولیس فصل گذشته از ناحیه دروازهبانهایش زیاد ضربه خورد. امسال شما در مقایسه با گردان به نیلسون اعتماد بیشتری کردهاید.
ما لیگ را با شهاب گردان و مسعود داستانی شروع کردیم. باید یک دروازهبان دیگر میگرفتیم. نیلسون دروازهبان با تجربهای است و شخصیت آرامی دارد. این که گردان قبل از آمدن به پرسپولیس دروازهبان دوم تیم ملی بوده نظر کیروش بوده که او را دعوت میکرده. میدانم شهاب شرایط خوبی ندارد و نیمکت نشینی برایش سخت است.
- ایمون زاید هم از شرایط خود در پرسپولیس ابراز ناراحتی کرده.
کار کردن با 30 بازیکن خیلی سخت است. در لیگی که فقط پنج ماه طول میکشد داشتن 22 بازیکن برای یک باشگاه کافی است. یارگیری ما در ابتدای فصل اشتباه بوده است. ما شش مهاجم داریم که در هر بازی فقط دو، سه نفر از آنها میتوانند بازی کنند، اما همه باید بدانند که تیم مهم است. نباید یادشان برود که اگر مربی تصمیمی میگیرد از نظر فنی است نه این که از یک بازیکن خوشش بیاید و از دیگری نه. به نظر من بازیکنان ما با این حجم فشاری که روی آنها وجود دارد، یک قهرماناند. الان جو خیلی خوبی در تمرین ما وجود دارد. ما تنها به دو، سه برد دیگر نیاز داریم تا به بهترین شرایط خود برسیم.
- با توجه به نیاز پرسپولیس در چند پست به ویژه هافبک دفاعی امکان دارد در نیم فصل بازیکن جدیدی به تیم اضافه شود؟
بله. اگر شرایط فراهم باشد، برای مناطقی که مشکل داریم حتما بازیکن خواهیم گرفت.
- آرزوی مربیگری در چه تیمی را داشتید که به آن نرسیدید؟
(می خندد) به آن فکر نکردهام. تقریبا میتوانم بگویم هیچ تیمی.
- حتی تیم ملی پرتغال؟
من دو، سه بار شانس داشتم که مربی پرتغال شوم که آخرین بار پس از یورو 2004 بود، اما نشد.
- در این مدت که در فوتبال ایران بودید مهمترین مشکل آن را چه می دانید؟
همین برنامه لیگ که واقعا افتضاح است. بازیکنان فقط پنج ماه بازی میکنند و بقیه زمانها در اختیار تیم ملی هستند.
- در مدتی که در ایران بودید چیز عجیبی دیدید؟ مثل رانندگی در شهر.
تا الان مشکلی برایم به وجود نیامده و همه با من خوب بودند. ایران کشوری با تاریخ غنی است. من از قاهره آمدهام؛ شهری که 25 میلیون جمعیت داشت و 12 میلیون ماشین در آنجا تردد میکند. بیشتر ماشینها بیمه ندارند و خیلی از رانندگان هم گواهینامه ندارند. ترافیک تهران هم مثل قاهره وحشتناک است، اما آنجا یک چیز خوب دارد و آن این است که هیچ کس ناراحت نمیشود. در خیابان های تهران عابران پیاده و موتورسوارها مثل خرگوش از میان هم رد میشوند!