امروزه بسیاری از کشورها تلاش وافری دارند تا از طریق کاهش برنامهریزی شده ارزش پول ملی صادرات خود را بهعنوان موتور توسعه و رشد اقتصادی رونق بخشند. در واقع این سیاست بهعنوان ابزاری تشویقی برای صادرکنندگان است تا با صادرات بیشتر ، سود بیشتری را نسبت به گذشته کسب کنند.
چنین بهنظر میرسد که در ماههای اخیر با کاهش شدید ارزش پول ملی (رشدسه برابری ارزش ارز) و درحالیکه بازار ، بخش تولید و مردم بار سنگین گرانیهای ناشی از افزایش قیمت ارز را تحمل میکنند، صادرکنندگان بسیار راضی و خوشحال باشند. شاید در نگاه اول این قضاوت براساس اصول علم اقتصاد درست باشد چه اینکه صادرکنندگان با سه برابر شدن نرخ ارز عملا سود در گردش آنها در داخل کشور با تبدیل ارزهای ناشی از صادرات به ریال بهطور قابل توجهی افزایش مییابد اما آیا این همه قضایاست؟ در این رابطه چند نکته قابل طرح است:
نخست اینکه مشکلات و مسائلی که امروزه در قالب تحریم بر کشور تحمیل شده صادرکنندگان را معاف نساخته و آنها نیز از مشکلات ناشی از تحریمها بهویژه بهدلیل محدودیتهای انتقال ارز در رنج بهسرمیبرند و چه بسا دایره سود آنها با وجود کاهش ارزش پول ملی، تنگتر شده است.
نکته دوم اینکه آنچه بر بازار ارز رفته یکباره و در نتیجه محدودیتها و نگرانیهای ناشی از تحریمهای اقتصادی است نه ناشی از یک سیاست برنامهریزی شده پایدار. در واقع کاهش ارزش پول ملی و افزایش نرخ ارز بهگونهای در ماههای اخیر رقم خورده که ساختار اقتصاد ملی را به چالش و تلاطم انداخته است. در چنین شرایطی امکان برنامهریزی و بهرهمندی از این شرایط که ناپایدار هم است، وجود ندارد و صادرکنندگانی که باید از این شرایط بهره کافی ببرند عملا در برزخ بیبرنامگی و عدمانسجام گرفتار هستند. به اذعان کارشناسان اقتصادی کاهش ارزش پول ملی زمانی میتواند مفید حال صادرات باشد که برنامهریزی شده و تدریجی باشد و در یک مقطع زمانی خاص با نوسان اندک همراه باشد وگرنه کاهش سه برابری در عرض 2یا 3ماه معنایی جز سقوط ارزش پول ملی ندارد.
و نکته سوم با فرض اینکه در مرحله اولیه صادرکنندگانی از این وضعیت سود خوبی ببرند، اما در مراحل بعدی شرایط اقتصادی و دایره سود آنها به حالت عادی بازمیگردد. بازگشت این شرایط هم دلیلی ندارد جز افزایش هزینههای تولید که آنهم ناشی از افزایش قیمت ارز است.
در واقع یکی از اثرات نامیمون افزایش قیمت ارز که اتفاقا علائم خود را خیلی سریع نشان میدهد افزایش قیمت مواداولیه و ماشینآلات و کالاهای سرمایهای است که بخش عمده آنها وارداتی است و بالطبع با کاهش ارزش پول ملی، هزینه واردات این کالاها افزایش یافته و موجب افزایش هزینه تولید میشود. در نتیجه عملا دستاورد مثبت کاهش شدید ارزش پول ملی به سرعت از دست رفته و مشکلات صادرکنندگان همچنان پایدار باقی میماند. تجربه نشان داده است کاهش هدفمند ارزش پول ملی زمانی میتواند منجر به توسعه صادرات و رشد اقتصاد ملی باشد که در قالب یک بسته سیاست اقتصادی قرار گرفته باشد و همه ابعاد آن از جمله هزینههای تولید دیده شود.