ریلهای قدیمی برداشته شدند تا این قطار مسیری جدید را پیش گیرد و به سرعت حرکت کند اما به کجایش هنوز معلوم نیست. موضوع دیگر اینکه ریلها گذاشته شدند اما ایراد از طراحی بود، یا مهندسی و یا اجرا یا... آنقدر نامناسب در امتداد هم چیده شدند که انتهای خوشی را برای سینما ترسیم نکردند و به همین دلیل بسیاری از دلسوزان و اهالی سینما بیم سوار شدن بر این مرکب نو سفر را دارند. فارغ از تمام این مسائل بعد از گذشت این چند سال دیگر زمان آن رسیده تا نگاهی داشته باشیم به برایند عملکردهای معاونت سینمایی در دوران کاریاش و رسیدن به اینکه آیا توانسته نتایج قابلقبولی را در کارنامه کاریاش به ثبت برساند یا خیر. در این خصوص پای صحبتهای جمال ساداتیان، تهیهکننده، مهرداد فرید، کارگردان و منتقد و... مینشینیم تا با این عزیزان مروری بر کارنامه کاری معاونت سینمایی وقت داشته باشیم.
- نتایج حاصل از تشکیل سازمان سینمایی را چگونه ارزیابی میکنید؟
ساداتیان: چون خیلی به این موضوع نزدیک نیستم و کارها را تعقیب نکردهام که چه اتفاقاتی میافتد نمیتوانم خیلی در موردش نظر بدهم اما فکر نمیکنم که این اقدام خیلی اتفاق تحولآمیزی باشد زیرا این را میدانم آنچه نیاز امروز سینماست تغییر و تحولات اداری نیست و مهم حاکمیت استراتژیک بر سینماست نه ساختار اداری.
فرید: بهنظر من سینما از اساس متعلق به بخش خصوصی است. برای همین هر چقدر از سینما دولتزدایی شود، بالندهتر شده و به ماهیت خود نزدیکتر میشود. تاسیس سازمان سینمایی بهمعنای فربهتر شدن نظام دیوانسالاری و بوروکراسی در سینماست. بنابراین تاسیس چنین سازمانی به ضرر سینماست.
شورجه: راهاندازی سازمان سینمایی طرحی بود که از سالها پیش در دستور کار دولتهای مختلف قرار داشت و در زمان دولت نهم که آقای شمقدری مشاورت هنری را بر عهده داشت این طرح جدیتر مطرح شد و در دوره دولت دهم که ایشان وظیفه معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را بر عهده گرفت این موضوع را مجددا مطرح کرد که بهدنبال آن این طرح تصویب شد. البته قبلا هم این موضوع مورد توجه بود که برای رشد سینما چنین اقدامی باید انجام شود تا امکانات بیشتری در اختیار سینماگران قرار بگیرد و یک سازمان مستقلی پدید آید تا از ظرفیتهایی که وجود دارد بهتر استفاده شود چراکه این ظرفیتها شایستگی این را داشتند که از امکانات بیشتری بهرهمند شوند تا بتوانند سینمای ایران را در جهان معرفی کنند و تولیدات فاخری را داشته باشند. در واقع سعی بر این بود که این مجموعه از سایر معاونتها جدا شود و بهصورت سازمانی مستقل به فعالیت فیلمسازی خود ادامه دهد چراکه سازمان سینمایی، بودجه و استقلال عمل بیشتری دارد و با اختیاراتی که به آن داده میشود میتواند قدرت بیشتری را به سینماگران بدهد تا دستاندرکاران سینما از این امکانات بیشتر استفاده کنند. اینها قسمتی از اهداف سازمان سینمایی بود که به آن اشاره کردم. اما وقتی به اهداف خود سازمان نیز ورود پیدا کنیم با اهداف بلندی که با نگاهی بازتر به سینما نظر دارد و آینده بهتری را برای آن متصور شده، روبهرو میشویم. بهنظر میرسد که این کار حرکت درستی بوده و اگر ما ثبات اقتصادی داشتیم (چرا که امروز کشور در تحریم است) میتوانستیم خیلی بهتر، از این موقعیتی که پیش آمده استفاده کنیم. یک طرح دیگر که مطرح است و فکر کنم اگر اتفاق بیفتد، نتیجه خوبی خواهد داشت این است که اگر رئیس سازمان سینمایی را مانند سازمانهایی همچون حج و اوقاف، تبلیغات اسلامی و... خود نهاد رهبری تعیین کند، بهتر میشود تا فردی در راس کار قرار بگیرد که در جهت منویات ایشان و صلاح نظام و انقلاب حرکت کند.
- وضعیت سینما چه تغییری نسبت به دوران معاونت سینمایی کرده است؟
ساداتیان: ما امروز بهدنبال این نیستیم که نامه درخواستمان را کدام اتاق ثبت میکند یا اینکه این فرد جوابگوی ما باشد یا فرد دیگری. مهم این است که بدانیم استراتژی سینما قرار است ما را از چه نقطهای به چه نقطهای برساند. باز هم تأکید میکنم آنچه مهم است رسیدن به این استراتژی است که اصلا سینما چیست و باید سینما را به کجا برسانیم. آقای شمقدری با همان ساختار قدیمی اداری معاونت سینمایی سرکار آمد و آن همه شعارهای ایدهآلیستی داد مبنی بر اینکه به لحاظ ساختاری تحولات اساسی را در سینما ایجاد میکنیم و فیلمها را در سطح جهانی تولید خواهیم کرد تا خودی نشان دهیم و حداقل بتوانیم بحث اقتصادی سینما را از حوزه داخلی خارج کنیم و وارد عرصههای دیگر شویم... اما تقریبا در عمل هیچ کدام از این اتفاقات نیفتاد. حتی سادهترین شعارها نیز محقق نشد. البته من تمام این مشکلات را از خود معاونت سینمایی نمیدانم. مشکل اینجاست که حوزه هنر و بهخصوص سینما مدعی و متولی زیادی دارد و دخالتهای زیادی در این حوزه انجام میشود و برخی تصمیمگیریها را افرادی انجام میدهند که تخصص زیادی در حوزه سینما ندارند و متأسفانه در سیستم اداری هم دارای نفوذند که از این نفوذ استفاده میکنند و میتوانند نظر بدهند و در نتیجه وقتی آن نظرات اعمال میشود، کار خراب شده و نتیجه نمیدهد.
فرید: حال سینما بسیار وخیم است، همچنان که سایر بخشهای کشور نیز حال وخیمی دارد. متری هم برای تعیین اندازه قصور مدیریت دولتی سینما وجود ندارد و نمیتوان تشخیص داد این وخامت اوضاع سینما تا چه حد مربوط به سوء مدیریت و چه میزان مربوط به شرایط عمومی کشور است. همه اینها در هم میکس شده و غیرقابل تجزیه است. قدر مسلم هنوز زود است که معلوم شود تشکیل سازمان سینمایی چه تأثیراتی بر این وخامت داشته زیرا از تاسیس آن هنوز زمان اندکی گذشته است. جز اینکه احتمالا مدیران سینمایی در این فاصله صندلیها و میزهایشان را تغییر داده آنها را یک پله بالاتر چیدهاند.
شورجه: در حال حاضر سازمان تازه راه افتاده و یکی، دو ماهی بیشتر نیست که معاونتهای اصلی سازمان معرفی شدهاند و به نوعی در یک زمانگذار و در حال عبور از این شرایط هستیم. در کنار اینکه شرایط مناسبی هم در حوزه اقتصاد و اقتصاد سینما نداریم زیرا بهدلیل تحریمهایی که کشورهای دیگر بر کشور ما وارد کردهاند، دچار مشکلات تولید و عرضه در دنیا شدهایم که این امر بر سینما هم تأثیر گذاشته و اگر این رویه ادامه پیدا کند ممکن است تأثیر بیشتری از خود به جای بگذارد و مجبور شویم تولیداتمان را تعدیل دهیم تا با بودجههایی که داریم بتوانیم فیلم را تولید کنیم؛ اتفاقی که البته در نیمه دوم امسال افتاده و یکسوم بودجه سازمان سینمایی به آن داده نشده و در حال حاضر متناسب با همین بودجه فیلمها تولید میشوند و خدمات به کل سینما داده میشود. بهنظرم اگر وضعیت عادیتر بود سازمان سینمایی بیشتر میتوانست برای سینما و سینماگران خدماترسانی کند.
- مدیران فعلی سینما از همان ابتدای کار وعده تغییر ریلگذاری سینمای ایران را دادند. آیا این تغییر ریل صورت گرفته؟ تأثیراتش چه بوده و مشخصا چه کارکردی داشته؟
ساداتیان: شاید تلاش داشتند که این کار را انجام دهند ولی اتفاقی که افتاده این است که در این خصوص کاری صورت نگرفته. همانطور که پیشتر اشاره کردم سینما جایی است که متولی زیاد دارد و برای بخشی از جامعه ما ناشناخته است. متأسفانه تعریفی که آن بخش از جامعه از این هنر دارند با ذات سینما تعارض زیادی دارد. سینما ذاتی دارد که براساس آن ذات تعریف میشود. بعضیها این ذات را قبول ندارند و به همین نسبت سینما را طور دیگری میبینند و تعریف میکنند و چون نگاهها متضاد همدیگرند وقتی وارد عمل میشوند و براساس آنها تصمیماتی اتخاذ میشود، بهدلیل عدمهمخوانی، مشکلاتی بهوجود میآید. واقعیت این است که ما باید یکسری از مسائل را کالبدشکافی کنیم و در موردشان به جامعه تذکر بدهیم نه اینکه مرتب سعی داشته باشیم جامعه را توجیه کنیم که هیچ مشکل اجتماعیای وجود ندارد. برخی مدعی هستند که باید مشکلات کالبدشکافی و مسائل مطرح شود و عدهای دیگر با این نظریه مخالف هستند و این تعارض نگاه باعث شده برخی با فشار بخواهند نظرشان را بر سینما اعمال کنند.
فرید: تغییر ریلی وجود ندارد. جز اینکه ریلهای قبلی نابود شدهاند. از شواهد این ادعا میشود به عدمتولید در بخش خصوصی، نابودی شبکه ویدئویی کشور، قاچاق فیلمهای ویدئویی، خانهنشینی بسیاری از فیلمسازان، بحران بیکاری در میان عوامل سینما، تعطیلی خانه سینما، بیاعتبار شدن پروانه نمایش، بحران تماشاگر و خالی ماندن سالنهای سینما اشاره کرد.
شورجه: تغییر ریلگذاری اصطلاحی است که آقای شمقدری در زمان معاونت سینمای آقای جعفریجلوه بهکار بردند. قدرمسلم اگر بخواهیم سینمایی در شأن نظام مقدس جمهوری اسلامی داشته باشیم، این تغییر ریلگذاری باید صورت گیرد. ما متأسفانه به دلایل مختلف نتوانستیم این تغییر ریلگذاری را اعمال کنیم که یک بخش آن بازهم به موضوع تحریمها مربوط میشود. بهنظر میرسد این بحث ریلگذاری باید ریشهایتر حل شود؛ یعنی ما با همین سینمای موجودمان هر آنچه امروز داریم، خواهیم داشت و اینطور نیست که با همین سینماگران فعلی بتوانیم سینما را دگرگون کنیم چراکه واقعیت این است که هویت من شورجه و باورها و جهانبینیام شکل گرفته و دیگر تغییر حالت دادن در نگرش سینماگری شخصی همچون من کار سختی است. اما این اتفاق در حالی میتواند روی دهد که ما این ریلگذاری را به زمان جلوتری ببریم و افراد را از زمانی که در دوره دبیرستان هستند هدایت و حمایت کنیم و روی آنها سرمایهگذاری داشته باشیم و براساس آن نیروهایی را پرورش دهیم که بیش از پیش با اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی همخوانی داشته باشند که بازهم تأکید میکنم انجام این کار نیازمند سرمایهگذاری و برنامهریزی صحیح است.
- با توجه به تشکیل صنف واحد، انحلال خانه سینما، ایجاد کمیته ساماندهی اصناف و... رابطه مدیریت سینما با سینماگران و اصناف را چگونه ارزیابی میکنید؟
ساداتیان: در بخشهایی خوب است و در بخشهایی هم خیلی خوب نیست. متأسفانه در این میان جمعی نیز وقتی دیدند که خواستههایشان با معاونت سینمایی همخوانی ندارد، شروع کردند به زدن حرفهایی که با ذات سینما همخوانی نداشت و به این شکل ایجاد بحران کردند ولی همین افراد در برابر اقدام حوزه هنری آرام نشستند و موضعی نگرفتند. سؤال من اینجاست چه شد افرادی که تا دیروز وقتی معاونت سینمایی کوچکترین حرکتی انجام میداد، مدعی بودند علیه کلیت سینماست و تیشه به ریشه سینما میزند و با آن درگیر میشدند در برابر عملی که حوزه هنری انجام میدهد و میبینیم چه ضربهای به سینما میزند، سکوت میکنند؟! نگاه کنید به همین کاری که امسال حوزه هنری انجام داد و چقدر ضربه به کلیات سینما وارد کرد. نتیجه ضربهای که امروز سینما با این کار خورده چندین و چند سال بر سینما خواهد ماند. نمونهاش هم اینکه ما سال آینده اصلا فیلم خوبی نخواهیم داشت. وضعیت گیشه ما امسال اسفناک بود و قطعا سال آینده از این هم بدتر است. متأسفانه قضایا آنقدر مهآلود و غبارآلود شده که واقعا تشخیص مسائل از هم سخت شده تا آنجا که من احساس میکنم یک متری خودم را هم در سینما نمیتوانم ببینم و اینکه اصلا چهکسی درست میگوید و چرا این بحثها بهوجود میآید، سخت است.
فرید: مدیران فعلی پیش از رسیدن به این مناصب، در افکارشان فیلمسازان را به خودی و غیرخودی تقسیم کرده بودند و میشد پیشبینی کرد که وقتی در این منصب قرار بگیرند همین نوع تفکر را پیاده کنند. درحالیکه این منصب، منصبی است که وظیفه اتحاد ملی میان فیلمسازان را بهعهده دارد. کسی که روی این صندلی مینشیند موظف است همه را به یک چشم ببیند. اما کارنامه سه ساله دوستان، چه در زمینه برخوردشان با خانه سینما و چه در زمینه تشکیل صنف واحد و بهخصوص در زمینه حمایتهای دولتی از صنعت سینما ثابت میکند که آقایان نتوانستهاند خود را از آن نحوه تفکر سنتیشان آزاد کنند. با یک مطالعه گذرا در زمینه حمایتهاشان از تولیدات فاخر میتوان فهمید که لیست اعضای گروه خودی کدامند و غیرخودیها چه کسانی هستند. ملاحظه میکنید که اکنون هم با توجه به اینکه رئیسجمهور خواسته تا خانه سینما تحت شرایطی خاص دوباره فعال شود، این آقایان موضوع را به مرور زمان انداختهاند تا این امر محقق نشود.
شورجه: مدیریت سینمایی با سینماگران و همینطور سینماگران با مدیریت سینمایی ارتباط دارند و دلیل این حرف هم تولیدات سینمایی ما در سه سال گذشته است که هر ساله تولیداتی بالغ بر 60، 70 و حتی 90 فیلم داشتهایم و این امر نشاندهنده تعامل خوبی است که بهوجود آمده. اگر سینماگری بود که مدیریت را قبول نداشت باید کنار میرفت و فیلمی را تولید نمیکرد ولی خیلی از این عزیزانی که به مدیریت فعلی اشکال وارد میکنند خودشان در این سالها، هم فیلم تولید کردهاند و هم از بیشترین امکانات کشور برای کارشان بهرهمند شدهاند. همین الان هم در حال تولید فیلم در سینما و سیما هستند؛ یعنی از طریق بودجه سینما یا نهادهای دیگر در حال فعالیت هستند و این نشاندهنده این است که قهری در میان نبوده که فلان قشر سینمایی با این مدیریت سازگار نباشند چراکه اگر قهر آنها جدی بود اساسا نباید فیلم میساختند زیرا هر که فیلمی ساخته میشود به نام مدیریت فعلی درمیآید. بهنظر میرسد خیلی مشکلی در سینما نبوده و تعاملات لازم صورت گرفته است. این را قبول دارم که قهر و آشتیهایی روی داده، مثل بسته شدن خانه سینما که اتفاقا خواست معاونت سازمان سینمایی نبود و خواست نهادهای دیگری بود که به عملکرد اهالی این خانه اشکال وارد کرده بودند و خانه سینما بهدلیل عملکرد غلطی که داشت، بسته شد. به همین دلیل هم صفکشیهایی در سینما بهوجود آمد و تصورشان بر این بود که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این خانه را بسته درحالیکه بهنظر من خود افراد آن خانه، درش را بستند زیرا اگر درست و در جهت اهداف انقلاب حرکت میکردند و اهداف نظام را درنظر میگرفتند تا اهداف خودشان را، در این خانه بسته نمیشد. امروز هم میبینیم دوستانی که در خانه سینما فعال بودند خودشان با ارشدترین مقام دولت یعنی رئیسجمهور و مشاورانش جلسه و گفتوگو دارند. بهنظر میرسد قضیه آنقدر جدی نیست که برخی از سایتها و رسانهها مطرح میکنند. درست است که عدهای از این دوستان هستند که اعتراض میکنند اما اعتراضشان نه از ره کینه که به اقتضای طبیعتشان است که معترض باشند چراکه حیات خود را در اعتراض میبینند.
- مدیریت فعلی سینما با رفع توقیف فیلمها کارش را آغاز کرد و حالا در حالی به پایان راه میرسد که انبوهی فیلم توقیفی و تحریمی در کارنامهاش به چشم میخورد. چه عواملی اقتدار شمقدری را کمرنگ کرد؟
ساداتیان: این دوستان حداقل بهخود من خیلی محبت کردند و به دو فیلم به «رنگ ارغوان» و «شبانه روز» که توقیف بودند اجازه اکران دادند. بحث من بر سر دخالتهای غیرمسئولانهای است که از اطراف به فردی وارد شد که این همه شعار ایدهآلیستیکی داد مبنی بر اینکه سینمای سیاسی چطور شود و سینمای اجتماعی چه راهی را در پیش گیرد و... اما متأسفانه این فشارهای بیرونی آنقدر بر معاونت سینمایی زیاد بود که سینمای سیاسی فراموش شد و حتی در سادهترین گونههای سینمای اجتماعی دچار بحران شدیم. این اتفاق هم صرفا به فشارهای غیرمسئولانهای مربوط است که از بیرون وارد میشود. فرض کنید فیلمی امروز بنا بر تصمیم درست یا غلط معاونتی اکران میشود که در موقعیت دولتی تصمیم گرفته آن فیلم باید اکران شود ولی عدهای دیگر وارد میشوند و با نمایش آن در سینما مخالفت میکنند. خب این مدیر در این شرایط باید چه کاری انجام دهد؟ یا اینکه از طریق کمیسیون فرهنگی مجلس، جریانات فشار و... را تحریک میکنند و این افراد را مرتب در مقابل معاونت سینمایی قرار میدهند! نگاه کنید چه سنخیتی بین 250هیأت مذهبی و حوزه سینما وجود دارد جز اینکه این دو، مقولههایی کاملا جدا از همدیگر هستند، اما چه دستهایی در کار است که برای یارکشی و قدرتنمایی کردن از هیأتهای مذهبی طوماری جمع و این کار را رسانهای میکند و معاونت سینمایی را در فشار قرار میدهد تا مثلا سلایق خود را اعمال کند؟ وقتی این قبیل اقدامات از ظرفیت خارج شوند اتفاقی میافتد که امروز شاهدش هستیم.
فرید: موقعی که دوستان آمدند و تعدادی فیلم را از توقیف خارج کردند یکی از اهالی سینما به طنز گفت این آقایان حتی توقیف مدیران قبلی خود را قبول ندارند و لابد میخواهند بگویند ما خودمان بهتر میتوانیم توقیف کنیم! اما از شوخی گذشته باید بگویم بحران فعلی مربوط به فیلمهای توقیفی نیست. بحران اصلی امروز مربوط به فیلمهایی است که توقیف نشدهاند و اتفاقا پروانه نمایش دارند. امروز حتی این فیلمها نیز در خطر عدمنمایش هستند و گروههای فشار بهخود اجازه میدهند تا پروانه نمایش وزارت ارشاد را که برگه بسیار معتبری بود از اعتبار ساقط کنند. این وضعیت کاملا مربوط به نحوه مدیریت این دوستان است که نتوانستهاند ارتباطات خود را با سایر نهادها و سازمانهای دولتی و غیردولتی بالانس کنند.
شورجه: اولا میخواهم در همینجا به اطلاع برسانم که ما فیلم توقیفی زیاد نداریم و فیلمهایی که نمایش داده نشدهاند به این دلیل است که عمدتا خود صاحبان فیلم، آثارشان را به محاق و توقیف بردهاند؛ یعنی اصلاحیههایی از طرف شورای صنفی نمایش به فیلمها ارائه میشود که تهیهکنندگان و صاحبان فیلم قبول ندارند و نمیپذیرند یا ارگانها و نهادهایی سرمایهگذاری میکنند و فیلمی را میسازند ولی خودشان به آن اثر اجازه اکران نمیدهند. بهنظر میرسد این حرف که فیلم توقیفی زیاد داریم به نوعی ایجاد شائبه است و شما هم خیلی بهدنبال پراکندن این شائبه نباشید؛ چراکه قدر مسلم از این شائبهها دشمن بیشتر از خودیها استفاده میکنند. یقینا شبکههای ماهوارهای و جریانات ضدانقلاب در بیرون وقتی از امثال روزنامه همشهری که روزنامهای انقلابی و مربوط به یک نهاد دولتی است، بشنوند که فیلمهای توقیفی زیاد است، از این فرصت استفاده میکنند و میگویند که نهادهای داخل کشور هم خودشان میگویند فیلم توقیفی و تحریمی داریم. اما در مورد فیلمهای تحریمی که اشاره کردید، باید بگویم چند فیلم وجود دارد که سازمان تبلیغات حوزه هنری اعلام کرده اجازه نمیدهد این آثار در سینماهای ما اکران شوند و بهنظرم این کار یک مقدار کجسلیقهای است. به هر جهت از این دست فیلمها سالهای سال است که تولید و اکران میشود. حال نمیدانم چرا یکباره عدهای خوابنما میشوند و در خواب فرشتههایی به آنها حلول میکنند و به آنها متذکر میشوند که شما با این کار خود را راهی جهنم میکنید و این افراد از خواب بیدار میشوند و یکدفعه تصمیمگیریهایی میکنند که خیلی هوشمندانه نیست. بهدلیل اینکه بر پارهای از همین فیلمها که اشاره میکنند مشکل دارند، اصلاحاتی از طرف شورای صنفی نمایش اعمال شده که تقریبا شیر بییال و دم شدهاند. بالاخره اینها فیلمهایی هستند که ساخته شداند و همین فیلمسازان سالهای گذشته هم فیلم ساختهاند.
بهنظر میرسد بخشی از این ادعای ارزشگرایی شائبههای سیاسی است. ما هرچقدر به انتخابات نزدیک شویم از این جریانات و مفاهیم بیشتر خواهیم شنید. متأسفانه بداخلاقی سیاسیای که در جامعه سیاسی ما رواج دارد تهمت و انگزدن است که به طرف مقابل صورت میگیرد. مقام معظمرهبری در سخنانشان در خراسان شمالی نیز اشاره داشتند که نباید همدیگر را تخریب کنید و به یکدیگر انگهای آنچنانی نزنید که بعدا نتوانید پاسخگو باشید. بهنظر میرسد همه آنچه مربوط به دولت آقای احمدینژاد است یکباره ضدارزشی و ضدانقلاب قرار گرفتهاند و فکر میکنم این کار کمی بیانصافی و عکس فرمایشات مقام معظم رهبری حرکت کردن است. بهنظر میرسد مبحث تحریم فیلمهایی که عنوان میشود ضداخلاق هستند شامل این حرکتهای سیاسی میشود و این فیلمها قربانی شدهاند وگرنه همین فیلمها، قبلا هم ساخته میشدند؛ بهعنوان مثال گروههای سینماییای که حرف از تحریم فیلمها میزنند برای اکران فیلمهای گیشهدار کورس میگذارند که هر طور شده فیلمها را اکران کنند. فکر میکنم در حال حاضر این عزیزان سیاسی، دیواری کوتاهتر از سینما پیدا نکردهاند. پیشتر هم اشاره کردم بهنظر میرسد این حرکات بیشتر سیاسی است نه فرهنگی؛ چراکه اگر فرهنگی بود با صحبت و تعامل آن حل میکردند نه اینکه چماقکشی کنند و علیه فلان سینما تهدید و تحریم کنند. فکر میکنم این اقدامات بیشتر سیاسی است تا فرهنگی. امیدوارم این بداخلاقیها کمتر شود و رئوس جریانات و نهادهای سیاسی گوش به فرامین مقام معظم رهبری بدهند.
- از وعده ساخت 500سالن به ساخت 50سالن تا پایان سال92 رسیدیم. عملکرد مدیریت سینما در ساخت و تجهیز سینما را چگونه میبینید؟
ساداتیان: بهنظرم عملکردشان بد نبوده؛ بهدلیل اینکه خیلی از سینماهای ما قدیمی و فرسوده بودند که در این چند سال مرمت و بازسازی و تجهیز شدهاند. به همین دلیل فکر میکنم در این بخش کارشان را خوب انجام دادهاند اما در بخش دیگر که مربوط به ساخت سالنهای جدید و مجهز میشود متأسفانه عملکرد خیلی خوبی نداشتند.
فرید: مدیریت سینما جز این وعده دیگری نیز داده بود ازجمله تولید سالانه 300فیلم سینمایی و تسخیر بازارهای بینالمللی و منطقهای توسط سینمای ایران. متأسفانه هیچ کدام از این وعدهها محقق نشده است و این همان تعبیری است که گفتم. دوستان ریلهای قدیمی را از جا درآوردند، اما فراموش کردند ریلهای تازه را جایگزین کنند.
شورجه: در تجهیز سینماها که خیلی هزینه شده و میشود و شاید بیشترین هزینه در تجهیز سینماها در عرض 30سال گذشته در این دو دوره ریاستجمهوری آقای احمدینژاد صورت گرفته و سینماهای مختلفی در داخل تهران یا شهرستانها تجهیز شدهاند یا سینماها را تبدیل به بهینه کردهاند و در داخل هر سینما چند سالن ایجاد شده که این کاری کمسابقه بوده و نشان دهنده این است که تلاش کردهاند این اتفاق بیفتد. همانطور که پیش از این هم گفتم امسال بودجه کل سازمان سینمایی یک سوم شده، حال تصور کنید که سازمان با این بودجه باید از تولید، سالنسازی و وجوه دیگر سینما نیز حمایت کند و بهنظر میرسد سازمان سینمایی با داشتههایش توانسته سیاستهای خود را اعمال کند. واقعیت این است که کشور ما با این حجم تولید فیلم، به 500سالن نیاز دارد درحالیکه اکنون 300، 200سالن بیشتر نداریم که برای سینمای ما کم است؛ ولی روی دادن این اتفاق ایجاب میکند که مدیر سینمایی افق حرکت خود را ترسیم کند تا بتواند در جهت آن حرکت کند، منتها بضاعت و تأمین مالی هم مهم است. در حال حاضر تقاضای زیادی برای ساخت سالن وجود دارد ولی متأسفانه بودجه نیست، اگر بود قطعا این اتفاق میافتاد.