در دقایق اولیه انتشار این خبر در خبرگزاریها بهرغم درج چندین تصویر از انگشت بریده شده، خبر با شک و تردید مواجه شد؛ یعنی اساسا کسی باور نمیکرد که چنین حادثهای واقعیت داشته باشد. به همین دلیل بسیاری از رسانهها در مواجهه اولیه با خبر مذکور کمی احتیاط به خرج دادند تا خبرهای تکمیلی در اینباره مخابره شود.
اما ساعاتی بعد با مشخص شدن واقعی بودن رویداد مورداشاره و انتشار خبر بازرسی کارشناسان بهداشتی از کارخانه تولیدکننده همبرگر و پلمب آن بهدلیل سهلانگاری در تولید این محصول غذایی، پرده دیگری از واقعیتهای زمخت حوزه بهداشت مواد غذایی در ایران برافتاد.
اینکه چنین محصولاتی در گوشه و کنار ایران به فور تولید و توزیع میشوند واقعیتی است که مردم همه روزه با آن سر و کار دارند. اما کمتر شهروندی در خود احساس مسئولیت اجتماعی میکند که چنین مشکلاتی را تا به نتیجه رسیدن نهایی آن گزارش و پیگیری کند.
بخشی از دلایل این بیتفاوتی مردم نسبت به چنین رخدادهایی، واکنش انفعالی مسئولان حوزه بهداشت غذایی در کشور است؛ بهعنوان مثال اگر شهروندان بدانند که میتوانند با مشاهده موارد غیربهداشتی در محصولات غذایی به نزدیکترین مرکز بهداشت در محل اقامت خود مراجعه کرده و نمونههای مشکلدار را به آنها گزارش کنند، دیگر سراغ رسانهها نمیروند. در همین ماجرا هم اگر رسانهها اقدام به انتشار خبر نمیکردند شاید اساسا برخوردی هم با تولیدکننده مذکور صورت نمیگرفت.
در واقع حتی تولیدکنندگان نیز میدانند که برخورد مسئولان بهداشتی با نمونهها و موارد غیربهداشتی تولیدی آنها چندان جدی نبوده و حداکثر به جریمههای نقدی ختم میشود که با پرداخت مبالغی قابلرفع و رجوع هستند.اگر تولیدکنندگان مواد غذایی بدانند و احساس کنند که با کوچکترین سهلانگاری در تولیدات خود ممکن است به خاک سیاه نشسته و با مجازاتهایی نظیر تعطیلی خط تولید، زندانی شدن و لغو پروانه تولید مواجه شوند ، سلامت مردم را این چنین به بازی نمیگیرند.
نگارنده این سطور بهخاطر دارد که چندی پیش محصولی غذایی (یک کارتن کلوچه) از یکی از شهرهای شمالی خریداری کرد که در میانه راه بازگشت به تهران متوجه فاسد بودن تمام محصول شد و بهرغم زحمت فراوان، اقدام به برگشت به شهر مورد نظر و ارائه گزارش به مرکز بهداشت شهر کرد و حتی بازرس هم به فروشگاه مذکور مراجعه کرد اما اقدامی که نشاندهنده تنبیه فروشنده یا تولیدکننده آن محصول باشد صورت نگرفت و صرفا به باز پس دادن مبلغ پرداخت شده محصول اکتفا شد!
خاطراتی این چنینی نزد مردم بسیار است و این تجربیات باعث میشود تا مردم نسبت به مشاهده محصولات غیربهداشتی بیتفاوت شوند و تولیدکنندهها و فروشندهها نیز هر روز نسبت به عرضه چنین محصولاتی جسورتر شده و از مصرفکننده طلبکار هم بشوند! اکنون این پرسش از سازمان غذا و دارو مطرح است که چه مکانیسمهای نظارتیای برای نظارت دقیقتر بر فرایند تولید محصولات غذایی که مستقیما با سلامت مردم در ارتباط است بهکار گرفتهاند و چگونه میخواهند اعتماد از دست رفته مردم به سیستمهای نظارتی بر تولید مواد غذایی را بازگردانند؟
آیا نظارت بر تولید و عرضه مواد غذایی صرفا بعد از فرایند تولید است؟ آیا حتما باید مردم انگشت بریده در همبرگر 60درصد پیدا کنند و به رسانهها شکایت کنند تا آقایان بهخود بیایند و اطلاعیه بدهند؟راستی چه تضمینی هست که در محصولات دیگر غذایی که اکنون در فروشگاهها وجود دارند انگشتان بریده دیگری وجود نداشته باشد؟ راستی پول آن بسته همبرگر را به آن شهروند قمی برگرداندند یا نه؟