سالهاست که این کار را انجام دادهاید و با محاسبه خودتان پرداخت بیمه قرار است نوعی آسودگیخاطر برایتان به همراه بیاورد. همه افراد دچار بیماری میشوند، پس شما یا اعضای خانوادهتان هم استثنا نیستید. هنگام بیماری دفترچه بیمهتان را برمیدارید و راهی مطب یک پزشک میشوید اما منشی برایتان توضیح میدهد که ویزیت آزاد است؛ یعنی دفترچه شما کارکردی ندارد و باید پول را از جیبتان بپردازید. نهتنها ویزیت این یک پزشک آزاد است بلکه بیش از 90درصد پزشکان متخصص در سراسر کشور هیچ قراردادی با سازمانهای بیمهگر ندارند بنابراین مراجعه به مطب هر پزشک یعنی اینکه باید قید بیمه را بزنید اما راه دیگری نیست و درصورت بیمارشدن باید راه یک مطب را پیش بگیرید. دکتر داروهایتان را به همراه یک آزمایش در دفترچهتان مینویسد پس راهی داروخانهای میشوید که با بیمهتان قرارداد دارد که متصدیاش یک برگ از دفترچه جدا میکند و کیسهای دستتان میدهد و باز هم شما ناچارید پول داروها را بپردازید و از کارمند داروخانه میپرسید که چقدر از پول داروها را بیمه میپردازد؟
جوابی که میگیرید نشان میدهد که بین 20تا 30درصد از قیمت داروها از سوی بیمهتان پرداخت میشود. شاید فکر کنید بهتر است حق بیمه پرداخت نکنید و همین میزان اندک پول را هم از جیب بپردازید. روز بعد در یکی از آزمایشگاههای شهر که اتفاقا با بیمه شما قرارداد همکاری دارد منتظرید تا صدایتان کنند. کارمند آزمایشگاه شما را صدا میکند، برگی از دفترچهتان جدا میکند و یک قبض میدهد دستتان که در آن نوشته که بیمهتان تنها 10تا 20درصد از پول آزمایششما را پرداخت میکند. باز هم فکر میکنید بهتر است حق بیمه پرداخت نکنید و همین میزان اندک پول را هم از جیب بپردازید. اگر نیازمند به بستری در بیمارستان شوید ماجرا از این هم قدری بدتر میشود و شما برای انجام این قبیل کارها هم باید هزینه هنگفتی از جیبتان بپردازید. نتیجه این میشود که مردم نسبت به بیمههای درمانی کشور بدبین میشوند و به این باور میرسند که این نوع بیمه هیچ دردی از آنها دوا نمیکند و فقط هرماه باید حق بیمهشان را پرداخت کنند. به این ترتیب بیمهپردازی یک نوع رابطه ظالمانه بین سازمانهای بیمهگر و مردم میشود.
حالا که این نوع بیمه که همان بیمهپایه است هیچ کارکردی ندارد و عملا با در دستداشتن دفترچه باید هزینههای درمانی خود و اعضای خانوادهتان را از جیب بپردازید، گرانی هزینههای درمان باعث میشود که به فکر یک راهحل باشید و از آنجا که سلامتی برای هر کسی مهمترین عامل برای ادامه زندگی است تلاش برای حل این مشکل شروع میشود و نتیجه این میشود که همه افراد بهدنبال بیمه تکمیلی درمان میگردند. از آنجا که شرکتهایی که بیمه تکمیلی درمان ارائه میدهند بهصورت گروهی افراد ر ا تحت پوشش قرار میدهند شما حق انتخاب ندارید و باید تابع تصمیمی باشید که مسئولان محل کارتان برای شما میگیرند. آنها یک شرکت را انتخاب و به شما اعلام میکنند درصورتی که میخواهید تحت پوشش بیمه تکمیلی درمان قرار گیرید هرماه باید این حق بیمه را بپردازید. حق بیمه تکمیلی از ماهی 10هزار تومان شروع میشود و برای افراد تحت تکفلتان تا ماهی 25هزار تومان هم پیش میرود.
تا اینجای کار شما بهعنوان یک حقوقبگیر ساده دو نوع حق بیمه پرداخت میکنید؛ یکی حق بیمهپایه یعنی همان بیمهای که یک دفترچه میدهند دستتان و دیگری هم حق بیمه تکمیلی درمان که معمولا یک کارت شناسایی به شما میدهند.این بار با اعتماد به نفس بیشتر با در دست داشتن یک کارت و یک دفترچه راهی مطب یک دکتر میشوید. از قبل میدانید که دفترچه بیمهتان کاربردی ندارد. انتظار دارید که بیمه تکمیلی برایتان کاری بکند. پول ویزیت را پرداخت میکنید، پول دارو را هم در داروخانه و پول آزمایشگاه و رادیولوژی و همه و همه را میپردازید. الان در حالتی هستید که جیبتان خالی شده و یک بغل پرونده دارید که باید با مراجعه به شرکت بیمهتکمیلی پولهایتان ر ا پس بگیرید چون برایتان توضیح داده شده که بیمه تکمیلی هزینههای درمان شما را جبران میکند. اما زیاد امیدوار نباشید؛ شما مدارک را ارائه میدهید و در کمال ناباوری میبینید که تنها بخشی از هزینهها به شما برگردانده میشود مثلا اگر 25هزار تومان بابت ویزیت پزشک پرداختهاید شرکت بیمه تکمیلی به شما 13هزار تومان برای این کار میپردازد. به هر حال تا بهخودتان بیایید میبینید که بخش زیادی از هزینه درمان را از جیبمبارکتان پرداخت کردهاید.
با این حساب شما هرماه دو نوع حق بیمه درمان برای خود و اعضای خانوادهتان میپردازید اما هنگام بروز بیماری، برای یکی از اعضای خانواده مورد حمایت کامل قرار نمیگیرد؛ یعنی با وجود اینکه فلسفه وجودی بیمه تأمین آسایشخیال برای بیمهشدگان است الان سالهاست که این بخش از بیمه از زندگی ایرانیها رختبربسته و هنگام بیماری به جای اینکه به فکر سلامتی باشید باید نگران هزینههای درمان سرسامآوری باشید که به شما تحمیل میشود. فایده پرداخت ماهانه این همه پول بابت حق بیمه چیست؟ این پرسشی است که هنوز یک جواب درست برای آن بهدست نیامده است؛ در واقع بهنظر میرسد شما تأمین کننده سود شرکتهای بیمه و سازمانهای بیمهگر هستید و میزان تعهد آنها به شما اینقدر اندک است که هرگز نیازهای شما را برآورده نمیکند اما شما بهعنوان بیمهگر، شهروند و انسان چه کاری از دستتان بر میآید؟ آیا راههای بهتری برای رسیدن به آسایش خیال و رهایی از کابوس بیماری وجود دارد؟ آیا شما باید همیشه یک جیب پر پول داشته باشید تا بتوانید از پس هزینههای درمان برآیید؟