طبل بزرگ زیر پای چپ اولین تجربه این فیلمساز با سابقه، در عرصه سینمای جنگ به شمار می آید و جالب این که خیلی ها آن را خوش ساخت ترین کار او می دانند.کاظم معصومی سال 1364 با دزد و نویسنده به سینما آمد. فیلم چنان که از نامش برمی آید به رابطه یک نویسنده با یک دزد می پردازد.
دزدی که به طمع پول، کیف او را سرقت می کند، غافل از این که در داخل کیف، تنها دست نویس آخرین رمان نویسنده وجود داشته. دزد و نویسنده نسبت به سینمای آن سال ها، هم سوژه تازه ای داشت و هم در اجرا و کارگردانی حرف هایی برای گفتن. کاظم معصومی در گام اول، فیلم سازی خوش قریحه و مسلط بر ابزار نشان داد. هر چند در ادامه مسیر نتوانست به آنچه استحقاقش را داشت دست یابد.
وقتی راز کوکب دومین ساخته معصومی در گیشه شکست خورد، او تداوم حضورش در سینما را از دست داد. در سوءظن معصومی به سراغ دوست قدیمی اش رفت؛ کسی که در دزد و نویسنده دستیارش بود و حالا به عنوان بازیگری پولساز به شهرت رسیده بود: ابوالفضل پورعرب، هر چند سوءظن گیشه چندان قابل قبولی هم نداشت.در طول دهه هفتاد معصومی فیلمسازی نشان داد که در پی تثبیت موقعیت در گونه های مختلف تجربه اندوزی می کند. تجربه هایی که البته حاصلی جز شکست را برای سازنده اش به همراه نداشت.
بادام تلخ با حضور فریبرز عرب نیا در واقع تقلیدی از سلطان کیمیایی بود. آوازخوان را منتقدان ملودرامی ضعیف و کم حاصل ارزیابی کردند و دبستان شوکت هم هرگز رنگ پرده را به خود ندید. ازدواج غیابی هم که قرار بود با حضور احمدرضا عابدزاده، بمب گیشه باشد، چنان از کار درآمد که معصومی حاضر نشد نام خود را بر آن ثبت کند.معصومی که با دزد و نویسنده امیدهایی را برانگیخته بود در سال های بعد، فیلمسازی کاملاً از دست رفته نشان داد؛ فیلمسازی با آثار کم اهمیت که با وجود تلاشش نتوانسته بود به جایگاهی تثبیت شده دست یابد.
با این پیش زمینه، کسی انتظار نداشت طبل بزرگ زیر پای چپ فیلم قابل توجهی از کار درآمده باشد. شاید به همین خاطر بود که وقتی این فیلم در جشن خانه سینما کاندیدای دریافت تمام جوایز اصلی شد، همه متعجب شدند؛ تعجبی که البته با دیدن فیلم کاملاً برطرف می شود.
طبل بزرگ.... با ساختاری محکم و سینمایی و با کاراکترهایی محدود، فصل تازه ای را در سینمای جنگ رقم می زند. ویژگی مهم فیلم، تمرکز فیلمساز بر شخصیت ها و کنش هایشان است و نظرگاه کاملاً سینمایی اش؛ چنان که تماشاگر نام کارگردان را به خاطر می سپارد و در انتظار ساخته بعدیاش می ماند.