سال گذشته محمد خزاعی دبیر جشنواره شد و کوشید تا جشنواره را با شکوه برگزار کند به همین دلیل مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر برای اولینبار شبیه مراسم فرش قرمز فیلمهای هالیوودی برگزار شد و ظاهراً خرج زیادی هم روی دست برگزارکنندگان گذاشت. نکته دیگر حضور پرتعداد فیلمها در بخش مسابقه و خارج از مسابقه بود و همچنین گسترش نمایش آثار حاضر در جشنواره در شهرها و مراکز استان که پرتعدادبودن اکران فیلمها در یک جشنواره، رکوردی دستنیافتنی برای این فستیوال در سراسر دنیا به ثبت رساند. ایده پرزرق و برق و عظیم برگزارکردن جشنواره فجر منحصر به تعداد فیلمها نبوده و به تعداد جوایز نیز افزوده شد.
امسال اما کشتیبان را سیاستی دگر آمده است و محمد خزاعی جای خود را به محمدرضا عباسیان داده تا مدیرعامل مؤسسه رسانههای تصویری سیویکمین جشنواره فیلم فجر را برگزار کند. اولین اظهارنظر رسمی عباسیان نشان دادکه امسال قرار نیست مثل سال گذشته جشنواره با صرف هزینههای گزاف برگزار شود که یکی از دلایلش میتواند شرایط خاص و حساس اقتصاد کشور باشد. بدیهی است در شرایطی که تورم و گرانی فشار زیادی را به مردم تحمیل کرده، مسئولان جشنواره فیلم فجر در هزینهکردن گشادهدستی نکنند. اما تغییر در جوایز و بخشها که برای چندمین بار رخ میدهد نشان از فقدان سیاستگذاری واحد و مشخص برای جشنواره دارد. مثلاً سال گذشته محمد خزاعی یک سیمرغ به عنوان جایزه دبیر جشنواره به فهرست جوایز اضافه کرد و امسال عباسیان این جایزه را حذف کرده است. همچنین 13 سیمرغ و جایزه نیز کنار گذاشته شدهاند که مهمترین آنها حذف سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه اقتباسی است، بخش جلوهگاه شرق نیز امسال از جشنواره حذفشده است.
قبلا برای اینکه دل همه فیلمسازان به دست آورده شود جدای از پرتعداد کردن فیلمهای پذیرفته شده در بخش مسابقه بقیه فیلمها به شکلها و عناوین مختلف به جشنواره راه پیدا میکردند. سهسال پیش شمقدری و سجادپور اصرار عجیبی داشتند تا همه تولیدات سینمای ایران به جشنواره بیایند و بالابردن آمار آثار حاضر در این رخداد سینمایی را اتفاقی مثبت در کارنامه خود میدانستند. امسال اما بخش مهمان حذف شده و قرار است تعداد فیلمهای حاضر در بخش مسابقه هم در حد استانداردهای معمول و پذیرفته شده در فستیوالهای سینمایی باشد. در درستی این نکته که جشنواره فیلم فجر نباید محل ارائه همه تولیدات سینمای ایران باشد تردیدی وجود ندارد منتها مشکل اینجاست که سه دهه است هر مدیری که میآید با خود تغییراتی را به همراه میآورد و با رفتن او و آمدن فردی تازه باز روال برگزاری جشنواره دچار تغییر و تحول میشود. تغییراتی که اگر هر چند سال یک بار صورت گیرد پذیرفتنی است ولی اینکه هر سال جشنواره فجر تغییر موضع میدهد و در نحوه برگزاری، بخشها و جوایزش تجدیدنظر میکند نشان از فقدان ثبات در تصمیمگیریهای کلان فرهنگی دارد.
جشنواره فیلم فجر به درستی مهمترین رخداد سینمایی کشور خوانده شده و یکی از اولین شروط برگزاری مناسبش رسیدن به معیارهایی است که هر ساله دچار تحول نشود. از همه جالبتر اینکه جواد شمقدری در دوران مدیریتش تغییراتی گسترده در برپایی جشنواره فجر ایجاد کرده در حالی که قبلا این اتفاق با تغییر دولت و عوضشدن معاون امور سینمایی رخ میداد. اینکه سیاستآزمون و خطا در دوران یک مدیر سینمایی با چنین شدت و گستردگی رخ دهد هم در نوع خود جالب توجه است.