سؤال اینجاست که بهرغم حجم فراوان این جنایات آیا قیام ملت فلسطین از حرکت ایستاد؟ قطعا خیر. بنابراین جنایت اخیر اسرائیل به نوار غزه و ترور فرمانده ارشد شاخه نظامی حماس سیاست جدیدی نیست و ملت فلسطین نیز با این سیاست تجاوزکارانه صهیونیستها بیگانه نیستند. آنچه درباره جنایت اخیر اسرائیل قابل ذکر است اینکه نهتنها اینگونه جنایات فلسطینیها را از رسیدن به آرمانهای بلندشان دلسرد نکرده بلکه امیدوارتر به آینده شدهاند. زمان ترور شیخ احمد یاسین رهبر معنوی حماس و آقای دکتر عبدالعزیز الرنتیسی رئیس حماس در نوار غزه در فاصله یکماه در سال2004میلادی، خیلیها معتقد بودند کار این جنبش اسلامی تمامشده است اما بیشترین دستاوردهای گروههای مقاومت دقیقا پس از این زمان بهدست آمده است.
از خروج اسرائیل از نوار غزه گرفته تا پیروزی چشمگیر حماس در انتخابات پارلمانی فلسطین و تشکیل نخستین حکومت اسلامی در نوار غزه و پس از آن پیروزی در جنگ 22روزه (2009) و. . . همگی پس از شهادت این بزرگواران محقق شد. بنابراین معتقدم بازگشت اسرائیل به سیاستهای نخنما شده اتفاقا برخلاف آنچه آنان این روزها تبلیغ میکنند نشان از استیصال آنها در مواجهه با تغییرات بنیادین شکل گرفته در پیرامون فلسطین دارد.
صهیونیستها معمولا زمانی که درصدد اقدام نظامی یا تهدید به اقدام نظامی برمیآیند بیشک چند هدف را همزمان دنبال میکنند. درباره جنایت اخیر هم این رژیم دنبال تحقق چندین هدف بوده است. مهمترین هدف این رژیم از ورای گسترش دامنه جنایات خود علیه نوار غزه، سامان بخشیدن به وضعیت جناح حاکم در برابر جناح مخالف حکومت این رژیم است. اسرائیلیها در آستانه انتخابات زودهنگام پارلمانی (23ژانویه) قرار دارند. احزاب معارض حکومت صهیونیستی تمامی تلاش خود را روی ضعفهای اقتصادی جناح حاکم متمرکز کردهاند. ضعفهایی که سال گذشته بیش از نیم میلیون مهاجر یهودی فقیر را به خیابانهای 11شهر اشغالی فلسطین کشاند شدیدا جایگاه ائتلاف حاکم را متزلزل کرد.
جناح حاکم به رهبری نتانیاهو با علم به اینکه در انتخابات آینده جناح معارض از ناحیه همین ضعفها به او حمله خواهد کرد تا آرای انتخاباتی را بهخود اختصاص بدهد به فکر چاره افتاده و چارهکار را در این دیده است که با یک دستاورد امنیتی به جنگ رقبایش در انتخابات آتی برود. این دستاورد امنیتی بهزعم نتانیاهو و همدستانش نابودی جریانهای مقاومت است که امنیت روانی را برای بیش از 700هزار صهیونیست شهرکنشین مجاور غزه بهدنبال خواهد داشت.
جامعه اسرائیل سالهاست به سبب ناامنیهای ناشی از استمرار قیام ملت فلسطین «امنیت» را رؤیای دیرینه خود میداند. این ناامنی را شهرکنشینان صهیونیست ساکن مناطق اشغالی مجاور نوار غزه و کرانه باختری بیش از سایر مهاجران یهودی حس و لمس کردهاند؛ شهرکنشینانی که آرای آماری بالایی برای یک نامزد انتخاباتی میتوانند فراهم کنند. البته اصابت موشکهای مقاومت به عمق استراتژیک اسرائیل یعنی تلآویو همه معادلات رهبران این رژیم را برهم زد و اینک آنها بهدنبال راهی برای خروج آبرومندانه از باتلاق غزه هستند.
نکته دیگر اینکه رژیم اسرائیل با این تجاوز بهدنبال تحقق یکسری خواستههای حداقلی و یکسری خواستههای حداکثری است؛ حذف چهرههای شاخص و برجسته گروههای مقاومت و محرومکردن جامعه امیدوار فلسطینی از برکات وجودی این عزیزان خواسته حداقلی صهیونیستهاست، چه اینکه بهزعم صهیونیستها حذف چهرههای مقاوم فلسطینی در روند کلی حرکت رو به جلوی فلسطینیها (نظر به قیامهای اسلامی منطقه) کندی ایجاد خواهد کرد، ضمن آنکه تخریب ساختار زیربنایی فلسطینیها در نوار غزه و ایجاد مانع برای ارتباطگیری جریانهای اسلامی فلسطین و مصر انقلابی نیز از دیگر خواستههای آنها از تجاوز به غزه است.
محکزدن کشورهای انقلابی عربی یکی دیگر از خواستههای رژیم اشغالگر قدس در انجام چنین عملیاتی علیه نوار غزه است. متأسفانه جز مصر، سوریه، لبنان و سودان واکنش درخوری از سوی سایر کشورهای عربی دیده نشد. اتحادیه عرب هم سالهاست که نقش خود را برای سرنوشت ملتهایش از دست داده و این روزها به ابزاری در دست شیخنشینهای خلیجفارس و حکام سعودی و وهابیون برای کشتار ملت سوریه تبدیل شده است.
تظاهرات هزاران ایتالیایی، صدها کانادایی، فرانسوی، استرالیایی، انگلیسی، آلمانی، بلژیکی، نروژی، ایرلندی و مردم چند کشور دیگر اروپایی و آسیایی که روزهای گذشته در حمایت از فلسطینیها و در محکومیت جنایات صهیونیستها برگزار شد و در آینده هم برگزار خواهد شد نشان داد که تجربه شکست در جنگ22روزه غزه بار دیگر گریبان صهیونیستها را در شرایط زمانی سختتر خواهد گرفت. این حمایتها گوشههایی از همبستگی ملتهای جهان با ملت فلسطین و در سطح غیررسمی بود.
اما موضع رسمی نهادهای بینالمللی را باید در نشست بدون نتیجه و پشتدرهای بسته شورای امنیت سازمان ملل خلاصه کرد که بدون حتی صدور بیانیهای علیه اسرائیل بهکار خود پایان داد؛ ضمن آنکه در سطح دولتها هم جز آمریکا و کانادا و تا حدودی دولت لندن که کشتار مردم نوار غزه را حق طبیعی اسرائیل در دفاع از خود نامیدند تقریبا هیچ کشور غربی دیگر جرأت نکرد برخلاف باور عمومی ملتهای خود در این خصوص موضعگیری کند که خود این موضوع نقطه تحول عظیمی در رفتار غربیها با اسرائیل و قضیه فلسطین میتواند باشد.
با توجه به تحولات میدانی و لشکرکشی سیاستمداران غربی به قاهره برای متقاعدکردن رهبران مقاومت اسلامی جهت توقف شلیک موشک به سمت اهداف اسرائیلی و خروج آبرومندانه اسرائیل از این باتلاق بهنظر میرسد جهادگران فلسطینی در آستانه ثبت یک پیروزی تاریخی آن هم در کمتر از 11روز بر رژیم اشغالگر قدس هستند. به فضل الهی نتیجه این جنگ هم مانند جنگ 22روزه غزه به افزایش عزت، کرامت، قدرت و همبستگی جهانی با مقاومت اسلامی فلسطین و بهدنبال آن زوال هرچه بیشتر اسرائیل ختم خواهد شد.
* نماینده شهردار تهران در امور فلسطین و قدس شریف