برای تحلیل سیاست خارجی مصر باید متغیرهایی که در این سیاست خارجی اولویت دارند و بر آن تأثیر میگذارند را مشخص کرد. این متغیرها چه هستند؟ امنیت؟ مذهب؟ اقتصاد؟ نقش منطقهای؟ مشارکت و همکاری با غرب؟ یا مناقشه اعراب و اسرائیل؟
سیستمهای انقلابی معمولا به سمت سیاست خارجی انقلابی تمایل دارند و این نتیجه عوامل زیادی است. ازجمله این عوامل تقلا برای بهدستآوردن مشروعیت میان گروههای انقلابی، فقدان تجربه سیاسی، نیاز به تعهد به شعارهای انقلابی، قدرت داشتن افراطیها، تلاش برای انحراف افکار عمومی از چالشهای داخلی به مسائل خارجی و سرانجام ایدئولوژی گروههای انقلابی است.
سیاست خارجی اخوانالمسلمین در مصر به هیچ وجه انقلابی نیست و آنچه انقلابی بهنظر میرسد، فقط در حرف است. آنها نسبت به آمریکاو نهادهای بینالمللی موضع مثبتی دارند، با ترکیه و کشورهای عرب خلیجفارس تعامل خوبی دارند، با حماس با احتیاط برخورد میکنند، موارد نقض توافقنامه کمپدیوید توسط اسرائیل را نادیده میگیرند، در قبال ایران سیاست سردی در پیش گرفته و نسبت به رژیم سوریه بسیار متخاصم هستند. دلیل این همه عملگرایی در سیاست خارجی در ابتدای کار اخوانالمسلمین میتواند عوامل زیر باشد:
اخوانالمسلمین دیدگاه خود در سیاست داخلی را از مسائل خارجی تفکیک میکند. در سطح ملی، اخوانیها از کلام ایدئولوژیک و مذهبی استفاده میکنند و در سیاست خارجی عملگرایی را بهکار میبرند. این تفکیک در سطح سازمانی هم وجود دارد و بعد از تشکیل حزب سیاسی اخوانالمسلمین موسوم به حزب آزادی و عدالت، نهاد مذهبی اخوانیها از حزب سیاسیشان جدا شد. اخوانالمسلمین در وهله اول روی چالشهای اقتصاد و توسعه متمرکز است چرا که این مسائل را در مشروعیت خود در عرصه افکار عمومی و همچنین برای انتخابات بعدی، بسیار مؤثر و تأثیرگذار میداند.
این جنبش میخواهد با چالشهای اجتماعی و سیاسی گام به گام و بهصورت ریشهای مقابله کند نه به شیوه انقلابی. شیوه گام به گام آنها اینگونه است که اول به فکر ساختن یک فرد مسلمان هستند، بعد خانواده مسلمان، سپس جامعه مسلمان و بعد دولت مسلمان و در نهایت جهان اسلامی. این شیوه تفکر از طریق صحبتهای آنها درباره اولویتهایشان مشهود است. به همین دلیل است که آنها مسائلی را که نمیتوانند با آنها مقابله کنند فعلا کنار میگذارند تا در مرحلهای دیگر به آن بپردازند.
همه بازیگران و عوامل اسلامگرا در منطقه در حال آزمودن یک روند سازگار سیاسی هستند. آنها هرروز بیشتر از قبل به محدودیتهای ایدئولوژی در سیاست پی میبرند اما حتی با وجود این میزان عملگرایی، اخوانالمسلمین نیازمند آن است که تصویر مذهبی خود را حفظ کند چرا که این تصویر برای مشروعیت بخشیدن به نقش رهبریاش چه در سطح ملی و چه منطقهای، مهم است. برای این منظور، اخوانیها میخواهند که نقش منطقهای مصر را از طریق ادعای رهبری اعراب سنی، احیا کنند. این مسأله در سخنرانی محمد مرسی در کنفرانس سران جنبش عدمتعهد در تهران مشهود بود.
موضع احساسی او در قبال بحران سوریه و همچنین موضعگیریهای دولت مصر در قبال ایران و ادعای نمایندگی اسلام میانهرو، بخشی از همین تلاشهاست اما موضوع بحران غزه چطور؟ رابطه با عربستان و نقش قومی آن چطور؟ ترکیه و مشارکت استراتژیکش با ناتو و آمریکا چطور؟موضع مصر در قبال اسرائیل چه میشود؟ آیا مرسی خواستار اتخاذ تدابیر خاصی در قبال این موارد خواهد شد یا در قبال این مسائل مانند بحران سوریه موضعگیری خواهد کرد؟
مذهب و دفاع از سنیها برای اخوانالمسلمین در مرزهای فلسطین متوقف میشود. اخوانالمسلمین ادعای احیای رهبری مصر در منطقه بعد از سالها به دور ماندن ازاین جایگاه در زمان حکومت مبارک را دارد اما آیا این ادعا و تلاش با درخواست و خواهش برای دریافت وام از کشورهای ثروتمند عربی و غیرعربی سازگاری دارد؟ آن هم از کشورهای عربی که هیچ علاقهای به احیای نقش منطقهای مصر بهعنوان یک کشور مستقل قدرتمند ندارند. کشورهایی مانند ترکیه، عربستان و آمریکا مزایای اقتصادی به مصر پیشنهاد میکنند اما این مزایا بهایی است که برای اعمال نفوذشان بر سیاست خارجی مصر میپردازند.
آیا اخوانالمسلمین فکر میکند میتواند از طریق استقلال اقتصادی به استقلال سیاسی برسد؟ برعکس، فرصتهای اقتصادی مصر باید براساس نگاه سیاسی این کشور و آن هم بهصورت مستقل تعریف شوند. این نگاه سیاسی باید مبتنی بر توانایی مصر برای تبدیلشدن به محور تحولات و همگرایی منطقهای باشد. مصر میتواند میان ایران، عراق، عربستان و ترکیه یک بازیگر بیطرف و دارای نقش متوازنکننده باشد تا روند همگرایی منطقه تقویت شود. اخوانالمسلمین باید بداند که راهحل مشکلات اقتصادی مصر پیش از هر چیز در تصمیمگیریهای ملی مستقل این کشور و سیاستهای داخلی همچون ایجاد سیستم سیاسی باثبات و مشروع، دولت کارآمد، سیستم آموزشی باکیفیت و امکانات عمومی نهفته است.
مثلا اصلاح کانال سوئز میتواند سود و درآمد حاصل از آن را تا دهها میلیارد دلار افزایش دهد. سیاست خارجی مصر باید مبتنی بر تعریف روشن و صریحی از امنیت و منافع ملی باشد نه منافع رژیم اخوانالمسلمین آنطور که در زمان مبارک بود. این بهمعنای دستکم گرفتن مشکلات اقتصادی مصر نیست بهویژه آنکه این کشور برخلاف ایران و عربستان، منابع طبیعی ندارد اما اولویت دادن به اقتصاد بر سیاست، راهکار اشتباهی است.
این راهکار مثل این میماند که اهرام مصر را وارونه کنیم. همه کشورهای خاورمیانه به روند همگرایی منطقهای چند لایه نیاز دارند و مصر بهعنوان یک کشور غیرنفتی، بیش از همه به این روند نیازمند است. اخوانالمسلمین باید بداند که سخنان احساسی و نمادهای اسلامی بدون اقدامات روشن و عملی و موضعگیری مشخص در قبال اسرائیل و آمریکا، باعث تضعیف قدرت و نفوذ آنها میشود بهویژه وقتی بحران سوریه پایان یابد، این تصویر روشنتر میشود. شاید این نقل قول مشهور از امام خمینی اینجا به کارآید که گفت: این انقلاب برای قیمت هندوانه نبود.
حصام مطر - الاخبار لبنان