آنچه مسلم اینکه از این پس باید منتظر دو نوع جهتگیری و شکلگیری دو طیف در میان غربیها باشیم.
طیف اول، طیفی است که معتقد به اعمال فشارهای بیشتر و قویتر بر ایران به وسیله ابزار شورای امنیت یا دیگر مجامع بینالمللی برای بازداشتن جمهوری اسلامی از ادامه مسیر خواهند بود که باید منتظر تحریمهای بیشتر در قالب قطعنامههای دیگر یا اعمال فشار از طرق دیگر باشیم.
اما در سوی دیگر با وارد شدن ایران به جرگه بلوک صاحب سوخت هستهای شاهد تولد این اعتقاد در میان قشرهایی از اروپائیان خواهیم بود که آمریکا و اروپا در برگشتپذیرکردن برنامه هستهای ایران ناتوان مانده و باید منتظر ظهور طیف محافظهکار دیگری باشیم که بخشی از واقعیتهای هستهای ایران را پذیرفته است.
فعالیت این طیف در کل به نفع ایران خواهد بود چون در مسیر مخالف گروه قبلی جهتگیری خواهد کرد و این در واقع به معنای وجود نوعی شکاف در میان گروههای مختلف و مخالف فعالیت هستهای ایران است.
اینجاست که در گام اول برای مقابله با تندرویهای گروه اول و برای خلع سلاح کامل اروپائیان با شفافسازی فعالیتهایمان باید اعلام کنیم که حاضریم بر بنیاد و اساس آنچه که حق قانونی خودمان میدانیم مذاکرات بدون پیششرط و اعتمادساز را ادامه دهیم.
امروز هدف از فشارهایی که چه در قالب شورای امنیت و چه خارج از آن ایجاد میشود تأثیرگذاری بر اراده مردم است و این قطعنامههایی که صادر میشود نه تنها نباید به ظهور شکاف میان مردم منجر شود بلکه باید در جهت وحدت داخلی از آنها سود جست.
جنبش ما جنبشی دادخواهانه است و جنبشی نیست که بتوان آن را بالذاته باعث شکاف میان ملت و دولت دانست اما اگر فشارها موجب اختلافات داخلی شود قطعا در ادامه راه با مشکل مواجه خواهیم شد.
*عضو کمیسیون سیاست خارجی مجلس