چنین رویکردی به سینما باعث شده که لینچ علیرغم 30سال سابقه فیلمسازی فیلمهای اندکی داشته باشد و حتی در دهه ششم زندگیاش هنوز دغدغه تامین هزینه فیلم بعدیاش را داشته باشد.
Inland Empire تازهترین فیلم اوست که همچون فیلمهایش از جمله مالهالند در ایر فاقد یک داستان خطی است که طبیعتاً فیلم را خارج از جریان اصلی سینما قرار میدهد.
شگفتانگیز واژهای است که معمولاً با دیدن فیلمی از لینچ به ذهن متبادر میشود. لینچ با فیلمهایش جهانی ویژه خلق میکند که با وجود دنبالهروهایی که پیدا کرده، هیچکدام نتوانستهاند به اصالت آثار او دست یابند. در سالهایی که همه از پایان عصر مولفان سینما یاد میکردند، لینچ با آثار درخشانش در قامت یک مولف بزرگ و توانا ظاهر شد.
تخطی او از قواعد کلاسیک داستانگویی در سینما، با خلاقیتی توأم شد که حکایت از تسلط فوقالعاده او بر سینما داشت. برخی از فیلمهای این کارگردان چنان پیچیدهاند که با یک بار دیدن نمیتوان مدعی فهمشان شد.شاید به این دلیل که لینچ هر مفهوم آشنایی در سینما را با دیدگاهی کاملاً تازه و متفاوت بر پرده متبلور میکند.
خودش میگوید: ایدهها برای ساخت فیلم به صورت پراکنده به ذهنش خطور میکند. ولی اگر در آثار او تأمل کرده باشید، متوجه میشوید که این قطعات به ظاهر پراکنده، به مثابه یک پازل وقتی در کنار هم قرار میگیرند کاملاً منسجم به نظر میرسند.
فیلمهای لینچ به واسطه ویژگیهایشان بسیار تاویل پذیرند. هر چند خود این فیلمساز در گفتوگوهایش میکوشد تا از تفسیرهای منتقدپسند پرهیز کند.
به همین خاطر است که لینچ هرگز فیلمهایش را برای مخاطب معنا نمیکند. او صرفاً میکوشد همه را به ضیافتی دعوت کند که مشابهاش را در آثار هیچ سینماگری نمیشود مشاهده کرد.
-
شنیدهایم که Inland Empire را فیلم رمزآلود و پیچیده معرفی کردهاید!
- خیر، من هرگز چنین چیزی نگفتهام، بلکه این فیلم فقط ماجرای زنی است که به دردسر افتاده است.
-
ولی پیبردن به داستان فیلم برای بسیاری از علاقمندان فیلمهای شما ساده نبوده است!
- ایدهها برای ساخت یک فیلم به صورت پراکنده به ذهنم خطور میکنند، بنابراین سعی میکنم حدالامکان فیلم را برای خودم و تماشاگران منطقی جلوه دهم. ما در طول روز چیزهایی را میشنویم و میبینیم و درک شخصی خودمان را در نهایت داریم و البته ممکن است به مسائل مبهمی برخورد کنیم که برداشتهای مختلفی داشته باشیم، بنابراین هر تفسیری میتواند در جای خود محترم باشد.
-
این فیلم ظرف 4 سال و به تدریج ساخته شده است. چه زمان از تکمیل شدن آن اطمینان حاصل کردید؟
- زمانی که در فیلم حضور دارید، فرصت کافی برای اینکه در مورد سکانسهای بعدی و ادامه ماجرا تصمیمگیری کنید، وجود دارد، ولی مقایسه کل کار با ایده اصلی و اولیه فیلم در نهایت مشخص میکند که کار چه زمان تکمیل شد.
-
در مورد InlandEmpire ایده اصلی چه بود؟
- همین فیلمی که مشاهده میکنید، متوجه منظورم که میشوید؟
-
دقیقا خیر! آیا نسخه دیگری از فیلم را بر روی دیویدی میبینیم؟
- شاید صحنههای اضافه روی دیویدی باشد، ولی کل کار در مجموع همین است. البته در فیلم مخمل آبی چند صحنه وجود داشت که من خیلی دوست داشتم بر روی دیویدی باشد اما متاسفانه از بین رفت.
-
برای مثال چرا در برنامه تلویزیونی داخل فیلم، انسانها لباس خرگوش پوشیدهاند؟
- شما میتوانید این سوالات را مطرح کنید ولی پاسخ دادن به این گونه سوالات با استناد از کلمات مشکل است.
-
آیا مسائلی از این دست در فیلمهای شما سمبلیک هستند یا اینکه باید از بعد زیباییشناسی آنها را تحلیل کرد؟
- بله، همه اینها دارای معانی هستند، ولی خوب گاهی اوقات یک ایده کلی به ذهن شما میرسد که شاید جزییات آن معنای دقیقی نداشته باشند.
-
با توجه به مشکلات متعدد برای تامین بودجه و استفاده از دوربین دیجیتال برای کاهش هزینه آیا تجربه ساخت Inland Empire مشابه ساخت فیلم لکه پاککنی در دهه 1970 نبود؟
- دقیقاً به همین شکل بود چون در لکه پاککنی هم ایدههایی به ذهنم رسید و بعد لوکشینها انتخاب شد و شخصیتهایی برای همراهی این ایدهها در نظر گرفتم. این ایده برای من به اندازه نتهای یک سمفونی مهم است. اگر نتها درست باشد همه چیز به خوبی پیش میرود.
-
آیا شیوه کار مستقل بدون نظارت کامل بر روند کار را ترجیح میدهید؟
- اگر من بتوانم به نسخه نهایی کنترلی داشته باشم، میتوانم در هر فضایی فعالیت کنم، ولی ترجیح میدهم با جمع کوچکی کارم را به پایان برسانم.
-
آیا شرایط ساخت فیلمی مثل داستان استریت با سایر فیلمهای شما متفاوت است؟
- هیچ تفاوتی بین این فیلم و سایرین وجود ندارد و زمانی که فیلمنامه داستان استریت را خواندم، احساس کردم جنبههای جذابی در این فیلمنامه وجود دارد که میتواند جذاب باشد.
-
چرا اصرار دارید تا همچنان در فضای سینمای انتزاعی باشید؟
- نمیدانم چرا این اتفاق رخ میدهد ولی شاید وقتی یک ایده در ذهن شما از بقیه متمایز میشود گزینه چندانی برای انتخاب باقی نمیماند.
-
در فیلمهای شما بیش از هر کارگردان دیگری رویکرد به شاخصههای فرهنگی دهه 1950 دیده میشود.
- من در دهه 1950 بزرگ شدم و تجربههای شیرین زیادی از این دهه دارم. برخی افراد خاطرات خوبی از دهه 1970 دارند که البته از نظر من یکی از بدترین دهههاست. رواج راکاند رول و تحول در طراحی خودروها از جمله مهمترین شاخصههای دهه 1950 هستند و هیچگاه خوشبینی به زندگی و آینده به اندازه این دهه نبود.
-
وقتی تصمیم به تماشای فیلمی میگیرید، چه فیلمی را انتخاب میکنید؟
- همیشه فیلم آپارتمان از بیلی وایلدر را روی پرده بزرگ نگاه میکنم. من این فیلم را دوست دارم و به عقیدهام یک فیلم جادویی است.
-
ظاهراً شما در شروع فیلمبرداری عنوانی برای فیلم نداشتید!
- بله در آن زمان عنوان مشخصی وجود نداشت و حتی مطمئن نبودم که این فیلم در نهایت یک فیلم سینمایی خواهد بود. یک روز در اواسط فیلمبرداری با لورا درن صحبت میکردم و او اشاره کرد که همسرش در شرق لسآنجلس در منطقهای به نام Inland Empire زندگی میکرده است و بعد در حالی که او به صحبت ادامه میداد، ذهنم متوجه این کلمات بود گویی آن را قبلا شنیده بودم و بعد همانجا تصمیم گرفتم تا نام فیلم همین باشد.
جالب است که برادرم در همان روز از مونتانا کتاب خاطرات پنج سالگی را پیدا کرده بود و برایم فرستاده بود، ما در آن زمان در منطقه اسپوکان زندگی میکردیم. در اولین عکسی که در این دفترچه دیدم از محلی به نام Inland Empire در اسپوکان بود.
-
فیلم پر از اشاره به کارهای قبلی شماست به نحوی که گاهی تصور میکنیم با مجموعه تصاویری از فیلمهای قبلیتان روبرو هستیم!
- لطفاً مثالی بزنید، چون من چنین احساسی ندارم.
-
نمونههای زیادی وجود دارد، نقاشی پرندهها که در مخمل آبی هم دیده بودیم و یا پرده قرمز مثل فیلم بزرگراه گمشده...
- خب این نظر شماست؛ چون این فاکتورها برای دلایل دیگری رعایت شده است و به منظور اشاره به گذشته نیست.
-
آیا به آثار هیچکدام از فیلمسازان معاصر علاقهای ندارید؟
- من این روزها فیلمهای زیادی نمیبینم و خوره فیلم نیستم، ولی فیلم مردی بدون گذشته از آکی کورسیماکی را دوست دارم.
-
اگر قرار بود با فیلمسازی قدیمی روزی را بگذرانید، چه کسی را انتخاب میکردیم؟
- من این شانس را داشتم که روز جمعه یک ساعت با فدریکو فلینی باشم و روز یکشنبه او به کما رفت و درگذشت. او فیلمسازی است که دوست داشتم یک روز کامل را با او بگذرانم.
-
فعالیتهای موسیقی شما در چه مرحلهای است؟
- همه چیز به خوبی پیش میرود. این روزها اکثرا در منزل مشغول تنظیم موسیقی هستم. در حال حاضر آلبومی با کریستا بل خواننده آهنگهای فیلم Inland Empire دارم البته قصد داشتم آلبومی با گروهی به نام «فاکس بت استراتژی» داشته باشم که متاسفانه خواننده گروه فوت کرد و کار ناقص ماند. یک آلبوم هم به نام Thovght Gang با آنجلو بادا لامنتی دارم که مراحل پایانی را میگذراند.
امپایر، آوریل 2007