به گزارش همشهری آنلاین به نقل از کمیته اطلاع رسانی انجمن عکاسان ایران، آغازگر برنامه پخش فیلمی از چهار سال با هیات موسسان انجمن عکاسان ایران بود، بعد از آن اکبر عالمی که خود از اعضای هیات موسس این انجمن است، درباره آنچه تاکنون گذشته و همچنین موقعیت فعلی انجمن سخن گفت.
او از ابراهیم خان عکاسباشی از آنتوان سروگین گفت، از هادی شفائیه و از کسانی که در عرصه عکاسی به جوانان این مملکت سلیقه دیدن و قاب کردن دنیای اطراف را در قاب مستطیل یاد داده و میدهند.
عالمی از دورانی یاد کرد که ابزار عکاسی دوربینهای آنالوگ بود و حالا در هنر عکاسی یک تصویر سخن فراوان میگوید.
او گفت:«برای فیلم حتی چند دقیقهای باید خواهش کنیم که بیایید و ساعاتی را برای دیدن فیلم ما اختصاص دهید، ولی عکس فرصت بیاعتنایی را از مخاطب میگیرد، از این رو به آن شکار لحظه و حبس زمان گفتهاند».
این منتقد سینما همچنین درباره تاثیر عکاسی در دیگر هنرها یادآور شد:«اگر عکاسی نبود سینما نبود و اگر سینما نبود تلویزیون نبود و ما به این جا نمیرسیدیم».
عالمی اندیشه در عکاسی را مهم دانست و متذکر شد: «خردی که تمام ایرانیان با آن آثار خود را خلق میکنند بسیار نقش ارزندهای بازی میکند و بدا به حال کسی که بگوید من دانشجوی عکاسی هستم مرا به تئاتر و نقاشی چه کار؛ بین هنرها نمیتوان دیوار کشید».
ادامه این مراسم به تجلیل از پنج معلم فقید عکاسی اختصاص داشت، معلمانی که امروز میان ما نیستند؛ بهمن جلالی، کاوه گلستان، نیکول فریدنی، یحیی ذکاء و قاسم فارسی کسانی بودند که در این شب تجلیل شدند.
بهمن جلالی عکاسی است که سال 88 از میان ما رفت، نام او با دو جنبه علمی و عملی آمیخته است؛ او با مجموعه کارهایی که پنج دهه انجام داد، گسترهای از موضوعات مختلف را فراهم آورد، از این روست که امروز ما او را بخشی از حافظه تصویری فرهنگ معاصر میدانیم. جنبه دیگر جلالی نقشی است که او در شکلگیری ساختار آموزشی رشته عکاسی ایجاد کرد.او بیش از 50 نمایشگاه از اواخر دهه چهل برپا کرد و کتاب «روزهای خون روزهای آتش» از آثار نوشتاری او در حوزه عکاسی است.
احمد مسجدجامعی عضو شورای شهر نیز به این مراسم آمده بود تا درباره جایگاه تصویر در فرهنگ شهری سخن بگوید.
او گفت که هنر عکاسی در ایران سابقه طولانی دارد اما بر این سابقه طولانی در چهار پنج دهه رویکرد جدیدی حاکم شده است.
عضو شورای شهر تهران درباره شروع عکاسی از دربار و الدولهها سخن گفت که کمکم جایش را میان زندگی روزمره مردم باز کرد.
او یادآور شد:«عکاسی که به عنوان نماد ترویجی سیاست بود به تدریج بیانگر دردهای اجتماعی هم میشود.
عکاسی دوره ما دیگر روایت بناهای رفیع نیست. در سال 1300 عکاسی روایت ماشین و خیابانهای آسفالت شده است.
در دوره قاجاریه روایت ساختمانهای باشکوه و دربار است و اگر عکسی نمایش داده میشود روایت بالا به پایین است و از تهرانی نمایش داده میشود که ارتفاع کاخ نمایان است».
وی گفت که در این سالها عکاسی در کنار روایت رسمی، روایت مشکلات مردم هم شده است.
مسجدجامعی همچنین گفت: «عکاسی در تحولات خود در فضای دیگر قرار گرفته است. یکی از چشمگیرترین عکاسیهای کشور، عکاسی از بافتهای فرسوده است.
شما در این عکسها عنصر زیستن را در کنار هم میبینید؛ عکس منهای آدمیزاد شکل نمیگیرد، آدمها و خیابانها و آهنها نسبتی با هم برقرار میکنند، در این نسبت معنا ظاهر میشود و این در فضاهایی است عکاس امروز نزدیک میشود، در این نگاه گاهی یک عکس شعر و یک اتفاق است.
این شکوفایی با تکنولوژی ای جدید فراگیر شده و از نگاههای رسمی فراتر رفته که اینرا تبریک میگویم».
ادامه این برنامه، تجلیل از عکاسانی بودند که در عرصه عکاسی تاثیر گذار و منشا حرکات مفید و تعیین کننده بودند.
در معرفی عکاسان تاثیرگذار ملاک معرفی، ترتیب سنی بود که با نمایش فیلمهایی از آنها همراه میشد.
هادی شفائیه که از او به عنوان پایه گذار عکاسی آکادمیک در ایران یاد میشود، اولین عکاسی بود که از او تجلیل شد. کرامت منظوری به نمایندگی از شفائیه لوح و نشان انجمن را دریافت کرد.
فخرالدین فخرالدینی که بیش از نیمقرن است که از شخصیتهای فرهنگی ایران عکاسی میکند و از پیشگامان پرتره نگاری در ایران است عکاس دیگری بود که از او تجلیل شد.
مسعود معصومی که از پایهگذاران تلفیق عکاسی صنعتی و تبلیغاتی با دید هنری است نیز عکاس دیگر بود که از او تجلیل شد، او که در صومعهسرا زندگی میکند، لوحاش را اصغر دانشپور دریافت کرد.
بعد از آن نوبت به تجلیل از عباس کیارستمی رسید، قبل از تقدیر از او فیلمی از عکسهای او از راهها پخش شد که او در فیلم گفت:«عکاسی منظره ابتدا علاقه من نبود، علاقه من وقت گذراندن در طبیعت بود، گاهی تحمل تماشای منظرهای در یک نور خارقالعاده به تنهایی دشوار بود این شد که یک دوربین ساده عکاسی شد وسیلهای برای ثبت آن تا سوغاتی باشد برای دوستانی که در آنجا حضور ندارند».
او همچنین گفت که جاده یا راه از اوایل عکاسی سوژهاش شد، اما چرایش را نمیداند، یک روز عکسهایی که گرفته بود را نگاه میکرد متوجه شد بیش از هزار فریم عکس از جاده و راه دارد.
کامران عدل که کارهای او پلی میان عکاسی نوین و کلاسیک ایران است، دیگر عکاسی بود که در این مراسم از او تجلیل شد.
کامران عدل گفت:«ما این جا آمدیم، اما روند برنامه غم انگیز بود، اگر بزرگداشت و یادگار است خوب بود که باید کمی هم امید به آینده باشد و مراسم شادتری میبود.
یک عکاس وقتی عکس گرفت، کارش را تمام کرده و از آن گذشته و و باید به فکر آینده باشد، به عکاسان میگویم که نیایستند ادامه دهند، گذشته آن است که تمام شده است».
حسین پرتوی عکاسی که عکس معروف و موثر او دیدار همافرها با امام(ره) است دیگر عکاسی بود که از او تجلیل شد؛ او در بستر بیماری است، سیاوش پرتوی فرزند او به روی سن آمد و لوح پدرش را گرفت.
نصرالله کسراییان نیز که از او به عنوان پیشگام عکاسی قومنگاری در ایران نام میبرند از دیگر کسانی بود که از سوی انجمن عکاسان ایران در این مراسم از او تجلیل کردند.
از علی قلمسیاه نیز یکی از فعالترین عکاسان عرصه طبعیت نیز در این مراسم قدرشناسی به عمل آمد.
سعید صادقی دیگر عکاسی که به خاطر عکسهای جنگاش معروف است نیز در این مراسم تقدیر شد که محمدحسین حیدری مدیر عامل انجمن دفاع مقدس لوح او را گرفت و در سخنانی گفت:«نه تنها صادقی خیلیهای دیگر در حوزه دفاع مقدس عکاسی کردهاند، اگر این عکاسان در خارج بودند اسطوره بودند. در این حوزه بزرگان زیادی داریم که امیدوارم قبل از این که دیر شود قدر خود را بیشتر بدانیم».
آلفرد یعقوبزاده که یکی از چهرههای فتوژورنالیسم ایران است و با دوربین خود جنگهای زیادی در دنیا را پوشش داده است و به این دلیل بارها زخمی شده نیز در این مراسم قدر دانسته شد.
در پایان مراسم سیدمحمد بهشتی - رییس سابق سازمان میراث فرهنگی - در این مراسم درباره فرهنگ تصویری معاصر و بومی شدن سخن گفت و یادآور شد:«با فنآوریهای سالهای اخیر تقریبا همه عکاس هستند.
از جناب سعدی در گلستان و کتابهای درسی جملهای را به خاطر داریم؛ دو چیز طیره عقل است دم فرو بستن به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی.
این به همه مربوط است به ویژه عکاسان. غیر از این دیدن به وقت ندیدن، شنیدن به وقت نشنیدن و این شامل هر چیزی است. سعدی چون اهل ایجاز بوده فقط یکی را گفته است.»
او تاکید کرد که امروز خطابش به عکاسان نیست، بلکه به دوربین به دستان است و ادامه داد:«گاهی عکاس به ما کمک میکند تا نبینیم، زمانهایی طولانی که دیدنی نیستند برای ما که اهل تامل نیستیم؛ این زمانها برایمان علیالسویه است و عکاس کمک میکند که آن لحظهای که دیدنی هست را ببینیم و جایی که نباید را نبینیم.
کسی که نباید ببینیم را نبینیم تا کسی را که باید بیبنیم، ببینیم. کار عکاسها خیلی سخت است؛ زیرا اول خودشان باید ببینند و ریاضت بکشند که عکاسی باشند که نبینند تا چیزی که باید دیده شود، پرده از جلوی روی خود بردارد و آشکار شود.
اگر خود اهل دیدن نباشد طبعا به ما خیلی کمک نمیکند نبینیم یا ببینیم. عکاسها ممکن است فکر کنند که عکس یک فنآوری است که اگر یکسری فرمول بلد باشیم میتوانیم عکسهای خوبی بیندازیم».
افشین شاهرودی از اعضای انجمن که اجرای این مراسم را برعهده داشت، در پایان مراسم گفت که برنامه ده روز با عکاسان که از سوی انجمن عکاسان برگزار شده، بدون هیچ اسپانسری برپا شد و همه هزینههای این برنامه صرفا با همراهی اعضای انجمن تهیه شده است.