محمود اربابی البته راهکارهای این اداره را نیز برای پیشگیری از بلای جدیدی که به جان تهیهکنندگان افتاده است، شرح داده است: کوتاهکردن مدت اکران فیلمها و افزایش تعداد سالنها، البته معاون سینمایی نیز برای کمک به حل مشکل، سرکیسه را به شدت شل کرده و 2 میلیارد ریال به این اداره اختصاص داده است.
سرچشمه کجاست؟
در طول برگزاری جشنواره فیلم فجر، یک بار هنگام اکران یکی از فیلمها، مردی دوربین فیلمبرداری کوچکی را به سوی پرده گرفت و تمام فیلم را ضبط کرد. سپس دوربین را در کیفش گذاشت و با خونسردی کامل، رفت. در تمام زمان یک ساعت و نیمه فیلم، هیچکس هیچ توجهی به او نکرد. همانطور که وقتی با دوربین فیلمبرداری داخل شدهبود، کسی توجه نکرده بود.
این یکی از سرچشمههای اصلی قاچاق فیلم در تمام دنیاست و برای پیشگیری از آن، کافی است چراغقوههای راهنمای کارکنان سینما، دوربین فیلمبرداری را تشخیص دهند. همین.اما این تمام ماجرا نیست. حتی به عکس؛ در ایران عمده فیلمهایی که کنار خیابان و عموماً در ورودی ایستگاههای مترو فروخته میشوند، چنان کیفیتی دارند که معلوم است از نسخه اصلی فیلم کپی شدهاند. این نسخه اصلی کجاست؟
اربابی میگوید: «وقتی نسخهای از فیلم به شکل دیویدی در یک سالن 200 نفره نمایش داده میشود یا فیلم در استودیویی صداگذاری و جایی دیگر تله سینما میشود، به شکل طبیعی ممکن است در معرض سرقت قرار بگیرد. بنابراین ما باید راههای دسترسی به این منابع را با تمهیدات و شیوههایی به لحاظ قانونی دنبال کنیم تا این شرایط محدودتر و سختتر شود.»
اما مدیر کل اداره نظارت، اشاره نکرده است که چرا این سرقت «طبیعی» است. تماشاگران فیلم، 200 یا 2000 نفر، چه گونه میتوانند سیدی را سرقت کنند و کارکنان استودیوها که مشغول انجام مراحل فنی کارند، چهطور میتوانند نسخه کامل و آماده نمایش فیلم را بردارند؟
اربابی میگوید: «به نظر من آنقدر حجم خسارت بالاست که اشکالی ندارد در هر سینما یک گاوصندوق وجود داشته باشد و صاحبان و نمایندگان فیلم، آن را کنترل کنند. همچنین شورای صنفی در قراردادهایی که با سینماها منعقد میکند، شرایطی را قرار دهد تا مسئولیت صاحب سینما و کسانی که به فیلم دسترسی دارند و صاحبان استودیوها و صاحبان فیلمها مشخص باشد که در صورت بروز مشکل بتوان با مسئولش برخورد لازم انجام شود.»
این راهکارها، طبیعیترین اقدامات ممکن است، اما به نظر میرسد تاکنون فرایند انجام کار به گونهای بوده است که سرقت، طبیعیتر به چشم میآمده. سرقت یک نسخه از هر فیلم، مشابه سرقت چندین یا حتی چندصد میلیون تومان وجه نقد است.
یا سرقت قطعهای الماس از گاوصندوق بانک. چرا که در چرخه اقتصادی کپیهای غیرمجاز همان یک نسخه، به طور متوسط روزی پنج میلیون تومان سود را به جیب قاچاقچیان روانه میکند.
علی ابوحمزه، رئیس انجمن صنفی ویدیو- رسانه میگوید: «در حالی که ما در خوشبینانهترین حالت، تنها پنج هزار نسخه از فیلمهای ایرانی را تکثیر و توزیع میکنیم، در یک فاصله زمانی کوتاه، بیش از 100 هزار نسخه از فیلمهایمان در سراسر کشور به فروش میرسد.»
به نظر میرسد، پیش از تمام اقدامات مورد نظر اداره نظارت نظیر کمکردن مدت اکران و زیادکردن تعداد سینماها، لازم است همه مسئولان درگیر ماجرا، از وزارت کشور تا وزارت فرهنگ و از نیروی انتظامی تا مؤسسه رسانههای تصویری، با یک محاسبه سرانگشتی دریابند که یک سیدی اصل فیلم در حال اکران، ارزشی معادل الماسی هموزن خود دارد و تکتک کپیهای غیرمجاز آن بر سنگفرش پیادهروهای کشور، قطعههای ریزی از این الماس درشتند که به یغما میروند. بگذارید حالا دوباره به شیوههای مرسوم برای محافظت از این شیء قیمتی بیندیشیم...