به گفته وی «در حال حاضر 87درصد آب حوضه آبخیز ارومیه صرف کشاورزی میشود این درحالی است که راندمان آبیاری در این محدوده 30تا 35درصد است درحالیکه با تبدیل آبیاری سنتی به مدرن میتوان این رقم را به 50درصد افزایش داد که نتیجه آن جلوگیری از هدررفت سه میلیارد مترمکعب آب در حوضه آبخیز ارومیه است.» (دریاچه ارومیه سالانه به 3/1میلیارد مترمکعب آب نیاز دارد).
حقابههای تالابها صرف کشاورزی میشود
این استاد دانشگاه در گفتوگو با همشهری افزود: طی سالهای 1355 تا 1389 جمعیت آذربایجانغربی دو برابر شده است. افزایش جمعیت و توسعه بیرویه کشاورزی، باعث احداث سدهای متعدد برای تأمین نیازهای آبی شد اما 40سد احداث شده در حوضه آبخیز ارومیه هم نیازهای آبی را تأمین نکرد به همین دلیل کشاورزان برای تأمین آب مورد نیاز خود اقدام به حفر چاههای عمیق و نیمهعمیق کردند و شمار چاهها به بیش از 60هزار حلقه در منطقه رسید که نیمی از آنها بهصورت غیرمجاز حفر شده است. به گفته وی پلمب چاههای غیرمجاز در کنار تغییر الگوی کشت و تبدیل شیوه آبیاری سنتی به مدرن از دیگر راهکارهای مؤثر برای نجات دریاچه است که باید در اولویت راهکارها قرار بگیرد.
ریاضی با اشاره به اینکه سطح زیرکشت آبی در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه طی سه دهه، دوونیمبرابر افزایش یافته است، تصریح کرد: در سال 1358 سطح زیرکشت آبی 150هزار هکتار بوده اما این میزان در سال 1385 به 400هزار هکتار رسیده و در کنار آن، کشت دیمی در حوضه آبخیز ارومیه بهشدت افزایش یافته، این در حالی است که اراضی زیرکشت دیمی عمدتا کوهستانی است. نکتهای که وجود دارد اینکه دیمزارها بسیار کمبازده و کمتر از یک تن است حال آنکه راندمان تولید گندم در هر هکتار از اراضی کشت آبی در کشور ما در بهترین شرایط 10تن در هکتار است. براین اساس، تبدیل اراضی کوهستانی در بالادست حوضه آبخیز دریاچه ارومیه به دیمزار، ثمری جز تلف کردن آب و خاک ندارد اما این مسئله اغلب از دید مسئولان پنهان میماند.
این پژوهشگر تالابها با تأکید برآنکه حقابه زیستمحیطی دریاچه ارومیه سالهاست صرف کشاورزی سنتی میشود، چرای بیش از حد مجاز دام در حوضه بالادست ارومیه را از دیگر معضلات این حوضه معرفی کرد و گفت: در حال حاضر 10برابر بیش از ظرفیت مجاز، دام در این حوضه وجود دارد. طبیعی است وقتی پوشش گیاهی براثر چرای دام نابود شود نزولات جوی به جای نفوذ در زمین و تغذیه سفرههای زیرزمینی، بهصورت رواناب جاری و باعث تخریب و فرسایش خاک میشود.
ریاضی ضمن انتقاد از کسانی که از خشکسالی بهعنوان عامل اصلی خشک شدن دریاچه ارومیه نام میبرند، گفت: بنا به شواهد و مستندات موجود، خشکسالی هیچگاه عامل اصلی اضمحلال ارومیه و دیگر تالابها نبوده است. طی نیم قرن گذشته خشکسالیهای بسیار شدیدی را در بخشهای مختلف کشور شاهد بودهایم اما این خشکسالیها هیچگاه باعث خشک شدن تالاب گاوخونی یا پریشان نشده درحالیکه خشکسالیهایی که پیش از این اتفاق افتاده بهمراتب شدیدتر از خشکسالیهای اخیر بوده است.
به اعتقاد این مدرس محیطزیست آنچه باعث خشک شدن تالابها و افت سفرههای زیرمینی در دشتهای کشور شده، مدیریت غلط منابع آبی و هرج ومرج در مدیریت آب کشور بوده است که پیامدهای بیتدبیری و ناکارآمدی این سوءمدیریت روزبهروز آشکارتر میشود. علت این هرج ومرج و سوءمدیریت هم آن است که ما نگرش جامع در مدیریت حوضههای آبریز بالادست نداشته و نداریم با همین رویکرد است که وزارت نیرو از یکسو، سد احداث میکند و از سوی دیگر، وزارت جهادکشاورزی اراضی زیرکشت را افزایش میدهد.
هرجومرج در مدیریت آبی
ریاضی از دیگر معضلات مدیریتی را اشراف وزارت جهادکشاورزی بر سازمان جنگلها و مراتع کشور عنوان کرد و افزود: متأسفانه سازمان جنگلها و مراتع کشور که ماهیت حفاظت و صیانت از رویشگاهها، مراتع و بهطورکلی عرصههای طبیعی کشور را برعهده دارد تحت مدیریت وزارت جهادکشاورزی قرار دارد که ماهیت تولید دارد با همین نگاه است که حقابه زیستمحیطی زایندهرود و گاوخونی صرف کشت برنج در چهارمحالوبختیاری میشود بعد میگویند چرا زایندهرود و گاوخونی خشک شده است؟
وی که یکی از سخنرانان اصلی همایش بینالمللی چالشها و راهکارهای نجات دریاچه ارومیه بوده است در پایان گفت: دریاچه وان در ترکیه و دریاچه ارومیه در ایران روی یک عرض جغرافیایی واقع شدهاند و هر دو دریاچه هم از اقلیم مشابه برخوردارند اما بهدلیل مدیریت درست و کارآمد علمی، دریاچه وان از وضعیت بسیار مطلوبی برخوردار است درحالیکه دریاچه ارومیه تا آستانه بروز یک فاجعه زیستمحیطی پیش رفته است و اینها نشان میدهد که مشکل اصلی مدیریت نادرست منابع آبی است.