نگار پدرام: موسیقی نواحی ایران یکی از مهم‌ترین ارکان موسیقی کشور است و از آنجا که مخاطبان مردمی بسیاری دارد اگر به‌درستی مورد حمایت و تشویق قرار گیرد، می‌تواند درآمدزایی هم داشته باشد.

در همه کشورها، موسیقی فولکلوریک نقش مهمی در زندگی روزمره مردم دارد اما در کشور ما روزبه‌روز نقش موسیقی‌دانان محلی کمرنگ‌تر شده و برعکس نوعی موسیقی بدون اصل و ریشه شکل گرفته که روزبه‌روز بیشتر ترویج می‌شود؛ درحالی‌که هنرمندان موسیقی نواحی ایران همچنان به موسیقی اجدادی خود پایبندند و برای معرفی این نوع موسیقی به‌طور خودجوش تلاش می‌کنند.

نادر محمد آهنگربیک از بخشی‌‌خوانان استان خراسان که در تهران زندگی می‌کند، درباره نقش این هنر در خانواده‌اش می‌گوید: «بخشی‌‌خوانی و آهنگری در خانواده ما موروثی بوده و من حدود هفت سال نزد پدرم آهنگری کردم و بخشی‌خوانی را آموختم و برای خودم هم یک ماکت کارگاه آهنگری ساخته‌ام چون معتقدم که به‌شدت با موسیقی در ارتباط است و تمام صداهایی که در کارگاه شنیده می‌شوند ملودی‌های موسیقی هستند؛ به‌عنوان نمونه کوبیدن بر سندان درست شبیه طبل است یا دم آهنگری شبیه آکاردئون است و دندانه‌کردن هم شبیه آرشه کشیدن بر کمانچه است و... به‌طوری که قدیمی‌ها به کارگاه آهنگری هم «دستگاه» می‌گفتند که به دستگاه موسیقی برمی‌گردد. البته من این کار را برای جشنواره کارآوایی که در حوزه‌هنری برگزار شد آماده کردم اما متأسفانه این برنامه حذف شد».

آهنگربیک درباره وضعیت معیشتی موسیقی‌دانان می‌گوید: «به‌طور کلی وضعیت معیشتی هنرمندان خیلی سخت است؛ به‌ویژه موسیقی‌دانان و بخشی‌خوانان؛ به همین دلیل است که هنرمندان نمی‌توانند صرفا با فعالیت‌های هنری خود زندگی کنند؛ درحالی‌که هنرمند باید هر روز کار ارائه دهد و نقد شود تا هنر پیشرفت کند. متأسفانه این سختی‌ها ما را از ارزش‌ها و هنرهای والا دور کرده است. بنابراین بهتر است هم این هنرها احیا شوند و هم هنرمندان ساده‌تر زندگی کنند».

این هنرمند درباره هنر بخشی‌گری می‌گوید: «مرحوم حاج‌قربان سلیمانی درباره بخشی‌خوان می‌گوید که بخشی باید شاعر، خواننده، نوازنده و سازنده ‌ساز باشد و توانایی اجرا نیز داشته باشد. در حقیقت هفت هنر باید در یک نفر جمع شود تا بتوان او را بخشی‌خوان دانست. بنابراین بخشی‌خوانی هنری ارزشمند است که نیاز به حمایت دارد».

وی درباره ارزش هنر بخشی‌‌گری در سال‌های دور می‌گوید: «زمانی که مرحوم پدرم زنده بودند برای استقبال از حاجی‌ها، ایام نوروز، عروسی‌ها و مولودی‌ها از ایشان برای بخشی‌‌خوانی دعوت می‌شد، اما این روزها در شهرهای بزرگ نقش بخشی‌‌خوان‌ها و اجرای چنین برنامه‌هایی بسیار کمرنگ شده است؛ البته من در تهران، منطقه 17شهریور زندگی می‌کنم و خوشحالم که در اینجا گروهی از سبز‌واری‌ها هنوز هم برای جشن‌هایشان از موسیقی بخشی کمک می‌گیرند. اما این برنامه‌های موقتی نمی‌تواند به‌خوبی هنر بخشی‌گری را به مردم معرفی کند».

نادرمحمد آهنگر بیک، معتقد است: «برای احیای این هنر باید تلاش کرد. شاید در حال حاضر بهترین راه این باشد که خود بخشی‌‌خوان‌ها سازشان را به‌دست بگیرند و هنرشان را به مردم معرفی کنند چون هیچ‌چیز به اندازه ارتباط رودررو تأثیرگذار نیست. بخشی‌گری بعد از تعزیه در یونسکو ثبت شده اما متأسفانه مردم هنوز آن را به‌درستی نمی‌شناسند».

وی درباره نقش بخشی‌خوانی در مراسم مذهبی امروز به این نکته اشاره می‌کند که «در مداحی‌ها و نوحه‌خوانی‌های امروز از ملودی «سرگردان» استفاده می‌شود که این ملودی مربوط به بخشی‌خوانی خراسان است اما متأسفانه کسی آن را نمی‌شناسد. این ملودی مربوط به بخشی‌خوانان و بسیار قوی و جذاب است. سال‌ها پیش خراسان مورد هجوم یاغیان مغول و افغان بوده و اجداد ما بعد از دفاع و جنگ، کشته‌هایشان را جمع می‌کردند و بر سر آنها گریه سرمی‌دادند. عده‌ای هم در کوه‌ها سرگردان می‌شدند و به همین دلیل این نغمه، سرگردان نام گرفته است، یا ملودی «‌الله مزار» هم که در اصل خراسانی است و با موضوع تاسوعا و عاشورا هم مرتبط است و در تهران به زبان فارسی خوانده می‌شود».

ایرج رحمانپور، یکی دیگر از هنرمندان موسیقی نواحی است که در تهران زندگی می‌کند. وی درباره وضعیت اقتصادی هنرمندان موسیقی نواحی معتقد است: «در همه کشورها، هنرمندان ضمن آفرینش هنری جایگاهی اقتصادی نیز پیدا کرده و هنرشان را به صنعت تبدیل می‌کنند؛ در حقیقت نوعی دادوستد بین هنر و اقتصاد به‌وجود می‌آید که به رشد هر دو منجر می‌شود اما متأسفانه در ایران چنین شرایطی وجود ندارد. البته شرایط نامناسب بیشتر برای هنرمندانی است که در خارج از تهران زندگی می‌کنند. متأسفانه هر روز شاهد از دست رفتن هنرمندان موسیقی نواحی ایران هستیم؛ هنرمندانی که بدون آنکه شناخته شوند از دست می‌روند».

وی یکی از عوامل مؤثر در شناسانده شدن موسیقی‌دانان محلی را برپایی جشنواره‌های مرتبط دانسته و می‌گوید: «در سایر کشورها، جشنواره‌هایی در زمینه موسیقی محلی‌شان برگزار می‌شود و این جشنواره‌ها از نظر کمی‌و‌کیفی در وضعیت کلی موسیقی هر کشور تأثیر می‌گذارند اما متأسفانه در کشور ما جشنواره‌ها تابعی از سلیقه و شرایط حاکم از سوی مردم هستند و اغلب آنها به‌دلیل عدم‌آشنایی با موسیقی فولکلوریک ایران، تنها به موسیقی پاپ توجه دارند. البته این به‌معنای آن نیست که در غرب ستاره‌سازی‌ وجود ندارد بلکه به این معناست که در سایر کشورها برای همه شاخه‌های موسیقی، امکانات و شرایط ارائه وجود دارد؛ نه اینکه مثل ما باشند که یک سال جشنواره موسیقی نواحی داریم و سال بعد حتی از هنرمندان این رشته یادی نمی‌کنیم».

رحمانپور با تأکید بر اینکه جشنواره‌های موسیقی باید یک اتفاق هنری مستمر باشند، درباره حمایت دولتی از موسیقی نواحی ایران معتقد است: «نهادهای دولتی تنها مراکزی هستند که می‌توانند از موسیقی نواحی ایران حمایت کنند چرا که در حال حاضر بین هنرمندان درباره مراجعه به بخش‌خصوصی برای انتشار آلبوم شایعه‌شده که ممکن است کارها کپی‌شده و به سرعت در اینترنت یا تلفن‌های همراه منتشر شوند و از آنجا که هنرمندان موسیقی نواحی نیز کمتر مورد حمایت دولت هستند، نمی‌توانند به‌تنهایی از پس هزینه‌های نشر یک آلبوم برآیند».

وی همچنین می‌افزاید: «البته کپی‌کردن کارها یا بلوتوث‌شدن موسیقی‌های خاص در تلفن‌های همراه نشان‌دهنده آن است که مخاطبان این نوع موسیقی‌ها نیز کم نیستند و استقبال وجود دارد اما متأسفانه تولید ما حرفه‌ای نیست؛ یعنی میزان و شرایط تولید با تعداد و سلیقه مخاطب هماهنگ نیست. به‌عنوان نمونه مخاطب موسیقی من، در بخشی از غرب و جنوب ایران بیشتر است اما این مخاطب نیز عهد اخوت با من نبسته است که همیشه به این نوع موسیقی وفادار باشد و طبیعی است که بعد از مدتی آنچه در بازار موجود است را تهیه می‌کند».

رحمانپور نقش صدا و سیما را در شناخت موسیقی نواحی ایران بسیار مهم می‌داند و می‌گوید: «صدا و سیما می‌تواند این نوع موسیقی را تعریف کرده و برای شناساندن آن به مخاطب برنامه‌ریزی داشته باشد. اما متأسفانه این مرکز نیز از موسیقی فقط برای تزیین سایر برنامه‌ها استفاده می‌کند و به اتفاقات فرهنگی و هنری خاص اما مهم توجهی ندارد».

اما ابراهیم کهن‌دل‌پور که در استان فارس در زمینه موسیقی قشقایی فعالیت دارد، درباره استقبال مردم از موسیقی نواحی ایران معتقد است: «از دهه 80 توجه جوانان به موسیقی نواحی ایران بیشتر شده و عده بسیاری به‌دنبال یادگیری از نوازندگان قدیمی این نوع موسیقی هستند. در استان فارس به‌طور کلی توجه به موسیقی نواحی و موسیقی سنتی ایران بیشتر شده اما هنوز هم فضای کار کمی دشوار است».

این خواننده و نوازنده در ادامه با اشاره به مجوز اجراها می‌گوید: «اگر مجوزهای اجرا سریع‌تر داده شود و مراکزی باشند که به‌طور تخصصی در زمینه موسیقی نواحی کار کنند، وضع موسیقی نواحی بهتر از این خواهد بود. متأسفانه در حال حاضر برای ارائه مجوز بین گروه‌های پاپ و گروه‌های موسیقی نواحی تفاوت قائل می‌شوند و من علت آن را نمی‌دانم».

وی همچنین می‌افزاید: «اگر یک گروه پاپ بخواهد در استان فارس کنسرت دهد به‌راحتی مجوز اجرا به آن داده می‌شود اما برای اجرای موسیقی نواحی یا حتی موسیقی سنتی ایران مدت‌ها وقت گروه صرف گرفتن مجوز می‌شود. شاید عده‌ای تصور کنند که چون موسیقی پاپ مورد توجه عموم است برای صدور مجوز اجرا کمتر دچار مشکل می‌شود اما باید بگویم که موسیقی نواحی و به‌خصوص موسیقی قشقایی تنها در جنوب ایران بیش از دو میلیون مخاطب دارد. حتی من روزانه پیام‌های بسیاری در سایت‌های اجتماعی و تلفن همراه از سراسر ایران دارم که می‌پرسند چرا کنسرت اجرا نمی‌کنم؟ متأسفانه جوابی ندارم که به آنها بدهم».

کهن‌دل‌پور که در سایر کشورها نیز به معرفی موسیقی قشقایی پرداخته، پیشنهاد می‌دهد: «موسیقی نواحی ایران باید مورد حمایت نهادها و سازمان‌ها قرار گیرد و این حمایت باید هم مادی باشد و هم معنوی. شاید وقت آن رسیده است که همچون خانه موسیقی، نهادی به نام خانه موسیقی اقوام راه‌اندازی شود تا هنر موسیقی نواحی و هنرمندان این رشته مورد حمایت این خانه قرار گیرند».

کد خبر 195979

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز