مهر نوشت: محمد شریعتمداری وزیر بازرگانی دولت اصلاحات و عضو شورای راهبردی روابط خارجی کشور به عنوان یکی از کاندیداهای مطرح در انتخابات ریاست جمهوری 92 ، با اشتباه دانستن مانیفست اصولگرایی و اصلاح‌طلبی تعریف شده در فضای سیاسی، جریان فکری خود را آغازگر موج سوم دانست و به تشریح مواضع خود درباره فضای سیاسی کشور پرداخت. مهمترین بخش‌های اظهارات شریعتمداری در ادامه آمده است:
- منافع ملی ایران نباید بیش از این فدای افراط و تفریط، راست و چپ، محافظه کار و تندرو و حتی اصولگرا و اصلاح‌طلب در شکل عملی امروز آن در جامعه شود.
معانی غلط و درست اصلاح‌طلبی
- همه تندروها در مقام قضاوت، خود را مظلوم و طرف مقابلشان را ظالم می‌دانند. اصلاح‌طلبی به معنی سخنرانی و صدور بیانیه و سر دادن شعار به سبک دشمنان قسم‌خورده این ملت که در خارج از مرزها سال‌هاست به خیال باطل‌شان منتظر سقوط ما نشسته‌اند، نیست. عنوان صحیح این کار نوکری بیگانه کردن است نه اصلاح‌طلبی.
- اصلاحات اگر معتقد به حضور فعال و مثبت دین در همه شؤن و عرصه‌های زندگی خصوصی و حیات اجتماعی ما نباشد بیگانه است؛ اصلاحات اگر دین را منادی واقعی آزادی و دموکراسی و عدالت حاکمیت انسان بر سرنوشت خود نشناسد و جمهوری اسلامی ایران را مظهر آن نداند، بیگانه است.
- اصلاحاتی که قانون اساسی کشور را با همین قواره به رسمیت نشناسد و بر آن پا نفشارد اصلاحات نیست. همچنان که اصولگرایی که اصل حاکمیت مردم و مردم‌سالاری سازگار با دین را نه در شعار بلکه در عمل پاسداری نکند نمی‌تواند داعیه پیروی از خط امام و مقام معظم رهبری و اصولگرایی را داشته باشد.
اصولگرایی واقعی از زبان وزیر دولت خاتمی
- اصولگرایی واقعی یعنی پافشاری بر اصول ارزش‌های اسلامی و ضدیت با تحجر و واپس‌گرایی تؤامان، ضدیت با مداخله‌جویی بیگانه، ضدیت با جدایی دین از سیاست و سکولاریسم و اصولگرایی به معنی خفه کردن همه افکار و اندیشه‌های مخالف و تلاش در جهت ایجاد یک تکصدایی محض نیست، این تلاش جفا به انقلاب اسلامی ایران و افکار بلند امام راحل و مقام معظم رهبری است.
- اصولگرایی به معنی زیر پا گذاشتن همه اصول اولیه اخلاقی، مجاز دانستن هتک حرمت و حیثیت اشخاص خصوصاً مومنان و فحاشی به کسانی که امکان دفاع ندارند نیست. اصولگرایی به معنی استفاده از ابزارهای حکومتی در اختیار خودمان در دعواهای سیاسی با گروه مقابل‌مان که با انتصاب یا با رأی مردم بر بخشی از قدرت نشسته است نیست، این کار هرج و مرج‌طلبی و کشاندن کشور به آنارشی است.
نصیحت به کاندیداها ؛ دست برداشت از لفافه سخن گفتن
- کاندیداها باید به صراحت نظر خود را نسبت به این گزاره‌های سیاسی مشخص کنند و دست از در لفافه سخن گفتن بردارند که مردم با آگاهی کامل بدانند چه کسی را بر مسند قدرت اجرایی می‌نشانند.
شریعتمداری خود را پرچمدار اعتدالگراها معرفی کرد
- طی بیش از سی سال گذشته، اینجانب با حضور در متن کار انقلاب از نزدیک زیان‌های تندروی‌های راست و چپ را به چشم خود در حوزه اقتصاد، سیاست خارجی و امنیت ملی ایران دیده‌ام. اعتدال‌گرایان و میانه‌روها همواره در جامعه سیاسی ایران تحقیر شده و به سستی در پایبندی به آرمان‌ها، از سوی هر دو جناح حاکم بر فضای سیاسی ایران متهم هستند، در حالیکه دلسوزترین عناصر انقلاب اسلامی و کشور بزرگ ایران، که آحاد ملت را نیز آنها نمایندگی می‌کنند و همواره صدایشان را با فشار تندروهای دو جناح راست و چپ در گلوهاشان خفه ساخته‌اند، همین اعتدال‌گرایان هستند. در صورت ورود به عرصه انتخابات بدون توجه به ساختارهای موجود در فضای جناح‌بندی‌های سیاسی مردم را با معنای «خیر الامور اوسطها» در عرصه اجرایی کشور آشنا می‌کنم این همان معنای واقعی خیزش اعتدال‌گراییست .
- رهبر معظم انقلاب بارها معیار افراد را برای تصدی مناصب حساس بیان کرده‌اند و این معیار ها برخواسته از نیازهای ملت است ، مسؤلان باید خود را به جای تطبیق با خطوط قرمز جناح‌ها، با این معیارها تطبیق دهند و قطعا این جنبش معنای واقعی اعتدال را تفسیر می‌کند.
- در این چند دوره اخیر عرصه انتخابات ریاست جمهوری کسی پرچم اعتدالگرایی در کشور را به دست نگرفته است. من اگر کاندیدا شوم، این بار با پیشینه‌ای که کاملاً نشان از اعتدالگرایی در قول و عمل دارد و همواره مورد تقدیر و تحسین عقلای هر دو جناح بوده است، تأکید می‌کنم پرچم اعتدال‌گرایان را در دست خواهم گرفت. قطعاً اگر کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شوم، تنها کسی هستم که در طول سی سال با بالاترین ارکان قدرت هر دو جناح همکاری نزدیک و بعضاً همزمان داشته است، لذا می‌توانم مدعی پرچمداری اعتدال در جامعه ضربه‌دیده از تندروی امروز ایران باشم.
طعنه شریعتمداری به اصلاح طلبانی که مسئولیت‌های سنگین در کابینه داشتند و امروز سودای کاندیداتوری دارند
- علی رغم آنکه در دولت جناب آقای خاتمی عضوی مؤثر بودم اما هیچ‌گاه در چنبره هیچکدام از نحله‌های فکری سیاسی و احزاب حاکم بر دولت، خود را محصور نمی‌دانستم، شاید بدلیل همین اعتدال و استقلال با اصرار به نمایندگی از دولت اصلاحات به همراه نمایندگان سایر قوا، مأمور بررسی اختلافات گوناگون می‌شدم.
- در رسیدگی به اوضاع زندان ها همان زمان گزارش منصفانه خود را در باب اشتباه کاری های ضابطان دستگاه قضائی که برخی از آنها تحت اشراف دولت و برخی دیگر تحت اشراف سایر قوا بودند و نیز نظارت ناکافی آن زمان دستگاه قضائی بر بازداشتگاه ها و زندان ها را تقدیم کرده و از بیان حقیقت نترسیدم.
- علی‌رغم آنکه عضویت هیچ یک از احزاب مخالف دولت را نداشته و در حلقه مشورت اول هیچ یک از گروه‌های اصولگرای کشور نبودم، گاهی ناچار بودم یک تنه و البته با حمایت شخص رئیس دولت در مقابل برخی تمنیاتی که می‌توانست دولت را تا سر حد یک گروهک تقلیل جایگاه بدهد، به سهم خود به عنوان عضوی از دولت بایستم و به فضل خدا با حمایت رئیس دولت، موفق شدم تا به سهم خود از شکل‌گیری تصمیمی که می‌رفت تا از ابزار نظام اجرائی کشور علیه مخالفان سیاسی‌اش بهره‌گیری کند، جلوگیری کنم و این یعنی اعتدال واقعی. بعضی از کسانی که امروز دم از نمایندگی از اصلاحات می‌زنند و در آن زمان هم بظاهر مسئولیت‌های سنگینی در دولت داشتند، احتمالاً اصلاً در جریان هیچ یک از این وقایع قرار نمی‌گرفتند و یا خود را در مسیر این وقایع قرار نمی‌دادند و در بستر امضای کارتابل‌ها و انجام تشریفات، مسئولیت مشخصی که برعهده داشتند، آرمیده بودند.
آرزوی پرچمدار اعتدالگرایی برای آزادی اصلاح طلبان تند
- اصلاح‌طلبان تند در زندان بسر می‌برند که امید دارم هر چه سریعتر امکان استخلاص هر یک از آنها اگر جرم مشهودی و غیرقابل عفوی مرتکب نشده‌اند، همراه با رافت اسلامی فراهم شود. اصولگرایان تندروی آن زمان هم امروز، در پی بروز جریانی جدید که آن را انحرافی می‌خوانند، بخوبی ادب شده و یا همچنان در حال تأدیب هستند که امیدوارم آنان نیز بخود آیند و از گذشته و تندروی‌هایی که کردند، عبرت بگیرند و ای کاش اندکی به راهبردهای پدرانه مقام معظم رهبری در جذب حداکثری و دفع حداقلی گوش جان بسپاریم.
