البته درست است که همیشه از قدیم گفتهاند یکدست صدا ندارد.آلودگی هوا از دردسرهای زندگی مدرن و شهری در دنیای امروز است. روزانه هزاران دستگاه خودرو در کشور تولید میشود که معمولا نخستین مقصد آنها نیز پمپهای بنزین است. باک خودروها پر میشود از بنزین و این خیابانهای نحیف و کم ظرفیت شهر هستند که در مرحله بعد تبدیل میشوند به جولانگاه خودروها. موتورسیکلتها هم درمیان خودروها ویراژ میدهند. خانهها هم که مجهز به انواع تجهیزات حرارتی گازسوز و گازوئیل سوز هستند. کارخانههای اطراف شهر هم که با قدرت تمام کار میکنند. اینها برخی از دلایل آلایندگی هوای شهرها هستند که در روزهای سرد سال و بروز پدیده وارونگی هوا، دردسرساز میشوند. نفس شهر میگیرد و ایضاً نفس مردمان. گویا کسی هم به فکر چاره نیست.
مگر میتوان فقط با توسعه شبکه حملونقل عمومی اعم از مترو و اتوبوسرانی به فکر رفع معضل آلودگی هوا بود؟ البته که این اقدامات تأثیرگذارند اما تا زمانی که میلیونها خودرو و موتورسیکلت آلاینده و دودزا بنزین بیکیفیت میسوزانند، نمیتوان برای کاهش آلودگی هوا کاری کرد. آلودگی هوا مسئولانی مشخص دارد؛ سازمان حفاظت محیطزیست بهعنوان اصلیترین مسئول آلودگی هوا باید به فکر چاره باشد؛ چارهای که سالها قبل اندیشیده شد اما بنا به دلایلی که مشخص نیست، کسی دوست نداشته تا آنرا بهطور کامل و روشن اجرایی کند.
استاندارد خودروهای تولید داخل کشور باید ارتقا مییافت و به یورو چهار میرسید اما این کار هنوز صورت نگرفته است. کیفیت بنزین نیز نیاز به بازبینی جدی دارد. معاینه فنی خودروها که قبلا هر دوسال یکبار بود به مرحمت نمایندگان مجلس به پنج سال یکبار ارتقا پیدا کرده است. کارخانههای اطراف شهرها هم هنوز بهطور کامل مجهز به فیلترهای تصیفهکننده آلایندهها نشدهاند. حملونقل عمومی در شهرها نیز با توجه به تعهدات محقق نشده دولت در قبال شهرداریها حال و روز چندان خوشی ندارد.
این تمام وضعیت ماست. به قول دوستی ما در حال از بین بردن خودمان هستیم و مدام میپرسیم مسئول کیست؟ مسئولیتها در قبال آلودگی هوای تهران کاملا مشخص شده است و آنها که باید، به خوبی میدانند که چه کار کنند اما معلوم نیست که چه وظیفهای مهمتر از رسیدگی به وضعیت آلودگی هوا وجود دارد که کسی سراغ این مشکل نمیرود. جالب اینجاست که در این معرکه نفسگیر، مدام انگشت اتهام مسئولان به سمت یکدیگر نشانه میرود. در این وانفسا نفس مردم میگیرد. خودروهای اورژانس در میادین مهم شهر مستقر میشوند. آمار فوت شهروندان ناشی از بیماریهای تنفسی بالا میرود. دانشآموزان و دانشجویان از تحصیل باز میمانند. ادارهها و نهادهای دولتی هم تعطیل میشوند و... .
شهر تعطیل میشود. میگویند براساس آمارهای بانک جهانی، خسارت ناشی از آلودگی هوا در سالجاری در کلانشهرهای ایران حدود ۱۰ میلیارد دلار است که یکسوم از این رقم متعلق به شهر تهران است. حالا کسی پیدا شود و پاسخ دهد که با این رقم میتوان چند درصد از مشکلات آلودگی هوای کشور را برای همیشه رفع کرد؟