- پس از گذشت 11سال از فرمان هشتمادهای رهبر معظم انقلاب، چقدر از خواستههای ایشان برآورده شده است؟
مقام معظم رهبری در جایی فرمودهاند که با دستمال کثیف نمیتوان شیشه را پاک کرد لذا در این رابطه اول مسئولان اجرایی باید باور مبارزه با مفاسد اقتصادی را داشته باشند. یک مقدار زیادی به همین دلیل این معضل در جامعه حل نمیشود. عملکرد قوای مجریه و قضاییه نتوانسته مردم را اقناع کند. این نشان میدهد که در قوه قضاییه و قوهمجریه واقعا اشکالاتی وجود دارد. تا این اشکالات رفع نشود مشکلات حل نخواهد شد. خود قوه قضاییه باید ورود کند و با هرمتخلفی در هر رده و هر سطحی برخورد کند. اینکه آقای رئیسجمهور میگوید اسامی 300نفر از متخلفان و بدهکاران بانکی در جیب من است، چرا با آنها برخورد نمیشود؟ اگر آقای رئیسجمهور افراد متخلف را میشناسد، چرا تعارف میکند؟ یکی میگوید نامه نوشتهایم و لیست به ما ندادهاند، یکی میگوید نامه نیامده، وگرنه من لیست را میدهم. من واقعا متأسفم که با وجود اینکه ما یک کشور اسلامی هستیم و مقام معظم رهبری هم درباره سبک نوین زندگی اسلامی توصیههایی فرمودهاند، این سبک هنوز در وجود مسئولان ما متبلور نشده است. اینکه مسئولان قوای ما نمیتوانند با یکدیگر صحبت کنند و از طریق مطبوعات و خبرگزاریها با یکدیگر صحبت میکنند، این حاکی از وجود یک رابطه ناسالم است. مسئول هماهنگی قوا، مقام معظم رهبری هستند و انشاءالله خود ایشان این را به نوعی هدایت میکنند که این قضیه به تفاهمی بین قوا برسد. قوا هم باید درون خود یعنی زیرمجموعههایشان را تزکیه و پاک کنند. الان حدود پنج سال است که من برای ارز سیمان سمنگان (منطقه خودم یعنی خراسانشمالی) مکاتبه و پیگیری میکنم. در بانک ملی از من تقاضای رشوه 100میلیونی کردند. من این را در مجلس هشتم پشت تریبون گفتم و در مجلس نهم هم در قضیه سؤال از وزیر صنعت، معدن و تجارت مطرح کردم. کسی در کشور نیست که بگوید آقای نماینده دردت چیست؟ حتی به وزارت اطلاعات و سازمان بازرسی و وزارت اقتصاد نامه نوشتهام، با مدیرعامل بانک ملی صحبت کردهام. مدیرعامل بانک ملی به من گفته شما 100میلیون تومان را به ما بدهید و سپس نام آن افراد را بگویید. من گفتم که قبل از پرداخت این مبلغ نام این افراد را به شما میگویم تا شما پیگیری کنید؛ سیستم ناسالم است.
- رهبری پس از افشای پرونده فساد مالی نسبت به عدماجرای صحیح فرمان هشتمادهای گلایه کردند و فرمودند اگر مواد این فرمان بهصورت صحیح اجرا میشد کار به اینجا نمیرسید. بهنظر شما چرا مسئولان نتوانستند به درستی این فرمان را اجرا کنند؟
آقای رئیسجمهور اعلام کرد دولت من پاکترین دولت تاریخ ایران است. نهتنها بعد از انقلاب بلکه قبل از انقلاب و در تاریخ ایران از این دولت پاکتر نبوده است. ما این تخلفات را در همین دولت میبینیم. تا به حال در دولتهای دیگر اختلاس سه هزار میلیاردی ندیدهایم. تمام آن افراد متخلف در دستگاههای دولتی بودهاند. پس چطور رئیسجمهور با وجود این همه تخلفات میگوید دولت من پاکترین دولت است؟ باید بدانیم که هرحرفی را نباید بزنیم و هر ادعایی را نباید بکنیم. این حرفها در تاریخ نوشته میشوند. آقای رئیسجمهور بهمدت هشت سال این سمت را برعهده دارد. ولی تاریخ ایران قرنها خوانده میشود. بعدها میگویند یک رئیسجمهور پیدا شد که در دو دولتش سه هزار میلیارد تومان تخلف رخ داد و باز هم میگفت که دولت من پاکترین است و هیچ اتفاقی رخ نداده است. اگر فرمان هشت مادهای مقام معظم رهبری بهدرستی مورد توجه قرار میگرفت، قطعا این مشکلات بهوجود نمیآمد. مثلا درباره این بدهکاری بانکی 50هزار میلیارد تومانی، من یقین دارم که خیلیها رشوه گرفتهاند و با سندسازی وام دادهاند، اما حالا چرا نمیروند یقه آنها را بگیرند؟ یکصدم پول بیتالمال را از کسانی که رشوه گرفتهاند اخذ کنند. چرا این کار را نمیکنند؟
- بهنظر شما چرا چنین کاری انجام نمیشود؟
بهدلیل همین آلودگیهایی که در سیستم وجود دارد. اگر کسی ادعا میکند که لیستی دارد، چرا طرف مقابل پیگیری نمیکند؟ این نشان میدهد که افراد ناسالم مجبور به چشمپوشی و مراعات حال یکدیگرند.
- بهنظر شما آیا خلأهای قانونی هم در این زمینه داریم که مجلس بتواند آنها را برطرف کند؟
مجریان باید این کارها را اجرا کنند. ما در سال گذشته دو بند در بودجه آوردیم، اول اینکه هرشخصی که بدهکاری مالیاتی دارد ممنوعالخروج شود اما دولت این را حذف کرد. دوم اینکه اگر شخصی به بانکها بدهکاری دارد، هر مالی که در هر جا دارد، بتوان آن را مصادره کرد اما دولت این کار را انجام نداد. افراد برای جریان انتخابات از همدیگر پولهای کلان میگیرند. اگر به بنده بگویند با این سابقه در مجلس و کار اجرایی بیا کاندیدای ریاستجمهوری شو، نخستین برآوردی که میکنم این است که من چون پولی ندارم در انتخابات وارد نمیشوم. اگر از کسی پولی بگیرم، بدهکار او خواهم شد. باید برآورد شود که پولهایی که برای انتخابات ریاستجمهوری هزینه میشود از کجا آمده است؟ گاهی اگر منبع آن خارج از کشور باشد بهطور علنی اعلام میکنند. مثلا در انتخابات آمریکا و میتینگهای آن پول جمع میکردند. برای آنکه از همان ابتدا اعلام میکنند که میخواهیم برای انتخابات پول جمع کنیم. اگر گروهی کمک مالی کند، منافع گروه لحاظ خواهد شد. اما در انتخابات ما پولهایی که داده میشود محرمانه است. در قضیه اختلاس، برخی به برخی دیگر بدهکار بودند و امتیازاتی واگذار میشد. یکی از مسائلی که در جامعه ما وجود دارد نفاق است. این نفاق درونی که در وجود خیلیها هست، موجب شده که همه ما دروغگو و چاپلوس شویم و حقایق را بیان نکنیم. اینها همه آسیبهای اجتماعی هستند. باید فرهنگ ما به جایی برسد که همه شفاف باشند. اعلام کنند که چهکسی به چهکسی چه میزان پول داده است. مثلا فلان شرکت به فلان کاندیدا به این میزان پول داده است. اینگونه اگر بعدها تخلفی از این شرکت سر بزند، میتوان پیگیری کرد. در آمریکا رسما پول میگیرند و با اعلام عمومی اعانه جمع میکنند، اینها بهطور شفاف اعلام میشود و همه خبر دارند ولی در کشور ما این پول پنهانی رد و بدل میشود و بعدا هوای همدیگر را دارند. در جریانات سیاسی مشخص است که چهکسی فلان شخص را منصوب میکند. چهکسی به خاوری مسئولیت داد؟ او با پشتوانه چهکسی از کشور خارج شد؟
- در ماده سوم فرمان رهبری آمده که دولت و قوهقضاییه باید از افراد پاک و مورد اعتماد استفاده کنند، اما الان برخیها نسبت به برخی اعضای ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی انتقاداتی دارند؛ بهنظر شما این نوع انتقادها مخالفت با فرمان رهبری نیست؟
اگر این ستاد درست عمل میکرد، حداقل اثری از این ستاد میدیدیم. هشت سال است که این ستاد با دولت کار میکند. آقای رئیسجمهور که میگوید اسامی در جیب من است، چرا آنها را به رئیس ستاد خودش نمیدهد؟
- بهعنوان سؤال آخر، در بند چهارم این فرمان،مقام معظم رهبری مبارزه با مفاسد اقتصادی را از مصادیق عدالت عنوان کردهاند، آیا تا به حال این اتفاق افتاده و ما توانستهایم عدالت را بهطور صحیح در جامعه تسری دهیم؟
نه متأسفانه، ما نمیتوانیم عدالت را خوب پیاده کنیم اما جامعه اسلامی متکی بر عدالت است. نهتنها در زمینه مفاسد اقتصادی بلکه در تقسیم بودجه بین استانها که باید مطابق با اصل48 قانون اساسی باشد. شما ببینید که آیا استانها همه بهطور متوسط رشد کردهاند؟ درآمد سرانه استانها را با یکدیگر مقایسه کنید. این نشان میدهد که در توزیع بودجهها نیز عدالتی وجود ندارد. در مبارزه با مفاسد اقتصادی نیز عدالت وجود ندارد. بهطور مثال، قرار بوده دوهزار و 600میلیارد تومان تسهیلات را در خلال سفر رئیسجمهور به استان ما بدهند. فقط سه درصد از این کمکها جذب شده است. آیا این عدالت است؟
در ارتباط با اشخاص و شرکتها و سرمایهگذاران نیز روال به همین شکل است. این مسائل همه به هم مرتبط هستند. با دستمال کثیف نمیتوان شیشه را پاک کرد. افرادی که دستاندرکار این قضیه هستند، خودشان باید افراد صالحی باشند. اگر کار نتیجه نداد، مشخص است که این افراد ناصالح هستند. ناصالح بودن یا از بعد اخلاقی است یا رفتاری یا عملکرد و یا تخصص. بالاخره یک ناخالصی وجود دارد که در این هشت ساله اتفاقی نیفتاده است. الان مبارزه با مفاسد اقتصادی به چه نتیجهای رسیده است؟ عملکردها نشان میدهند که کار کافی نبوده و نتوانسته معضل را حل کند. باید دلیل این امر را موشکافی و ریشهیابی کنیم. یکی از دلایل عمده عامل انسانی است. ارتباطات پنهانی اثر گذاشته و متأسفانه چنین وضعیتی را بهوجود آورده است.