ام. نایت شامالان با درام های دلهره آور و تعلیقی خود از تماشاچی فیلم هایش می خواهد که نگاه دیگری به سینما داشته و منتظر پایان های شگفت انگیز و پیش بینی نشده باشند. بانوی آب هم از همین قاعده پیروی می کند و یک قصه عجیب و غریب را با پایانی عجیب و غریب تر در معرض دید بیننده قرار می دهد اما عدم موفقیت مالی فیلم- که در سومین هفته نمایش از فهرست ده فیلم اول جدول هفتگی خارج شد و با فروش کلی 40میلیون دلاری اش لقب یک کار شکست خورده را گرفت- حکایت از آن می کند که تماشاگران سینما دیگر این نوع قصه گویی را دوست ندارند و جذب فضای وهم آلود فیلم های شامالان نمی شوند.
آیا می توان باور کرد که موجودی از دنیای قصه های شب بچگانه وارد دنیای آدم های زنده شود؟ و آیا می توان به این باور رسید که کاراکترهای فیلم، خودشان هم مثل این دختر جوان، موجوداتی خیالی هستند که فقط در دنیای قصه ها موجودیت دارند؟ ضعف اساسی فیلمنامه این است که چنین قصه ای تاب تحمل 110دقیقه زمان را ندارد و می توان خیلی کوتاه تر از این، آن را روی پرده سینما تعریف کرد.
در عین حال تنش های موجود در فیلم کم است و شامالان نمی تواند با خلق این تنش ها، به قصه کم رمق فیلمش جان بدهد و تماشاچی را مشتاق دیدن ادامه ماجرا کند.
زمانی به شامالان هندی تبار لقب استیون اسپیلبرگ جدید صنعت سینما را دادند. اگر اسپیلبرگ موقعیت حرفه ای خود در مقام یک سرگرمی ساز موفق را برای بیش از دو دهه حفظ کرد، اما شامالان خیلی زودتر از او شاهد افول ستاره بخت خویش است. منتقدین سینمایی، کار قبلی او دهکده را هم زیاد تحویل نگرفتند و گفتند دیگر دست این فیلمساز- که تقریباً همیشه در فیلم هایش با یک چرخش ناگهانی در پایان ماجراها قصد دارد به بیننده اش شوک وارد کند- برای تماشاچی رو شده و او به راحتی گول چرخش های ناگهانی پایانی فیلمساز را نمی خورد.
البته از حق نمی توان گذشت که قصه شامالان صادق است و خود او هم می خواهد کاری مقبول ارائه دهد، اما منتقدین می گویند او یک قالب مشخص را گرفته و هر بار در یک داستان به ظاهر متفاوت- بگو در یک لایه جدید- به خورد تماشاچی اش می دهد.
این نکته که یک هنرمند آسیایی تبار توانسته خودش را در هالیوود تثبیت کرده و مسئولین استودیویی را متقاعد کند که سرمایه گذار فیلم هایش باشند، خیلی خوب است، اما نکته مهم در صنعت سینما ماندگاری است و حالا این پرسش مطرح است که آیا شامالان می تواند با کارگردانی فیلم هایی مثل حس ششم - که تا به امروز بهترین و کامل ترین فیلم اوست- ماندگاری خود را در دنیای پرتلاطم سینما تثبیت کند یا خیر.