دلارام عظیمی : بیماری سرطان وجه اشتراک عجیب میان روسای جمهور منطقه آمریکای‌لاتین است که همچون شبحی بر زندگی این رهبران در دوران ریاست‌جمهوری آنها سایه افکنده است.

نقشه آمریکای لاتین

وقتی اکتبر گذشته خوان مانوئل سانتوس، رئیس‌جمهور کلمبیا خبر مبتلاشدن به سرطان پروستات را اعلام کرد، نام او به فهرست طولانی رهبران منطقه آمریکای‌لاتین که با ماجرای مبارزه با سرطان در دوران ریاست‌جمهوری خویش مواجه شده‌اند، اضافه شد. اما صرف‌نظر از این موضوع، نکته‌ای که درمورد هرپنج رئیس‌جمهور بیمار آمریکای لاتین صدق می‌کند، این است که هرکدام از آنها به شیوه و سیاستی متفاوت، طبقه فقیر جوامع خود را به‌عنوان نقطه اتکای اصلی برنامه‌های دولت هایشان قرارداده‌اند. چاوز در ونزوئلا، روسف در برزیل، لوگو در پاراگوئه و فرناندز در آرژانتین همگی در میان طبقه متوسط و فقیر جوامع خود به لطف تشدید سیاست‌های سوسیالیستی و تقسیم هرچه بیشتر ثروت‌های کشور میان شهروندان این کشورها، از بیشترین درصد محبوبیت برخوردار بوده و هستند. درواقع این سیاست‌های سوسیالیستی آنها عامل رشد و رونق اقتصادی این کشورها تلقی می‌شود که به‌نوبه ‌خود درتلاش برای دستیابی به استانداردهای پیشرفت و توسعه در دمکراسی‌های بزرگ غربی هستند. و چه بسا که این بیماری‌های مشترک درمیان رهبران این کشورها سبب‌شده که بهداشت و درمان عمومی و لزوم ارائه خدمات پزشکی مؤثر دراین جوامع، جزو اولویت‌های اصلی دولت‌های آنها در این مسیر رشد قرار گیرد و کیفیت زندگی شهروندانشان را بهبود بخشد.

جراحی در بوگوتا

خوان مانوئل سانتوس رئیس‌جمهور کلمبیا اکتبر گذشته اعلام کرد که به سرطان پروستات مبتلا شده است. او همان روزها در بوگوتا جراحی شد. سانتوس گفته بود به‌رغم محدودیت‌های ایجاد شده درپی این بیماری برای وی، همچنان تمامی اختیارات مربوط به ریاست‌جمهوری را برعهده خواهد داشت.

مورالس و کاسترو

در اسناد جنجالی سایت ویکی‌لیکس فاش شده بود که او و مورالس رئیس‌جمهور بولیوی هم توموری بدخیم در بینی‌اش داشته و لولا داسیلوا رئیس‌جمهور پیشین برزیل او را به‌منظور جراحی این تومور به سائوپائولو دعوت کرده است. تاریخ این سند به ژانویه سال 2009 برمی‌گشته و به مکالمه‌ای میان وزیردفاع برزیل و سفیر آمریکا در این کشور بعد از ملاقات مورالس و لولا در لاپاز مربوط می‌شده است. درواقع دولت برزیل درهمان زمان آمریکا را در جریان بیماری مورالس قرار داده بود. دولت بولیوی هرگز این خبر را تأیید نکرده ولی ظاهرا پزشکان هم در اکتبر سال 2008 و درپی سردردهای مکرر مورالس، او را به انجام عمل جراحی ترغیب کرده بودند. اما ظاهرا رئیس‌جمهور بولیوی که درآن دوره در چند رویداد مهم رسمی شرکت نکرد، جراحی را به بعد از ژانویه سال 2009موکول کرده‌است. درمورد بیماری فیدل کاسترو رهبر کوبا هم که درسال 2006 از قدرت کناره‌گیری کرد و آمریکا مدعی شد که او به بیماری سرطان مبتلاست، شک وشبهات زیادی وجود دارد. اگرچه مقامات کوبایی بارها تأکید کرده‌اند که او به سرطان مبتلا نیست ولی هیچ خبر دقیقی در مورد بیماری او وجود ندارد. در اسناد منتشرشده از سوی ویکی‌لیکس فاش شد که بیماری کاسترو او را درمدت زمان سریع از پای درنخواهد آورد بلکه به‌تدریج اندام او را تضعیف کرده و به کام مرگ خواهد کشاند. همچنین دراین اسناد آمده است که کاسترو نخستین بار درجریان سفری در هواپیما دچار خونریزی داخلی شده و بلافاصله با اعلام بیماری خود، از قدرت کنار رفته است. با این حال رسانه‌های غربی هر چند وقت یک‌بار خبری درباره بیمارشدن شدید کاسترو و حتی مرگ او منتشر می‌کنند؛ گویی در غرب بسیاری در انتظار خبر مرگ کاسترو هستند.

جدال با بیماری

درژوئن سال 2011 نخستین خبرها از بیماری مشکوک هوگو چاوز، رئیس‌جمهور ونزوئلا به رسانه‌ها درز کرد. ابتدا جهانیان از عدم‌انتشار اخبار دقیق درمورد ابتلای هوگو چاوز به بیماری سرطان شگفت‌زده شدند. چاوز که حتی درابتدا اعلام نکرده بود که غده سرطانی درکدام یک از اعضای بدنش رشد کرده، برای درمان بیماری به کوبا رفت و بعد از مدتی اعلام کرد که سرطان را شکست داده و درحال بهبودی است اما در فاصله چندهفته ‌بار دیگر در کوبا بستری و تومور بدخیمی که ادامه سرطان چند‌ماه پیش او بود از لگنش بیرون آورده شد. در آن زمان مشخص شد که بیماری وی در حال پیشروی است. آن زمان درمورد بیماری رهبر ونزوئلا به‌دلیل نزدیک بودن انتخابات ریاست‌جمهوری این کشور و به‌منظور جلوگیری از تأثیرگذاشتن این اخبار در روند رأی گیری، اطلاع‌رسانی دقیقی صورت نگرفت. بیماری سرطان چاوز هنوز درمان نشده و او حتی قادر به سوگندخوردن برای دومین دوره ریاست‌جمهوری خویش هم نشد و این موضوع باعث اعتراض اپوزیسیون ونزوئلا و هرج و مرج و آشفتگی در این کشور شده است.

عبور از سرطان

درمیان رهبران آمریکای لاتین، کریستینا فرناندز کرچنر رئیس جمهور آرژانتین از بقیه همتایانش خوش‌شانس‌تر بود. او چند هفته بعد از آغاز دوره دوم ریاست‌جمهوری‌اش اعلام کرد که به سرطان تیروئید مبتلاست.
پزشکان بعد از جراحی و خارج کردن غده تیروئید او اعلام کردند که سلول‌های سرطانی هرگز در تیروئید او فعال نبوده‌اند. نستور کرچنر، شوهر فرناندز که رئیس‌جمهور قبلی این کشور بوده هم بعد از پایان دوران ریاست‌جمهوری‌اش در اثر بیماری از دنیا رفت.

سرطان خوش‌خیم

فرناندو لوگو رئیس‌جمهورسابق پاراگوئه هم یکی دیگر از رهبران آمریکای جنوبی بود که درسال 2010 به سرطان غدد لنفاوی مبتلا شد. البته غده سرطانی او خوش خیم بود و لوگو هم همچون روسف توانست بیماری خود را شکست دهد اما به‌دلیل عدم‌وجود تجهیزات درمانی و بهداشتی لازم در کشورش، بارها به سائوپائولو در برزیل منتقل شد تا تحت درمان‌های ویژه قرار گیرد. لوگو در سال 2011 بعد از استیضاح و آنچه از آن به‌عنوان کودتای پارلمانی نام برده شد، از سمت خود عزل شد.

میراث ریاست‌جمهوری

در آوریل 2009، دیلما روسف رئیس‌جمهور برزیل، پیش از شروع مبارزه انتخاباتی‌اش برای راهیابی به کاخ ریاست‌جمهوری، متوجه شد که به سرطان غدد لنفاوی مبتلاست. او بعد از ماه‌ها شیمی درمانی و بعد از انتخاب‌شدن به مقام ریاست‌جمهوری برزیل، اعلام کرد که مشکلات مربوط به بیماری برطرف شده‌ است ولی همچنان هرشش‌ماه یک‌بار تحت کنترل و معاینه‌های پزشکی قرار می‌گیرد. اما اگر روسف پیش از برگزیده‌شدن به سمت ریاست‌جمهوری متوجه سرطان خود شد، لوئیز ایناسیولولا داسیلوا رئیس‌جمهور قبلی این کشور و از هم حزبی‌های روسف، دراکتبر 2011 از ابتلایش به سرطان حنجره آگاه شد؛ یعنی دو سال بعد از پایان دوره کاری‌اش متوجه بیماری سرطان شد. او بعد از چند‌ماه درمان در دسامبر 2011 اعلام کرد که غده سرطانی او 75درصد کوچک‌تر شده ولی باید تحت درمان‌های دوباره قرار گیرد.

بیماری یا توطئه

زمانی که هوگو چاوز برای نخستین‌بار از عجیب‌بودن اپیدمی سرطان در میان رهبران آمریکای لاتین که عمده آنها را رهبران چپ میانه تشکیل می‌دادند، سخن گفت، هیچ اشاره مستقیمی به ایالات‌متحده نکرده و تنها از امپراتوری‌هایی حرف زده بود که حاضرند برای رسیدن به اهداف خود به هرترفندی روی بیاورند. واشنگتن درواکنش به این اظهارات، چاوز را سرزنش کرده و اتهام استفاده از تکنولوژی‌های بیولوژیک برای ایجاد بیماری سرطان در میان رهبران آمریکای جنوبی که مخالفان سرسخت سیاست‌های دولت این کشور هستند را تکذیب کرد. چاوز هم مدعی شد که هرگز هیچ دولتی را مقصر این بیماری‌ها ندانسته و صرفا افکار آزادانه خود برای توجیه یک شرایط عجیب را به زبان آورده است. با اینکه همان زمان یک پزشک سرشناس ونزوئلایی برای سرپوش گذاشتن روی این ماجرا، بیماری هریک از این افراد را با دلایل علمی و پزشکی توجیه کرد و سیگارکشیدن بیش از حد لولا، جراحی‌های متعدد زیبایی خانم فرناندز برای برطرف کردن چین وچروک‌های صورت وگردن و بی‌احتیاطی‌های لوگو در زمان برقراری رابطه‌های متعدد غیراخلاقی و کارکردن شبانه و مداوم چاوز و تغذیه نامناسب و نامرتب او را عامل بیماری‌های آنها دانست ولی با این حال تئوری مطرح شده از سوی چاوز هرگز نادیده گرفته نشد.تحلیل‌گران سیاسی تردید ندارند که نیروهای امنیتی آمریکا، پیوسته عملیات گسترده‌ای به‌منظور خنثی‌کردن عصیانگری‌های رهبران آمریکای لاتین انجام می‌دهند. تاریخ نشان داده که پنتاگون و سازمان سیا بارها از مواد رادیواکتیو و بیولوژیک و سلاح‌های شیمیایی در منطقه آمریکای لاتین استفاده کرده‌اند؛ اگرچه بیشتر اسناد مربوط به این اقدامات از بین رفته‌اند. درسال 1947مأموران اف بی‌آی و سیا از گروهی از پزشکان آمریکایی که در گواتمالا، 2000شهروند این کشور را با هدف انجام مطالعات و آزمایش‌های تجربی روی سیفیلیس به این بیماری مبتلا کردند، حمایت کرده بودند. آلوارو کولوم رئیس‌جمهور این کشور این تجربیات را جنایات ضد‌بشری دانست و باراک اوباما را مجبور به عذرخواهی کرد. کوبا ازجمله کشورهایی است که بیشترین ضرر ممکن را از حملات بیولوژیک آمریکایی متحمل‌شده و محققان ونزوئلایی امکان استفاده تجربی آمریکا از سلاح‌هایی که امواج رادیویی الکترومغناطیسی منتشر می‌کنند را نفی نکرده و مدعی هستند که امکان دارد این سلاح‌ها برای حمله‌های گزینشی علیه سیاستمداران مخالف این کشور مورد استفاده قرارگیرند.

کد خبر 198267

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز