آمارهای موجود در حوزه سازمان ملل نشان می‌دهد که روند شهرنشینی در کل جهان به‌شدت رو به رشد بوده و این امر نه‌فقط مربوط‌ به کشورهای درحال توسعه بلکه درمورد تمام کشورهای دنیا صادق است.

در واقع پیش‌بینی می‌شود که طی 50 سال آینده عمده جمعیت جهان در شهرها ساکن‌شده و شهرها نیز به نسبت، رشد و توسعه پیداکنند.

در سال 1950 حدود 10 درصد جمعیت جهان در شهرها زندگی می‌کردند و این آمار درسال 2000میلادی به 60 درصد افزایش پیدا کرد. پیش‌بینی می‌شود تا سال 2015 میلادی 10 درصد جمعیت کل جهان در 26 کلانشهر ساکن باشند که از این تعداد 18 کلانشهر آسیایی خواهد بود؛ به‌تعبیر دیگر تا سال 2030 میلادی 56کلانشهر در دنیا خواهیم‌ داشت که جمعیتی بیش از 15 میلیون نفر را به‌خود اختصاص می‌دهند. از تمام این مقدمه‌چینی‌ها می‌توان نتیجه‌گرفت که درآینده باید به ‌موضوع شهر و زندگی شهروندی با عنایت به جمیع‌جهات این مقوله اجتماعی توجه همه‌جانبه‌ای بشود.

از روی زمین به زیر شهر

حال این سؤال پیش می‌آید که برای برآورده‌ ساختن نیازهای ترافیکی مردم در شهرهای بزرگ چه بایدکرد؟ در پاسخ به این پرسش، کارشناسان امر از حدود دودهه پیش به‌ این سو، متفق‌القول به توسعه معابر زیرسطح زمین تأکید داشته‌اند. اما اینکه چرا برای افزایش معابر ترافیکی در شهرها باید به تونل‌سازی بیشتر توجه شود، علل خاص خود را دارد. تونل‌های شهری انواع و اقسام مختلفی دارند که از تونل‌های ترافیکی و تونل‌های ریلی برای حمل‌ونقل عمومی گرفته تا تونل‌های تأسیسات با کاربری‌های عمومی مثل کانال‌های تأسیسات مشترک را شامل‌ می‌شوند.

شهرتهران درمقوله تونل‌های شهری یک شهر به‌شدت عقب‌مانده به‌حساب می‌آید. باید توجه‌داشت که اگر توسعه یک شهر بدون ‌توجه به زیرساخت‌های آن صورت‌ پذیرد، عواقبی برای شهروندان درپی خواهدداشت که مشکلات را به‌ توان مضاعف می‌رساند. آنچه این روزها باتوجه به مسائل زیست‌محیطی بیشتر موردتوجه قرارمی‌گیرد، جنبه‌های اجتماعی موضوع تونل‌سازی است. یکی از مسائل مهمی که در حوزه کارهای عمرانی با آن سروکار داریم، این است که با ردشدن هر بزرگراه از یک محله یا منطقه، یک شکاف اجتماعی در آن محل ایجاد می‌شود که پیوستگی اجتماعی محلات را از بین می‌برد. البته معمولاً در جمع‌های فنی به مسائل اجتماعی خیلی توجه نمی‌شود ولی یکی از ضرورت‌های پیش روی ما در حوزه مسائل اجتماعی، بازگرداندن هویت‌های محلی به جامعه و شهر است که این کار در توسعه سطحی معابر بسیار سخت ‌است اما وقتی از تونل استفاده می‌کنیم زندگی روی سطح زمین به‌صورت پیوسته جریان دارد و در زیرزمین فعالیت‌های مربوط‌ به حمل‌ونقل، ترافیک و مسائل اینچنینی شکل‌ می‌گیرد.

بحث بعدی در توجیه ضرورت‌های ایجاد تونل در کلانشهری مثل تهران، مباحث‌روانی و سطح استرس شهروندان است. در شهری مانند تهران که مردم برای انجام کارهای روزانه به‌طور متوسط دو‌ساعت در طول شبانه‌روز درگیر ترافیک هستند، سطح آرامش‌روانی به‌شدت افت‌کرده و این بسیار مهم است که زندگی و سلامت شهروندان را چه از نظر سلامت جسمی و چه از نظر سلامت روانی به آنها بازگردانیم.

از طرفی ما باید مانند خیلی از کشورهای دیگر از فضاهای زیرزمینی به‌عنوان سازه‌های چندوجهی و درحوزه‌هایی مثل پدافند غیرعامل بهره‌گیری ‌کنیم تا از روی سطح‌زمین برای توسعه فضای سبز و سرویس‌دهی عمومی مردم استفاده‌ شود. ذکر این نکته ضروری ‌است که شبکه معابر در ارگ قدیم شهر تهران، تقریباً توسعه پیدا نـکرده و البته توسعـه نیـز پیدا نخواهدکرد؛ اگر نگاه ما به‌توسعه معابر فقط درسطح باشد چراکه بسیاری از خیابان‌های شهر از آن‌دسته خیابان‌هایی هستند که هویت‌تاریخی، ملی و نوستالژیک تهران را با خود به‌همراه دارند و کسی حاضر نیست با این بهانه که قرار است از یک معبر وسیله ‌نقلیه عبور کند، این هویت را نادیده ‌بگیرد. پس چاره‌ای نداریم که به‌توسعه معابر در رو یا زیرسطح شهر فکر کنیم که البته توسعه روی سطح نیز در بسیاری از اوقات میسر نیست زیرا وقتی پل‌سازی را به‌عنوان گزینه برتر انتخاب می‌کنیم، همان هویت تاریخی و نوستالژیک شهرمان زیرسؤال می‌رود. موضوع مهم آن است که توسعه پایدار نیازمند تأمین زیرساخت‌ها است و برای این زیرساخت‌ها باید راه‌حل‌های مناسب ارائه‌ شود.

شبکه پرتراکم تردد

امروزه تهران حدود هشت‌میلیون جمعیت ثابت را در خود جای داده و حدود سه‌میلیون وسیله‌نقلیه در این شهر تردد می‌کنند؛ ضمن اینکه حداقل دومیلیون نفر جمعیت شناور در تهران وجود داشته و 15 میلیون سفر طی هر شبانه‌روز در پایتخت شکل ‌می‌گیرد. این میزان تردد در شبکه‌ای صورت ‌می‌گیرد که به‌شدت پرتراکم است. نگاهی به‌وضعیت بزرگراه‌های پایتخت نشان‌می‌دهد که توسعه تمام این شریان‌های طویل درجایی متوقف‌شده و به‌همین دلیل است که بارها عنوان کرده‌ایم تهران حداقل به 40کیلومتر تونل ترافیکی دیگر نیازدارد. براساس بررسی‌های انجام‌شده برای افق 2026 تهران، اگر جمعیت شهرمان را ثابت تصورکنیم، به‌موجب رشد و توسعه قطب‌های جمعیتی در پهنه‌های غرب، شرق و جنوب پایتخت، بخش قابل‌توجهی از این جمعیت برای کار و زندگی به تهران رفت‌وآمد خواهند داشت. با این نگاه، برنامه‌ریزی ما برای آینده نزدیک باید به‌گونه‌ای باشد که بتوانیم جوابگوی نیازهای این جمعیت درحال تردد به شهر باشیم. درحال حاضر باتمام تلاش‌های گسترده‌ای که در سال‌های اخیر انجام‌شده و جای تشکر هم دارد اما عملاً با این موضوع مواجه‌هستیم که سالانه حدود 500 هزار خودرو به شبکه معابر ما اضافه ‌می‌شود.

از آن طرف خروجی قابل‌توجهی ازحیث حذف خودروهای فرسوده نداریم. به‌همین دلیل ساعات اوج ترافیک شهر تهران به بیش‌از شش‌ساعت در روز رسیده که این یک آمار وحشتناک است. استرس‌ها و فشارهای روانی به‌همراه آلودگی مفرط هوا و مسائلی از این دست تماماً مواردی هستند که شهروندان تهرانی هزینه آن را می‌پردازند و همگی ناشی ‌از همین ترافیک سنگین معابر است. معمولاً در کلانشهرها متوسط سرعت خودروها 40کیلومتر بر ساعت است که در تهران این سرعت حدود 20 کیلومتر برساعت است. خیلی از شهرهای دیگر دنیا مانند توکیو، لندن و نیویورک نیز دارای چنین شرایطی بوده‌اند که البته مشکل موجود را حل کرده‌اند و بنابراین ما نیز می‌توانیم این معضل‌ترافیکی را برطرف‌سازیم به‌شرط آنکه با نگاه سیستماتیک به مسائل توجه کنیم. تونل نیایش با حدود 10کیلومتر کار زیرزمینی یک نمونه از این نوع نگاه به مسائل ترافیکی شهر محسوب می‌شود.

راهکارپیشرفت

ذکر این نکته ضروری است که برای پیشرفت در نهضت تونل‌سازی نیازمند تربیت مشاوران جامع‌الشرایط و نیز تبیین استانداردهای زیست‌محیطی و ترافیکی براساس شرایط بومی حمل‌ونقل در کشور هستیم. از طرفی باید یک معماری نظام‌اجرایی در کشور داشته‌باشیم که شامل برخی موارد است؛ در درجه اول راهبردها و سیاست‌های این موضوع باید شکل‌بگیرد و شفاف شود. این راهبردها از عالی‌ترین سطوحی که در رابطه با توسعه شهرها فکر می‌کنند باید انتشار یابد و مبنایی برای خط‌کشی‌های بعدی قرارگیرد. در وهله بعد ما به قوانین و مقررات مؤثری نیاز داریم که بعضی از این قوانین در حال تولید هستند.

بحث بعدی رویه‌ها و دستورالعمل‌ها هستند و چاره‌ای نداریم که در فعالیت‌هایی با تکنولوژی بالا مانند تونل‌سازی به سمت کارهای استاندارد پیش برویم. انباشت دانش، ممیزی و کنترل مستمر پروژه‌ها مبحث بعدی است. درواقع هر تجربه باید برای فعالیت‌های مشابه بعدی به کارآید. آموزش و فرهنگسازی، مسئله مهم دیگری است که باید به آن توجه شود. این آموزش چه در حوزه فرهنگ رانندگی و چه در مقوله تربیت کارگران شاغل در امر تونل‌سازی باید صورت‌ پذیرد.

کد خبر 198547

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز