از آنجا که متولی جشنواره بینالمللی فیلم فجر دولت است، پیروی دبیران جشنواره و مسئولان از خطمشیها و همچنین تغییر نگرشها براساس سیاست و اساس حاکم بر هر دولتی امری بدیهی است. سیویکسالگی جشنواره فیلم فجر به دبیری محمدرضا عباسیان نیز از این تغییرات بینصیب نمانده است. عباسیان اعلام کرده که جشنواره امسال از فیلمهایی با موضوع خیانت و نگاهی روشنفکرانه مبراست و تنها کیفیت و استانداردبودن آثار به لحاظ هنری در اولویت قرار دارد. وی فیلمهای حاضر در جشنواره را کاهش داده و همچنین تغییراتی در بخشها و جوایز این دوره ایجاد کرده است. درحالیکه سال گذشته محمد خزاعی، دبیر جشنواره سیام، جشنواره بینالمللی فیلم فجر را یک جشن ملی میدانست و گفته بود که همه فیلمسازان با آثار متنوعشان امکان حضور در جشنواره را خواهند داشت و به باشکوه برگزارشدن جشنواره همراه با افزایش فیلمهای حاضر در بخش مسابقه مصر بود. این تناقضها و تفاوتها در شیوه دبیری جشنواره که در زمان مدیریت سیدمحمد حسینی و جواد شمقدری بهعنوان رئیس سازمان سینمایی رویداده، امری است که ایجاد شائبه کرده. با این تعابیر جشنواره فیلم فجر بهعنوان بزرگترین اتفاق فرهنگی کشور، اسیر دیدگاههای سلیقهای مدیران و مسئولان شده است. بهنظر میرسد با گذشت 31سال از برگزاری جشنواره، مسئولان فرهنگی به یک اجماع بهمنظور چگونگی نحوه اجرای آن نرسیدهاند و همچنان این رخداد سینمایی کشور در مرحله آزمون و خطا بهسر میبرد.
مسئولان و سینماگران در زمان پایهگذاری جشنواره فیلم فجر هدف از برگزاری آن را بررسی کارنامه یک سال سینمای ایران و ارتقای منزلت و حیثیت هنرمندان سینمایی در جامعه عنوان کردهاند. همچنین این رویداد ملی و داخلی امکان حیات و رشد سینما را فراهم میآورد و میتواند بهعنوان آیینه تمامنمای سینمای ایران عمل کند. علی معلم بهعنوان یکی از سینماگرانی که چندین سال داوری جشنواره بینالمللی فیلم فجر را عهدهدار بوده و امسال هم بهعنوان یکی از اعضای هیأت انتخاب در سی و یکمین دوره از جشنواره حضور داشته، دلیل اهمیت جشنواره فیلم فجر را بخش ملی آن میداند، چراکه در طول برگزاری این مراسم فرصتی برای ارزیابی و رصد سینمای ایران فراهم میشود. به عقیده وی در کنار مشکلات موجود در زمان برگزاری جشنواره، تداوم این رویداد سینمایی نشانگر تأثیرات مثبت و خوب آن است. وی از نظم حاکم بر جشنواره و کیفیت فیلم تولیدشده بهعنوان اصلیترین اولویتها نام میبرد و معتقد است که ساختارهای حرفهای، چگونگی برگزاری و ایجاد شرایط مناسب برای نمایش فیلمها و همچنین انتخاب آثاری که دارای جنبهها و ارزشهای هنری سینما هستند، در مطرحشدن جشنوارهها دارای اهمیت و تأثیرند.
اکبر عالمی نیز معتقد است که همه جشنوارهها هدف اصلیشان بررسی نقاط قوت و ضعف سینماست و برای هرچه بهتر برگزارشدن این قبیل جشنوارهها باید از تداخل سلیقهها که باعث بیثباتی سیاستهای جشنواره میشود، جلوگیری کرد. بنا به گفته وی تعویض سالانه دبیر جشنواره عاملی است برای نرسیدن به یک ثبات فرهنگی و موفقیت چندانی از این تغییرات بهدست نخواهد آمد، چراکه مدیریت نیازمند شناخت و ارزیابی محیط است و با تغییر مدیران، آنان مجال کافی برای آشنایی و ارزیابی شرایط نخواهند داشت.
پوران درخشنده که امسال با «هیس، دخترها فریاد نمیزنند» در بخش مسابقه سینمای ایران حضور دارد به بازگشت به اصول اولیه جشنواره فیلم فجر معتقد است و میگوید که این جشنواره باید در اعتلای سینمای ایران نقش بسزایی داشته باشد و بتواند با نشاندادن مشکلات جامعه با مخاطبان ارتباط برقرار کند. بنا به گفته درخشنده جشنواره فیلم فجر نباید مطابق سلایق مدیرانی باشد که برای مدتی در این عرصه فعالیت میکنند. وی معتقد است که جشنواره، محملی است برای به چالشکشیدن فرهنگ و باورهای غلط جامعه است که در نتیجه میتواند به طرح مسئله بینجامد و مسئولان را برای چارهاندیشی یاری کند ودر مقابل نیز میتواند نقاط قوت و توانمندیهای جامعه را معرفی کند.
مهمترین وجه متمایزکننده این جشنواره نسبت به دورههای پیشین وعده دبیر جشنواره سی ویکم مبنی بر تجهیز سالنهای اکران به سیستم دیجیتال است. استفاده از دوربینهای دیجیتال برای ساخت آثار سینمایی فیلمسازان را با مشکلاتی مواجه کرده، چرا که همزمان با تحریم اقتصادی ایران تبدیل نسخههای دیجیتال به نسخه 35میلیمتری به کاری دشوار تبدیل شده است. از سوی دیگر تنها تعداد محدودی از سالنها از سیستم دیجیتال برخوردار هستند و امکان اکران نسخ دیجیتال درآنها وجود دارد. با توجه به چنین شرایطی عباسیان گفته است: از آنجا که پخش سیستم دیجیتال قویتر از سیستم آنالوگ است و رنگ و نور در این سیستم از کیفیت بالاتری برخوردار است و همچنین به لحاظ اقتصادی به نفع سینماست، سازمان سینمایی در پی دیجیتالکردن سیستم پخش در سینماهای کشور است که این اتفاق در زمان برگزاری سیویکمین دوره از جشنواره به ثمر خواهد نشست.
این در حالی است که علی معلم در اینباره میگویدکه اکران دیجیتال همگام با تکنولوژیهای روز نقطه مثبتی است، چراکه سینمای جهان نیز سالهاست از این تکنولوژی بهرهمند شده، اما ما در انتقال و ارتباط صحیح با آن دچار مشکل هستیم. بنابراین زمانی که یک تکنولوژی جدید میآید چنان با آن بد برخورد میشود که آدم عطایش را به لقایش میبخشد و ترجیح میدهد همان شکل سنتیاش باقی بماند. علی معلم، خود نیز نمایش فیلم بهصورت 35میلیمتری را ترجیح میدهد، چرا که معتقد است این شکل از نمایش به لحاظ هنری ارزشمندتر است؛ مگر فیلمهایی که اساسا روی تکنولوژی دیجیتال باید نمایش داده شوند.
محمدعلی باشهآهنگر که سال گذشته با فیلم «ملکه» در جشنواره بینالمللی فیلم فجر حضور داشت نیز معتقد است که ایران باید همگام با سایر کشورهایی که از این تکنولوژی استفاده میکنند حرکت کند. بنا به گفته وی، سینمای ایران باید در جهت توسعه صنعت دیجیتال عمل کند، چرا که زیرساختهای دیجیتال در سینمای کنونی به درستی جا نیفتاده و نیازمند پیشرفت در عرصههای مختلف ازجمله تصویربرداری دیجیتال، تدوین، جلوههای ویژه و لابراتوار است. باشهآهنگر میگوید که سینمای دیجیتال در هزینه، حملونقل، کیفیت ارائه فیلم، ورود نسل نو به عرصه و در ایمنی خود فیلم و پیشگیری از سرقت آثار هنری به سینماگران ایرانی کمک خواهد کرد.
آفت تغییرات مداوم
جشنواره فیلم فجر چه دوست داشته باشیم و چه نه، رخدادی دولتی است. جشنوارهای که مهمترین ویترین دولت در حوزه فرهنگ و هنر بهشمار میآید و میزان حساسیتهایی که نسبت به آثار حاضر در جشنواره فجر نمود مییابد به خوبی نشاندهنده این نکته است. جشنواره فیلم فجر همواره کارنامه مدیریت سینما را به نمایش گذاشته و نتیجه یک سال سیاستگذاری دولت در حوزه سینما را میتوان در فیلمهای حاضر در جشنواره مشاهده کرد. از سوی دیگر تغییرات مداوم چه در شیوه برگزاری و چه در رویکرد جشنواره، نوعی عدم ثبات را به مهمترین رخداد سینمایی کشور تحمیل کرده که با هر متر و معیاری، این اتفاق را نمیتوان مثبت قلمداد کرد.
رسیدن به معیارهایی مشخص و مدون که از رخدادهای فرامتنی متاثر نشود، میتواند جشنواره فیلم فجر را به جزیره ثبات برساند. در این صورت، هم تکلیف سینماگران مشخص است و هم مدیران مجبور نیستند هرسال رویکرد جشنواره را دچار تغییر و تحول کنند.
اینکه در عرض چهار سال و در دوران مدیریت یک فرد بر حوزه سینما، جشنواره فیلم فجر سهدبیر عوض کرده نشاندهنده بحرانی جدی در نحوه اتخاذ تصمیمات کلان سینمایی است. جشنوارهای که امسال سیویکساله میشود، اگر میخواهد مسیر اعتلا را طی کند باید در خیلی چیزها تجدید نظر کند.