نمیشود گفت کاخ سفید روابط خود را اصلاح خواهد کرد یا رویکردی سختگیرانهتر در پیش خواهد گرفت. بسیاری از کارشناسان در واشنگتن از دلسردی دولت اوباما از روسها بهخاطر عدمانعطاف در مسئله سوریه، موضع نسبت به ایران و خصومت تغییرناپذیر با برنامههای سپرموشکی آمریکا در اروپا سخن میگویند. شاید خطمشی حزبی تغییر نکند اما احتمالا در لفظ شاهد تغییراتی خواهیم بود البته این هم چندان قطعی نیست. زمانی که دیمیتری مدودف ریاستجمهوری روسیه را بهعهده داشت، سیاست آمریکا در برابر روسیه از نو طراحی شد به این امید که مدودف بتواند ولادیمیر پوتین را تحتالشعاع قرار دهد. از سال 2011 که مشخص شد مدودف کنار خواهد رفت، کاخ سفید علاقهاش را به روسیه از دست داد و فقط زمانی نسبت به فعالیتهای مسکو واکنش نشان داد که روسها در سطح بینالمللی در جریانهایی مانند ایران و سوریه مسئلهساز شدند. حتی زمانی که درماه سپتامبر، پوتین بساط آژانس بینالمللی توسعه ایالات متحده را به اتهام دخالت در سیاست روسیه برچید، اوباما این تحقیر را ندیده گرفت.
به همینخاطر هنوز نمیتوان مطمئن بود اوبامایی که دوباره رئیسجمهور شده در قبال روسیه چه موضعی خواهد داشت. او که یک دمکرات چپگراست جز مسئله زنان یا اقلیتها، به ارزشهایی مانند دمکراسی ، حقوق بشر و آزادی بیان، علاقهای ندارد.
به همینخاطر در جریان اعتراضهای سال گذشته مخالفان به انتخابات روسیه، دولت آمریکا خود را کاملا کنار کشید. از طرفی بهنظر میرسد اوباما بسیار مایل است یک معاهده کاهش تسلیحات نظامی دیگر با مسکو امضا کند. ظاهرا او به خلع سلاح اعتقاد راسخ دارد که این برای سیاستمداری مانند او چندان عجیب نیست.
اگر در این میان چیزی نصیب پوتین شود احتمالا چنین پیشنهادی را خواهد پذیرفت. خواستههای احتمالی او به این شکل خواهد بود: خودداری آمریکا از حمایت معنوی از مخالفان روسیه، عدماجرای لایحه کیفر سرگئی مگنیتسکی (که به ممنوعیت ورود گروهی از دیپلماتها و مقامات روسیهای به آمریکا بهخاطر نقض حقوق بشر مربوط میشود) و جلوگیری نکردن واشنگتن از فعالیتهای مسکو در کشورهای شوروی سابق بهویژه گرجستان و اوکراین. شاید بعید بهنظر برسد دولت اوباما به چنین درخواستهایی توجه بسیاری نشان دهد اما امکان دارد در رویکرد خود تغییراتی داشته باشد. بههر حال زمانی که میت رامنی انتخاب نشد، ساکنان کرملین بسیار متأسف شدند زیرا علاقهمندی او به اجرای معیارهای دمکراسی عمیقتر بود اما دولت رقیب او فعلا ترجیح میدهد به جای تمرکز کردن روی روسیه به ایران و سوریه بپردازد.
حمایت پوتین از ایران و سوریه نیز بیشتر از آنکه بهخاطر حمایت از منافع یا دوستان روسیه باشد به این دلیل است که از نظر او تغییر حکومت کاری غیرقابلقبول است. به هر حال تا زمانی که روسیه در سازمان ملل متحد از حق وتو برخوردار باشد، مسکو در قبال واشنگتن یک موضع چانهزنی مشخص خواهد داشت. از طرفی بهنظر نمیرسد آمریکاییها برای اتخاذ تصمیم قطعی در مورد ایران و سوریه آمادگی کامل داشته باشند. بنابراین روسیه مجال نفس کشیدن دارد. به همینخاطر حمایت کرملین از دولت اسد و ارسال تجهیزات نظامی جز مخالفت و انتقادهای لفظی واکنش دیگری درپی نداشته است. همین موجب شده پوتین بیش از پیش ترغیب شود و نشانههایی از تغییر در روابط طرفین دیده نمیشود. ظاهرا سیاست کاخ سفید در برابر کرملین آن است که تا زمانی که موجب دردسر نشدهاند، اجازه دهد روسها بهکار خود مشغول باشند. پس تا وقتی که به حساسیتهای آمریکا آسیبی وارد نشده و خطری برایشان ایجاد نشده، روسها میتوانند بههمین شیوه ادامه دهند و این سیاست دنبال خواهد شد.