گروه حوادث: دو برادر از سوی دو زن آرایشگر اجیر شده بودند تا با حمله به خانه زن باردار، دست به سرقت طلاهای داخل گاوصندوق خانه بزنند.

متهمان

عقربه‌ها ساعت سه بعد از ظهر هفتم آذر‌ماه سال‌جاری را نشان می‌داد که ساکنان فلکه دوم نیروی هوایی صدای فریاد‌های زن‌بارداری را شنیدند که مرتب می‌گفت: دزد، دزد. آنها همزمان دو مرد را دیدند که سوار بر موتور سیکلت فرار کردند. با اطلاع پلیس از ماجرا، تحقیقات برای شناسایی سارقان آغاز شد. زن باردار که مدعی بود دزدان سه کیلو طلا را سرقت کرده‌اند به مأموران گفت: در خانه استراحت می‌کردم که ناگهان دو مرد نقابدار را بالای سرم دیدم.

آنها با وجود اینکه متوجه شدند من باردار هستم دست و دهانم را با چسب بستند و با تهدید چاقو و شوکر مرا مجبور کردند تا محل نگهداری کلید گاوصندوق را به آنها نشان دهم. من هم بدون مقاومت کلید گاوصندوق را در اختیار آنها قرار دادم. وی ادامه داد: زمانی که سارقان مشغول سرقت طلا و جواهرات داخل خانه بودند، پسر 9ساله‌ام وارد خانه شد. آنها برای ترساندن پسرم، وی را مورد ضرب و شتم قرار دادند طوری‌که سر او شکست و دچار خونریزی شد. سارقان در زمان سرقت طلا و جواهرات گاو صندوق، من و پسرم را داخل یکی از اتاق خواب‌ها حبس کرده بودند که با شنیدن صدای بسته شدن در آپارتمان متوجه شدم آنها از خانه خارج شده‌اند. بلافاصله از آپارتمان بیرون آمدم و در داخل کوچه شروع کردم به فریاد زدن.

در الکترونیکی رمزدار

بعد از اظهارات مالباخته، کارآگاهان راهی محل سرقت شدند. در ورودی آپارتمان الکترونیکی و رمزدار بود و بررسی‌ها نشان می‌داد که دزدان از قبل رمز در را می‌دانسته اند. از سوی دیگر مأموران در بازبینی تصاویر دوربین‌های مداربسته مجتمع مسکونی دریافتند که سارقان با در اختیار داشتن ریموت کنترل در پارکینگ، سوار بر موتورسیکلت وارد آنجا شده و نقشه سرقت را عملی کرده‌اند.

ردپای زوج جوان

کارآگاهان برای به‌دست آمدن سرنخی از دزدان به پرس و جو از زن باردار و همسرش پرداختند. همسر وی به مأموران گفت: من در زمینه ساختمان‌سازی‌ و خرید و فروش املاک فعالیت دارم. برای پیش فروش آپارتمان اقدام به انتشار آگهی کرده بودم و چند روز پیش شخصی با من تماس گرفت و مدعی شد که قصد دارد یکی از واحدهای مسکونی را پیش خرید کند. یک روز قبل از سرقت بود که این مرد همراه زن جوانی به دفتر کار من آمدند و برای بازدید آپارتمان در حال ساخت همگی سوار ماشین من شدیم و به آنجا رفتیم. آن روز وقتی به خانه برگشتم متوجه شدم که ریموت کنترل در پارکینگ داخل ماشینم نیست و حالا حدس می‌زنم که آن زن و مردی که به بهانه بازدید آپارتمان سوار ماشینم شده بودند، آن را سرقت کرده‌اند تا نقشه دستبرد به خانه‌ام را عملی کنند.

بعد از اظهارات مالباخته، مأموران به چهره نگاری زن و مردی پرداختند که به‌عنوان خریدار آپارتمان به دفتر کار او رفته بودند. همسر مالباخته وقتی تصویر چهره نگاری شده را دید با تعجب فریاد زد که زن جوان را می‌شناسد. او گفت: این زن مهناز نام دارد و آرایشگر است. من و تمامی اعضای خانواده‌ام به‌عنوان مشتری به آرایشگاهی می‌رویم که مهناز در آنجا مشغول به‌کار است.
ماموران راهی آرایشگاه مورد نظر شدند اما آنجا تعطیل شده بود.

آنها با شناسایی صاحب آرایشگاه به نام ژاله به محل سکونت وی رفتند اما این زن محل سکونت خود را نیز تغییر داده بود. تلاش برای دستگیری این زن ادامه یافت تا اینکه 10بهمن ماه، محل اختفای ژاله شناسایی و او دستگیر شد. وی در همان تحقیقات اولیه به مشارکت در سرقت اعتراف کرد و گفت:

با همدستی همکارش به نام مهناز، همسر او و برادر شوهرش نقشه سرقت را طراحی کردیم. وی ادامه داد: همسر مالباخته از مشتری‌های قدیمی آرایشگاه بود و من و مهناز می‌دانستیم که وضع مالی خوبی دارد و مقدار زیادی طلا و جواهرات در خانه‌اش نگهداری می‌کند. برای همین تصمیم گرفتیم با همدستی شوهر و برادر شوهر مهناز دست به سرقت از آنها بزنیم. ابتدا مهناز و همسرش به بهانه پیش خرید آپارتمان به دفتر مالباخته رفتند و در فرصتی مناسب اقدام به سرقت کنترل در پارکینگ کردند. از طرفی چندبار وقتی همسر مالباخته در آرایشگاه بود، تلفنی رمز در آپارتمانشان را به اعضای خانواده‌اش داد و به این ترتیب رمز در را هم به‌دست آوردیم و دست به سرقت زدیم.

شلیک پلیس

کارآگاهان بعد از شنیدن اعترافات نخستین متهم موفق به شناسایی مخفیگاه دیگر متهمان شدند. آنها وقتی این محل را زیرنظر گرفته بودند، متوجه مهناز و برادرشوهرش شدند که سوار بر یک دستگاه پژو 206قصد ورود به آنجا را داشتند اما به محض مشاهده مأموران فرار کردند. کارآگاهان با هدف قرار دادن چرخ خودرو، آن را متوقف کردند اما برادر شوهر مهناز قصد داشت با پای پیاده به فرار ادامه دهد که هدف اصابت گلوله قرار گرفت و به همراه مهناز دستگیر شد.

در ادامه معلوم شد که همسر مهناز با فروش بخشی از طلاهای مسروقه یک دستگاه 206خریده اما چند روز بعد از خرید خودرو در یک تصادف رانندگی، عابر پیاده‌ای را مجروح کرده و خودش به‌خاطر نداشتن گواهینامه دستگیر شده است. به این ترتیب آخرین عضو باند نیز شناسایی شد و در بازجویی‌ها به سرقت سه کیلو طلا اعتراف کرد.

سرهنگ محمد اشراقی، رئیس پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران با اعلام این خبر گفت: مقداری از طلاهای مسروقه در مخفیگاه متهمان کشف شد و افرادی نیز به اتهام خرید اموال مسروقه بازداشت شدند. به گفته وی قرار قانونی برای هر چهار متهم پرونده صادر شده و تحقیقات از آنها ادامه دارد.

کد خبر 200171
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز