وزیر آموزش و پرورش در حالی این سخنان را گفته که بسیاری از دانشآموزان ایرانی در مدارسی درس میخوانند که براساس مصداقی که ایشان تعیین کرده جزو مدارس عقب افتاده هستند.
براساس اعلام معاون آموزش متوسطه وزیر آموزش و پرورش 12میلیون و 800هزار دانشآموز در 114هزار مدرسه درس میخوانند و به فرض اینکه 33هزار مدرسه هوشمندسازی شده باشد، به تعبیر وزیر آموزش و پرورش 81هزار مدرسه عقب افتاده در کشور وجود دارد.براساس گفتههای حاجیبابایی اینطور استنباط میشود که میلیونها نفر از دانشآموزان ایرانی در مدارس عقب افتاده تحصیل میکنند.
خیلی از دانشآموزان در مدارس عقب افتاده درس میخوانند، چه برنامهای برای جبران این عقبافتادگی وجود دارد؟ وقتی بودجه وزارت آموزشوپرورش چهاربرابر دولتهای قبلی شده، نتیجه اعتباربخشی به مدارس دولتی باید عقبافتاده محسوبشدن مدارس باشد؟ فروردین امسال اعلام شد« آموزش و پرورش بهگونهای ریلگذاری میشود که ایران را به آرامش برساند و کشور را برای یک آینده بلند و افتخارآفرین آماده کند»؛ آیا عقب افتاده قلمدادکردن مدارس نتیجه این ریلگذاری برای آرامش است؟
11ماه است به مدارس دولتی بهویژه مدارس عادی دولتی حتی یک ریال هم سرانه پرداخت نشده است؛ البته میدانیم وزارت آموزش و پرورش مانند سایر دستگاهها مشکلات بودجهای دارد و چند برابر شدن بودجه که معاون اول رئیسجمهوری از آن سخن گفتهاند گویا شعاری بیش نیست. با وجود تحمیل همه هزینههای مدارس دولتی بهویژه دولتی عادی به مردم، چه اصراری وجود دارد که هزینههای هوشمندسازی مدارس دولتی هم به مردم تحمیل شود؟ آیا مصوبه هیأت دولت مبنی بر اینکه تمام ادارات کل، شهرستانها، بانکها و شرکتها موظف هستند دستکم یک مدرسه را هوشمند کنند اجرا شده است؟ آیا 40میلیارد تومان اعتبار هوشمندسازی وصول نشده است؟ از یک سو گفته میشود نباید هزینههای هوشمندسازی مدارس به مردم تحمیل شود، از سوی دیگر گفته میشود مدرسهای که هوشمند نیست عقبافتاده است.
چندی پیش در واکنش به پرسشی مبنی بر دریافت پول از پدران و مادران دانشآموزان برای هوشمندسازی مدارس اعلام شد دریافت پول برای هوشمندسازی مدارس درصورتی که برای کلاسهای فوقبرنامه باشد بلامانع است و مدیران میتوانند هزینههای لازم را از خانوادهها دریافت کنند.با اینکه هوشمندسازی مدارس باید توسط آموزش و پرورش انجام شود و دولت ملزم به تجهیز مدارس به نیازهای آموزشی است و مدیران مدارس دولتی بهویژه دولتی عادی نباید از مردم برای اینکار پول دریافت کنند به صراحت اعلام شد «هر اقدامی که به ارتقای کیفیت کلاس و مدرسه کمک کند بهعنوان فوق برنامه حساب شده و هوشمندسازی نیز از این قاعده مستثنی نیست».
مگر در مدارس اقداماتی جز برای ارتقای کیفیت انجام میشود که گفته میشود هر اقدامی که برای کیفیت کلاس مدرسه باشد مدیران میتوانند از پدران و مادران دانشآموزان پول دریافت کنند؟ دولت از ابتدای سال 91تاکنون چه کمکی به مدارس دولتی کرده که در مقابل آن از مردم توقع دارید که بار مالی سنگین هوشمندسازی مدارس را بر دوش بکشند؟ فارغ از اینکه براساس اصل 30قانون اساسی دولت موظف است امکانات تحصیل رایگان را برای همه شهروندان کشور تا پایان دوره متوسطه فراهم کند، آیا دولت نسبت به توسعه استفاده از فناوریهای نوین در مدارس کشور هیچ نقشی ندارد؟ سهم آورده دولت برای مشارکت در این پروژه عظیم ملی چیست؟
همانطور که با توجه به مشکلات اقتصادی کمکی طی 11ماه گذشته به مدارس دولتی نشده است، مردم هم برای گذران امور زندگی خود دچار مشکلاتی هستند و این موضوع را نمیتوان کتمان کرد؛ چرا سعی میشود همه بار مالی این کار بزرگ را به پدران و مادران دانشآموزان تحمیل شود؟ مادر دو نفر از دانشآموزان تهرانی یکماه پیش در تماسی به همشهری گفت: ما برای تأمین نیازهای روزانه زندگی فرزندانمان با مشکل روبهرو هستیم؛ سیرکردن شکم بچهها مهم است یا درسخواندن آنها در مدارس هوشمند؟ معلم یکی از مدارس هوشمندسازی شده به سبک آموزش و پرورش، معتقد است هوشمندسازی بیشتر شعاری است و محتوا به میزان مورد نیاز تهیه نشده است.
برخی معلمان هنوز تدریس با استفاده از تکنولوژیهای نوین را بلد نیستند و مدارس براساس تعریف واحد و جامع هوشمندسازی نشدهاند و هوشمندسازی در مدارس تعاریف گوناگونی دارد.در برخی مدارس امکانات تهیه شده خاک میخورند و برای استفاده مجدد باید به روز شوند. فروردینماه سال 90در پاسخ به پرسش همشهری مبنی بر اینکه چه تعریف استانداردی از مدارس هوشمند دارید؟ وزیر آموزش و پرورش گفت: مانند این است که بگوییم انسان باسواد را تعریف کنید.
انسان باسواد تعاریف مختلفی دارد؛ فردی که اول یا دوم ابتدایی را خوانده به همان اندازه سواد دارد. اگر مدرسه به اینترنت یا اینترانت ملی متصل باشد یک نوع است و اگر رایانه به اندازه کافی داشته باشید یک نوع دیگر هوشمند است. اگر به شبکه رشد دسترسی داشته باشد این هم میشود نوعی دیگر. هوشمندی بستگی به محتوایی دارد که در اختیارشان قرار میگیرد.همین وضعیتی که گفته شده، اکنون در مدارس جاری است و هر مدرسهای تعریف خاصی از هوشمندی دارد.
آیا در کشوری که بیش از 150هزار کلاس درس آن با بخاری نفتی گرم میشود، دهها هزار مدرسه خطرآفرین دارد، زنگ ورزش بهمعنای واقعی وجود ندارد، بسیاری از فضاهای غیرآموزشی برای تأمین فضای آموزشی پایه ششم ابتدایی به کلاس درس تبدیل شده است و دولت ریالی بابت سرانه بهحساب مدارس واریز نکرده، هوشمندسازی واجب است یا رفع مشکلاتی اساسیتر که به برخی از آنها اشاره شد؟ البته اخیرا اعلام شد که تبلت وارد برخی مدارس تهرانشده و دانشآموزان از آن استفاده میکنند.
متاسفانه تفاوت و شکاف آموزشی در کشور طی چند سال اخیر زیاد شده است، تنوع مدارس هم زیاد شده، به این مسئله دامن زدهشده و بسیاری از مدارس عادی دولتی به بهانه اعتباربخشی، به مدارس خاص و شهریهبگیر تبدیل شده است. یقینا وزیر آموزش و پرورش در ابتدای دوره وزارت مخالفت صریح خود را با جداسازی دانشآموزان و تحصیل دانشآموزان با معدلهای بالا در مدارس استعدادهای درخشان بیان کرده بود، ولی امسال بهشدت تکذیب کرد.
آیا با هوشمندشدن مدارس همه مشکلات آموزشی و پرورشی کشور حل میشود؟ آیا سخن وزیر که گفته است مدارسی که هوشمند نیستند، عقبافتاده هستند مصداق توهین به دانشآموزانی که دراین مدارس درس میخوانند نیست؟ آیا دانشآموزان این مدارس با شنیدن سخنان وزیر احساس کرامت میکنند؟