اما آیا اینها تمام درصد تواناییهای بازیگری امیرفضلی است؟ اگر هست که باید از این به بعد منتظر دور جدیدی از بازی او باشیم. اما اگر چنین نیست، مصاحبه را بخوانید تا دلایل بروز این عدم توانایی را دریابید. مصاحبهای که پشت صحنه مجموعه سلام در چندین مرحله و میان ضبط سکانسها انجام شد.
ارژنگ امیرفضلی یکی از چهرههایی است که در اوایل دهه هفتاد با موج تازه برنامههای طنز به تلویزیون آمد.
«پرواز 57» و «ساعت خوش» موجب تحول گستردهای در طنز تلویزیونی شد. امیرفضلی و دوستانش خیلی زود به شهرت و محبوبیت رسیدند ولی در سالهای بعد مسیر پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشتند. چنانکه از خود امیرفضلی هم چند سالی خبر چندانی نبود. او پس از یک دوره کم کاری، به فعالیت توأمان در سینما و تلویزیون پرداخته است.
بازیگری که در ابتدای فعالیتش تایید منتقدان و صاحبنظران را به عنوان چهرهای مستعد دریافت کرده بود؛ حالا قصد بازگشت به روزهای اوج را دارد. بازی در یک فیلم پرفروش و حضور در مجموعهای روتین که هر شب روی آنتن است، میتواند مقدمهای بر حضور موفقتر باشد.
- چند سالی هست که از ارژنگ امیرفضلی خبری نبود، جز موارد معدودی در سینما مثل شارلاتان و شام عروسی، این مدت چه میکردید؟
کار خاصی نداشتم. ماشینام را فروختم خرج زندگی کردم. به این راحتی! اگر این شرایط ادامه پیدا میکرد و پیشنهاد بازی دیگری نمیرسید، چه اتفاقی برایتان میافتاد؟ آن وقت هیچ چیز برای فروختن نداشتم چون مستأجر هستم.
- با این حساب انتخاب نقشها و بازیتان کاملاً تحت این شرایط قرار میگیرد؟
بله، البته اگر شرایط مالی اجازه دهد و هر سال 7-8 انتخاب داشته باشم، خب، آن وقت میتوانم نقشهای متفاوت و خاصی بازی کنم.
- حتماً شما میخواهید چنین شرایطی داشته باشید؟
خب، بعضی تحمل این سختی را دارند.
- و البته در نتیجه هم به نتایج خوبی رسیدند، اما ارژنگ امیرفضلی بعد از گذشت 12، 13 سال تجربه در عرصه بازیگری، آیا انتخابکننده است؟
فکر کنم هنوز به آنجا نرسیدهام. با توجه به تجربههای قبلی شما که یک ویژگی نمادین مثل گریم خاص، فیزیک ظاهری و لحنی متفاوت را در نقشهایتان میدیدیم، چرا در «سلام» این طور نیست. خب، بیژن نقش بسیار خاص و سادهای است، از روز اول هم صحبت بود که این پسر30 ساله در خانه نقاشی کند و طرز تفکر خودش را داشته باشد و کمتر تمایل داشته باشد در اجتماع ظاهر شود. چنین نقشی را از زاویه دید تلویزیون کمتر دیدهایم.
- خاص بودن نقش امیر در اخراجیها هم به این دلیل بود که تاکنون چنین نقش معتادی در کارنامه بازیگریتان نداشتید؟
بله، حس کردم فیلمنامه خوب است، فیلم هم جنگی است که تاکنون من تجربه بازی در آن را نداشتم و دوست داشتم یک کار جنگی داشته باشم، به هر حال اگر پیشنهادی باشد که هم به لحاظ فیلمنامه و هم بازیگری خاص باشد هر بازیگری ترغیب میشود.
- از اول برای نقش امیر در اخراجیها انتخاب شده بودید؟
بله، از ابتدا این نقش به من پیشنهاد شد که خوشم آمد.
- مسعود دهنمکی را میشناختید، مثلاً مستند فقر و فحشا و کدام استقلال و کدام پیروزی را دیده بودید؟
نه، هیچکدام را ندیده بودم و ایشان را هم نمیشناختم، اما برای این فیلم با او آشنا شدم.
- آیا حضور بازیگران دیگر عامل انتخاب شما در این فیلم بود؟
بالاخره یک عامل را نمیتوان مثال زد چندین عامل دخیل است تا انگیزهای برای انجام یک کار باشد.
- خب، برای این نقش خاص چه کردید؟
ابتدا خیلی ترس داشتم که مبادا در نقش یک معتاد اغراق شود، چون همیشه مردم ارژنگ امیرفضلی را در کار تلویزیون دیده بودند، اما خوشبختانه فکر کنم نقش 50-50 شد یعنی نه خیلی اغراق شد و نه اینکه خیلی کم گذاشتم، یادم هست روز اول که یک سکانس را گرفته بودیم، کمی صدایم گرفته بود، آقای عبدی به من گفت: سعی کن با نقش زندگی کنی، حرف او روی من تأثیر گذاشت و تلنگری به من زد.
- در پاسخ یکی از سؤالهای قبلی گفتید که تاکنون فیلم جنگی بازی نکرده بودید، به نظر شما «اخراجیها» یک فیلم جنگی به حساب میآید؟ اگر جنگی نیست، پس چیست؟
فکر میکنم فیلمی جنگی است که خط اصلی داستانش مربوط به آدمهای جبهه و جنگ و یا آدمهای بازمانده از جنگ باشد، نه اینکه جبهه بهانهای برای تحول نمادین شخصیتهای قصه باشد.
- با نظر شما مخالفم. خب، اگر این پنج نفر اخراجی به جبهه نمیرفتند، کجا میرفتند؟!
خوب این بستگی به قصه داشت، باید این سؤال مطرح شود که آیا تنها فضای جبهه و جنگ عامل تحول روحی و درونی آدمها میشود؟ وقتی همه اتفاقات و همه چیز بهخاطر جنگ است و تحولات آدمها در جبهه انجام میشود، خب، فیلم جنگی است دیگر.
- فکر میکنید اخراجیها را میتوان نقطه عطف کارنامه بازیگری شما به حساب آورد؟
بله. بعضی انتقادهای مربوط به کار را خوانده و یا شنیدهاید؟ من به این مسائل اعتقاد ندارم. فیلمی که ساخته میشود یکسری انتقاد خوب و یکسری انتقاد بد به فیلم وارد میشود که بعید و دور از ذهن نیست و باید منتظر آن بود. مثل یک ماشین که باید منتظر جریمه شدن و یا تصادف آن باشیم. یک فیلم هم ممکن است مسائل و مشکلات زیادی داشته باشد.
- از شیوه طنز فیلم، صحنههای بعضاً کمدی و تکیه کلامهای استفاده شده در فیلم راضی هستید؟
بله، ابتدا فکر میکردیم که شاید این تکیه کلامها کهنه شده باشد. چون کم و بیش در میان مردم رواج دارد، اما بعد با توجه به صحبتهایی که با کارگردان صورت گرفت به این نتیجه رسیدیم که اتفاقاً جای این شوخیها درست است. اگر در جای دیگری این شوخیها نشان داده میشد این شوخیها و تکهپرانیها بامزه نبود.
- آقای امیرفضلی چهطور به نقشهایتان میرسید؟
ابتدا در ذهنم به آن نقش میرسم و درباره آن فکر میکنم، ولی بعد از اینکه گریم صورت گرفت، بازیگر بیشتر حس میکند که به نقش نزدیکتر شده است. من برای این نقش 5 تا10 دقیقه قبل از شروع فیلمبرداری به آن میرسیدم و بعد از آن مقابل دوربین میتوانستم نقش یک معتاد را ارائه دهم. من برای این نقش ادای معتاد را درنمیآورم.
اگر بخواهم چنین کنم ناخودآگاه شاید دست و بدنم خودم باشد ولی صورت و لحنم آن نقش باشد. شاید برای رسیدن به نقشهای خاص باید این طوری عمل کرد یعنی اول آن را بگیرید، با آن زندگی کنید.
- چه تفکری پشت سر بازیتان وجود دارد؟
از ابتدا وقتی با کار طنز شروع کردم هیچوقت به این فکر نمیکردم که بازیگر شوم، شهرت پیدا کنم و دیده شوم. من وقتی با نوروز 72 شناخته شدم، معنی آن را نمیفهمیدم و فقط بازیگری را برای این دوست داشتم که بازی کنم، از آن برای تخلیه روحی خودم، عکسالعملهای مردم و راضی نگهداشتن استفاده کنم نکته دیگر این است که الان ما هیچ کاری غیر از این کار نداریم و روزیمان از این طریق به دست میآید.
- یک سؤال دیگر، اتفاقاً با صحبتی که با اکبر عبدی داشتم میگفت: بازیگری همان ادا درآوردن است. بله، من خودم این جمله را هم یک بار از او در تلویزیون شنیدم، جالب است که من جمله ایشان را هم قبول دارم. این حرف، خلاف صحبت قبلی شماست؟
بله، اما یک وقتهایی باید با نقش زندگی کنید، یک وقتهایی است که باید بتوانید خوب ادا در بیاورید، همین زندگی کردن خودش یک وقتهایی همان ادا درآوردن است متنها باید بتوانید مثلاً نقش یک لات آسمان جل را خوب درآورید. شما یک شخصیت در ذهنتان درست میکنید و ادای آن را در میآورید، خب، باید بلد باشید که درست ادا در بیاورید و اگر خطا کنید همه چیز به هم میریزد.
- با اینکه با نقش طنز شروع کردید، دوست ندارید فضاهای دیگری را تجربه کنید؟
درست است که با طنز شروع کردم ولی همیشه دوست داشتم با نقشهای جدی هم بازی کنم، نقشهای خاص مثل خونآشام، عقبمانده و یا کاراکترهای خاص که کمی هم تخیلی باشد، در کل نقشهایی که در اجتماع کم باشد.
- بعد از اخراجیها که به نظر خودتان نقطه عطف بازیگریتان است، برنامه خاصی دارید؟
فکر کنم خط انتخابهایم تغییر کرده باشد، نمونه آن هم حضورم در مجموعه «سلام» است که با دیگر نقشهای طنزی که داشتم فرق دارد. بد نیست، انتهای مصاحبه یادی از پدرتان بکنیم.
- آیا ایشان هم مشوق شما بودند؟
نه، پدرم دوست نداشت من بازی کنم، الان متوجه شدم که چرا دوست نداشت.