دانشمند بزرگ ایرانی، ابوعلی سینا درباره مناظره میگوید: «مناظره از نظر گرفته شده است؛ پس، هدف از آن بحث در باره دو رأی متقابل متکفل است؛ یعنی آنکه، هر یک از دو مخاطب، متکفل یکی از آن دو رأی گردد، تا برای هردوشان فرد محق آشکار شود و دومی او را در راه صواب یاری کند. پس هدف این دو نیز چیزی جز حصول علم نباشد». با این حال تعریفی که امروز و خصوصا پس از انتخابات سال 88 در ذهن هر ایرانی از مناظرات باقی مانده، نه مباحثه و مصاحبه با هدف آشکار شدن حق که انبوهی از مشاجره و مجادله و مغالطه در بستری از تهمت و تخریب و گروکشی با هدف پیروزی و آن هم به هر قیمت و با هروسیلهای است.
اما درخصوص علل این انحراف اساسی، از اغراض سیاسی و قدرتطلبی که بگذریم یک حقیقت اجتماعی وجود دارد که میتوان آن را بهعنوان علتالعلل تغییر شکل مناظرات مورد بررسی قرار داد و آن چیزی نیست جر عادت نداشتن ما ایرانیها به شنیدن سخن مخالف. با این حال نفس مناظره و برگزاری منظم آن در رسانههای عمومی و محیطهای دانشگاهی میتواند محملی باشد برای تمرین رعایت آداب مناظره در مقاطع حساسی چون انتخابات ریاستجمهوری سال92. اما در این چهار سال صدا و سیما و مراکز دانشگاهی چه عملکردی در این خصوص داشتهاند؟ در این پرونده با نگاهی به مناظرات چالشی اوایل انقلاب سعی خواهیم کرد به آسیبشناسی موضوع برگزاری مناظرات تلویزیونی و کرسیهای آزاداندیشی بپردازیم.