این کتاب 51 صفحهای را انتشارات هوتون مفلین منتشر کرده است.هیأت داوران خانمها سینتیا هانتینگتن و کلودیا امرسون (که برنده پولیتسر سال گذشته بود.) و آقای رافائل کمپو، کتاب خانم ترهتهوی را از کتابهای «جمهوری شعر» سروده «مارتین اسپادا» و «کاخ استنطاق» سروده «دیوید ووجان» برتر دانستهاند.نوشتار زیر درنگی دارد بر زندگی شاعر شعرها و کتاب برنده پولیتزر امسال.
1 – یک جایزه
جایزه پولیتسر یکی از معتبرترین جوایز آمریکایی است که به روزنامهنگاران، عکاسان، موسیقیدانان، نویسندگان رمان، شاعران و نمایشنامهنویسان این کشور توجه دارد.
مبدع این جایزه، جوزف پولیتسر که در سالهای پایانی قرن نوزده و نخستین سالهای قرن بیست، روزنامههای «نیویورک ورلد» و «سنت لوئیس پست دیسپچ» را منتشر میکرد، یکی از مهمترین شخصیتها در تاریخ ژورنالیسم آمریکایی است.
او اولین کسی است که آموزش ژورنالیسم را در سطح دانشگاهی مطرح کرده است. طبیعی است که توجه جدیتر بنیاد پولیتسر در اهدای جوایز به ژورنالیسم باشد و برندگان این جایزه در شاخههای مختلف ژورنالیسم بیشتر در یادها بمانند تا نویسندگان و موسیقیدانانی که این جایزه را تصاحب میکنند.
به همین سبب ارزش ادبی این جایزه به مراتب پایینتر از جایزههای نوبل و یا حتی، بوکرز است. اما کمترین خاصیت این جایزه (مانند اغلب جوایز ادبی در کشور ما) آشنایی با یک نویسنده است. خانم ناتاشا ترهتهوی را ما از طریق این جایزه شناختیم.
2 - یک شاعر
ناتاشا ترهتهوی در 1966 در گالفپورت میسیسیپی به دنیا آمده است و از دانشگاههای هالینز و ماساچوستز در رشته شعر مدرک گرفته است.اولین کتاب او «کار خانگی» (منتشر شده در سال 2000) را خانم «ریتا داو» (شاعر تحسین شده آمریکایی که پیش از آن ملکالشعرای کنگره و از برندگان همین جایزه پولیتسر بوده) برنده جایزه شعر «کیوکینم» برای اولین کتاب یک شاعر آفریقایی – آمریکایی اعلام کرد. این کتاب در سال 2001 جایزه انستیتوی هنر و ادب میسیسیپی و جایزه لیلیان اسمیت را هم به دست آورد.
دومین کتاب ایشان، «افلیای بیلوک» در سال 2002 منتشر شد. این کتاب نیز، جایزه انستیتوی هنر و ادب میسیسیپی را تصاحب کرد و از نامزدهای نهایی جوایز آکادمی شاعران آمریکا و جایزه لنورمارشال و جمزلافلین بود.
جایزه پولیتسر امسال، به سومین کتاب خانم ترهتهوی یعنی «نگهبان بومی» تعلق گرفته است. خانم ناتاشا ترهتهوی از اعضای هیأت علمی (پژوهشی) بنیادهای گوگنهایم و راکفلر و دانشگاه هاروارد است و در دانشگاههای آبرن، کالیفرنیای شمالی و دوک تدریس کرده و میکند. ایشان عضو «دارک روم کالکیتو»و دارای کرسی پروفسوری در ادبیات خلاق در دانشگاه اموری است.
3 – یک شعر
شعر «دورگهگی» (اختلاط نژادی) را از کتاب «نگهبان بومی» به دو دلیل برای ارائه نمونهای از شعرهای این کتاب انتخاب و گزارش کردهام. یکی این که به خوبی منظر شاعرانه این کتاب را روشن میکند و دیگر این که شعر «دو رگهگی» از قالب «ghazal» که از شکل غزل فارسی اخذ شده است استفاده میکند. این قالب شعر انگلیسی به شکل غزل فارسی توجه دارد و نه به تغزل آن. سطر اول و سطرهای زوج شعر با یک قافیه (و در اینجا، ردیف «میسیسیپی») بسته میشود. (گاهی در سطر اول از قافیه استفاده نمیشود.)
« دو رگهگی»
در 1965، والدین من، دو قانون ایالت میسیسیپی را نقض کردند
به اوهایو رفتند که ازدواج کنند، برگشتند به میسیسیپی
از رودخانه گذشتند تا برسند به سینسیناتی شهری که نامش با صدای sin (گناه)
شروع میشود، با صدای Mis (خط) شروع میشود میسیسیپی
سال بعد رفتند به کانادا؛ از همان مسیری که بردگان رفته بودند؛ قطار
لعاب زمستان را میبرید، دور میشد از میسیسیپی
جو کریسمس – که فاکنر نوشتش – زمستان به دنیا آمد، مثل مسیح اسمش را
از روزی که به یتیمخانه فرستادنش گرفت، نژادش نامعلوم است در میسیسیپی
پدرم «جنگ و صلح» را میخواند وقتی اسم من را انتخاب کرد
من حوالی عید پاک به دنیا آمدم، 1966، در میسیسیپی
وقتی سی و سه ساله شدم، پدرم گفت: «این سال مسیحی توست –
تو در همان سنی که مسیح در آن مرد» بهار بود، تپهها سبز بودند در میسیسیپی
من بیشتر از «جو کریسمس» میدانم. «ناتاشا» یک اسم روسی است –
گرچه من روس نیستم – معنیاش میشود «بچه مسیحی»، حتی در میسیسیپی
4 – یک کتاب
اسم کتاب، یعنی «Native Guard» از واحدی از سربازان سیاهپوست که وظیفه نگهبانی از زندانیان «اتحادیه» در زمان جنگ داخلی آمریکا را به عهده داشتند گرفته شده است.
داریل لورنزو ولینگتون در مروری که در 16 آوریل 2006 در واشنگتن پست بر این کتاب و زیر عنوان «اسارتمن، آزادی من» نوشته است چنین گفته:«ورودیه کتاب نگهبان بومی» ناتاشا ترهتهوی به من میگوید که او از مادری سیاهپوست و پدری سفیدپوست در گالفپورت ایالت میسیسیپی به دنیا آمده است.
استنباط منطقی من (با فرض این که «من» شعرهای کتاب، خود شاعر است) این است که در سالهای شکلگیری شخصیت او، مشکلات مرتبط با مواریث دو نژادیاش، توسط باقیمانده و مرده ریگهای سرکوبگری، در تاریخ تاریک و پنهان ایالت میسیسیپی وخامت بیشتری یافته است. یک شاعر جوان در کشمکشی اقلیمی در مواجهه با گذشتهاش، چگونه بایستی پذیرش هویت خود را بپذیرد؟
معضل شخصی ترهتهوی میبایست ناهنجار و سرشار از عواطفی آشفته و اضطرابهایی در خاطره مانده باشد. چنین پسزمینهای میتواند اغلب مردم را در سکوتی تحقیرآمیز غرق کند. اما از نگاه ادبیات، آیا این نوع از دردهای رشد یافته بیارزشاند؟ [پاسخ شاعر منفی است.]
شاید، باید به تقدیر غریب این شاعر غبطه بخوریم. نه فقط از این روی که ترهتهوی سخن گفتن را به جای سکوت برگزیده، بل به این دلیل که انتخاب او، بیان خویشتن به وسیله شعر است. او با این مصالح موروثی به سادگی میتوانست به خاطرهنگاری یا مقالهنویسی روی آورد، اما او از موهبت اصیل شکلهای شعری برخوردار است و درگیری عمیق او با زبان، شاعری حقیقی را ساخته است.
در کتاب «نگهبان بومی»، ترهتهوی، تاریخ مدفون ایالات جنوبی را تا نقطهای که روایت شخصیاش آغاز میشود، پی میگیرد...»
مکسین کامین درباره این کتاب گفته است:
«مرثیهای در بزرگداشت مادر، خویشتنداریای بینظیر را نشان میدهد، در اشعار اتوبیوگرافیکش مهارت ترهتهوی عالی است.
پانتومی درباره کوکلس کلانها، غزلی در باره اختلاط نژادی، و مرثیهای بیست و چهار سطری و مقفا برای سربازان سیاهپوست شیپآیلند «ترهتهوی یک ناجی است.» رادنی جونز درباره نگهبان بومی نوشته است:
«طی چند روز، ناتاشا ترهتهوی پیکرهای کوچک از شعری تقریباً بیعیب آفریده است... او از یک تجربه امتزاج نژادی، بدون قربانی کردن هیچ میراثی، هنری یکّه را قوام بخشیده است.»
و سرانجام دیوید مدن گفته است:
«ناتاشا ترهتهوی، نگهبان بومی ماست...»