به گزارش سایت میراث مکتوب دکتر محمد جعفر یاحقی محقق و مولف نامدار ادبیات ضمن اعلام این خبر گفت: چهارشنبه این هفته جنازه ایشان به ایران منتقل میشود و قرار است که در اینجا تشییع شود.
به گفته دکتر یاحقی با اشاره به باورناپذیر بودن مرگ مرحوم دکتر حسن لاهوتی گفت: ایشان این اواخر در بستر بیماری بود. چند روز پیش با من تماس گرفت و گفت: ترتیبی بدهیم که او را در آرامگاه فردوسی به خاک بسپارند. استاد لاهوتی آن زمان که در ایران بود به فردوسی علاقۀ بسیار داشت. تلاش بسیاری کردیم که متأسفانه به نتیجه نرسیدیم. با پیگیریهایی که صورت گرفته نقطۀ امیدی پیدا شد که لااقل بتوانیم جسم او را در هارونیه به خاک بسپاریم.
وی درباره ویژگیهای مرحوم لاهوتی گفت: لاهوتی با واسطه از عرفان مولانا و بی واسطه از عرفان آشتیانی برخوردار بود و این دو را با هم ترکیب کرده بود. با استاد آشتیانی دم خور بود و از نفحات عرفانی ایشان بهره مند میگردید. لاهوتی با واسطه از عرفان مولانا و بی واسطه از عرفان آشتیانی برخوردار بود و این دو را با هم ترکیب کرده بود. اسمش هم که لاهوتی بود و گاه که با هم شوخی میکردیم به او میگفتم که لاهوتی هستی همان طور که اسم تو لاهوتی است.
یاحقی با اشاره به سرطان مرحوم لاهوتی گفت:متـأسفانه چند ماه اخیر سرطان ریه گرفته بود. شهریور ماه امسال به مشهد آمد. با هم به آرامگاه فردوسی رفتیم. در آنجا به من از بیماری خود گفت و با اطمینان اعلام کرد که رفتنی است. علی رغم این که از بیماری خود آگاه بود روحیۀ خود را حفظ کرده بود. بسیار سرحال بود تا آنجا که بیماری او برای ما باور کردنی نبود.
وی درباره رشتۀ تحصیلی استاد لاهوتی گفت: در اصل زبان انگلیسی بود و کارش ادبیات نبود؛ اما چنان به ادبیات دل داده بود که گویی یک متخصص ادبی است. کارهای خیلی خوبی از او به جا ماند. شرح مثنوی نیکلسون در 6 جلد یکی از آنهاست. کتابی از آنه ماری شیمل با عنوان شکوه شمس دربارۀ شخصیت شمس ترجمه کرده بود که ترجمۀ خیلی خوبی بود. کتاب مولانا، دیروز تا امروز، شرق تا غرب را دو سه سال پیش ترجمه کرد که این کتاب هم برای شناخت مولانا بسیار مؤثر است.
استاد لاهوتی به دلایل مختلف به آمریکا رفت و آمد داشت. مدتی بود که با فرانکلین لوییس، مولوی شناس آمریکایی (شیکاگویی)، رابطۀ نزدیکی داشت و کارهای او را ترجمه میکرد. در دانشگاه ما رسالۀ خوبی از خانم سمیرا بامشکی با عنوان «روایت شناسی داستانهای مثنوی» دفاع شد که به سرعت در شکل کتاب چاپ شد؛ آقای لوییس به استاد لاهوتی پیغام داده بود که یک نسخه از کتاب را برایش بفرستیم. ایشان با من تماس گرفتند و ما این کار را انجام دادیم.
به گفته دکتر یاحقی، فاطمه لاهوتی همسر استاد لاهوتی همکار آنها بود. از طریق او با همسرش و به واسطۀ همسرش با استاد آشتیانی آشنا بودیم. هر کس با استاد آشتیانی کاری داشت به واسطۀ لاهوتی باید به او دسترسی پیدا می کرد.
در حقیقت استاد لاهوتی پل ارتباطی میان استاد آشتیانی و دوستدارانش بود. از داخل و خارج کشور برای دیدار او می آمدند و من خودم شاهد بودم که لاهوتی امکان دیدار و ارتباط را فراهم میکرد.