اردیبهشت سال گذشته مردی به کلانتری 157تهران رفت و مدعی شد که دو سارق زورگیر وی را سه روز در خانهای حبس کرده و دست به سرقت کارت عابربانک و موجودی حسابش زدهاند. این مرد در تشریح ماجرا گفت: چند روز پیش مردی به اسم آیت که از قبل او را میشناختم نزد من آمد و خواست همراه او به دیدن یکی از دوستانش به نام مهدی برویم.
وقتی وارد خانه مهدی شدیم آیت که میدانست کارت عابر بانکم را همراه دارم، با همدستی مهدی مرا در خانه حبس کردند و بعد از ضرب و شتم من، به زور کارتم و رمزش را گرفته و طی این سه روز 700هزار تومان موجودی حسابم را سرقت کردند. با شکایت این مرد، کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران تحقیقات برای دستگیری سارقان را آغاز کرده و چند روز بعد توانستند مهدی را دستگیر کنند.
مرد جوان در بازجوییها به زندانی کردن شاکی در خانهاش اعتراف کرد و مدعی شد بهخاطر ترس و وحشتی که از آیت داشت، با او همدست شده بود. این مرد ادامه داد: آیت فرد شروری است که میگفت حدود 10 سال پیش در جریان یک زورگیری دست به قتل پیرزنی زده است و به همین دلیل از وی وحشت داشتم و میترسیدم که مرا هم به قتل برساند. ادعای مرد جوان کافی بود تا کارآگاهان جست و جوها برای دستگیری آیت را ادامه دهند تا سرانجام بتوانند با شناسایی مخفیگاه وی، او را دستگیر کنند.
آیت بعد از انتقال به اداره آگاهی به حبس سه روزه شاکی و سرقت 700هزار تومانی از حساب او اعتراف کرد اما این همه اعترافات او نبود؛ چراکه وقتی مأموران از او درباره قتل پیرزن در 10سال پیش تحقیق کردند، وی راز این جنایت را نیز فاش کرد. مرد جوان گفت: قتل پیرزن کار من نبود و قاتل یکی از دوستانم به نام سعید است. من و سعید حدود 10سال پیش برای سرقت وارد خانه پیرزن شدیم اما وقتی صاحبخانه میخواست سر و صدا کند، سعید دستش را جلوی دهان او گذاشت و وی را خفه کرد.
جنایت خاموش
با اعترافات آیت و اطلاعات بهدستآمده از او، مأموران تحقیقات درباره قتل پیرزن را شروع کردند. آنها در ادامه متوجه شدند فروردین سال 81، پیرزنی در خانهاش در جنوب تهران به قتل رسیده و این در حالی بود که طبق نظریه پزشکی قانونی آثار ضرب و جرح روی بدن وی مشاهده شده بود. از آن زمان پرونده قتل پیرزن در اداره آگاهی مفتوح بود و در این مدت هیچ ردی از عامل یا عاملان جنایت بهدست نیامده بود. به همین دلیل تلاش برای دستگیری سعید، یعنی همان فردی که آیت مدعی بود قتل از سوی او صورت گرفته، آغاز شد.
جنایتکار بیرحم
با ارسال پرونده به اداره دهم (ویژه قتل) پلیس آگاهی تهران، تیمی از کارآگاهان وارد عمل شده و در بررسیهای گسترده مخفیگاه سعید را در شهرستان قم شناسایی کردند. آنها دریافتند که او مدتی قبل به جرم تجاوز به عنف و قتل یک زن جوان از سوی پلیس دستگیر شده و در حال حاضر در زندان بهسر میبرد. مأموران با انجام هماهنگیهای لازم سعید را از قم به تهران منتقل کرده و به بازجویی از او پرداختند. مرد جوان وقتی در جریان دستگیری آیت و اعترافات او قرار گرفت، مدعی شد که قتل پیرزن کار او نبوده و این آیت بوده که دست به این جنایت زده است.
وی گفت: سال81 من فقط 18سال داشتم و با مردی به اسم فرشید کار میکردم. فرشید فروشنده موادمخدر بود و من هم در کنار او خردهفروشی میکردم. مدتی بعد من دستگیر شدم و به زندان افتادم و بعد از آزادی دوباره نزد فرشید رفتم. وی به محض دیدن من عصبانی شد و گفت که دیگر نزد او نروم. من هم از وی کینه به دل گرفتم و نقشه انتقامجویی از او را طرح کردم. از آنجا که میدانستم فرشید موادمخدر را در خانه مادربزرگش مخفی میکند، ماجرا را با دوستم آیت در میان گذاشتم و قرار شد به خانه مادربزرگ فرشید دستبرد بزنیم.
وقتی شبانه وارد خانه پیرزن شدیم، من به زیرزمین خانه رفتم تا مواد را پیدا کنم. پیرزن از اینکه نوهاش در خانه او مواد مخفی کرده اطلاع نداشت و من با جستوجو در زیرزمین توانستم مواد را پیدا کنم. پس از آن از زیرزمین خارج شدم و نزد آیت رفتم اما وقتی وارد اتاق شدم دیدم که او مادربزرگ فرشید را به قتل رسانده و در حال سرقت طلاهای اوست. اعترافات سعید روند رسیدگی به پرونده را تغییر داد و مأموران وقتی به بازجویی دوباره از آیت دست زدند، وی به جنایت اعتراف کرد و مدعی شد که میخواسته قتل را به گردن سعید بیندازد تا از مجازات فرار کند.
قتل زن جوان
سرهنگ حاجی زاده، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران با این خبر درخصوص جنایتی که سعید در شهرستان قم رقم زده بود، گفت: سعید متولد 1363است که هفت فقره سابقه کیفری در پروندهاش دارد. او در سال 85به همراه یکی از دوستانش زن جوانی را بهعنوان مسافر سوار خودروی خود میکنند و در بین راه او را ربوده و به باغی در خارج از شهر میبرند.
آنها در آنجا زن جوان را به زور مورد آزار و اذیت قرار میدهند و همه طلاها، پولها و لوازم باارزش او را به همراه کارت عابربانکش سرقت میکنند. سپس برای اینکه بعدها از سوی قربانی شناسایی نشوند وی را در محلی خلوت به قتل میرسانند و برای اینکه هیچ ردی از خود بر جای نگذارند، جسد مقتول را در بیابان آتش میزنند تا اینکه مدتی بعد دستگیر می شوند. سرهنگ حاجیزاده ادامه داد: در حال حاضر متهمان این پرونده در بازداشت بهسرمیبرند و تحقیقات تکمیلی در این خصوص ادامه دارد.