موضوع اصلی مذاکرات با آژانس هم بحث مربوط به مطالعات ادعایی بود که در دوره مدیرکلی یوکیا آمانو در آژانس بینالمللی انرژی اتمی مطرح شده است. این مذاکرات کمتر نتیجه مطلوب را گرفت که عمدهترین دلیلش هم مسئله اصرار آژانس بر بازدید از پارچین بود. محور دوم تلاش دیپلماسی هستهای ما نیز در ارتباط با 1+5 بود که از 26و 27 فروردین سال91 و در استانبول آغاز شد و بعد در بغداد، مسکو و آلماتی ادامه پیدا کرد. پس از مذاکرات آلماتی سعید جلیلی، دبیر شورایعالی امنیت ملی و علیاکبر صالحی، وزیرامورخارجه نشانههای مثبتی را از این مذاکرات رسانهای کردند؛ مبنی بر اینکه در سال جدید از فشار تحریمها بر ایران کاستهمیشود. در ارتباط با اینکه چنین اخباری تا چه حد قابل تحقق هستند با حسن بهشتیپور کارشناس مسائل بینالملل گفتوگو کردهایم که در پی میآید.
- سخنان وزیرامورخارجه کشورمان مبنی بر رفع تدریجی تحریمها در سال جدید تا چه میزان به واقعیت نزدیک است؟ در آلماتی چه توافقاتی صورت گرفته است؟
دور چهارم مذاکرات ایران و گروه 1+5 در پایان سال91 امیدبخش بود از این جهت که آمریکا دست از اصرار خودش برای تعطیلی سایت فوردو برداشت. آنها قبلا اصرار داشتند که ایران باید فوردو را تعطیل کند درحالیکه فوردو سایتی است که زیرنظر آژانس فعالیت میکند و هیچ تخلفی هم دربارهاش گزارش نشده است. براساس گزارش رسانههای آمریکایی الان آنها بحث تعطیلی فوردو را کنار گذاشتهاند. درحال حاضر ظاهراً پیشنهاد داده شده تا ایران غنیسازی 20درصد را ششماه تعلیق کند. درمقابل نیز برخلاف پیشنهادهای دستپایینی که در مذاکرات بغداد مبنی بر لغو تحریمهای بوئینگ مطرح شده بود این دوره لغو تحریمها مربوط به پتروشیمی، برخی از مبادلات رقم پایین بانکی و برخی فلزات گرانبهاست. موارد اینچنینی نشاندهنده گامهای مثبت طرف غربی برای مصالحه است. همین نتایج اگر در آلماتی2 نیز پیگیری و اجرایی شود و جزئیات آن به توافق دوطرف برسد میتوان امیدوار بود که بخشی از تحریمهای ناجوانمردانه غرب علیه ایران لغو شود، بهخصوص آن بخش از تحریمها که آمریکا و متحدانش خارج از قطعنامههای شورای امنیت بهطور یکطرفه علیه ایران وضع کردهاند. بنابراین آنهایی که اظهار امیدواری میکنند که امسال ممکن است تحریمها لغو شود، حداقل میتوان گفت زمینه لغو احتمالی برخی از این تحریمها فراهم شده است، به شرطی که روند مذاکرات آلماتی1 بتواند ادامه پیدا کند.
- این توافقات چرا علنی نمیشوند؟
آقای صالحی نمیتوانند به صراحت این مسائل را بیان کنند ولی بنده بهعنوان یک تحلیلگر براساس نشریات و روزنامههای داخلی و خارجی قادر به بازگویی این مسائل هستم. ایشان بهعنوان دیپلمات نمیتوانند زمینههای مثبتی که برای تفاهم دو طرف ایجاد شده را تا قبل از برگزاری مذاکرات بعدی تشریح کنند چرا که ممکن است در روند آن اثر بگذارد، ولی حقیقت این است که اتفاقات مثبتی افتاده است.
- شما گفتید رفع تحریمهایی که آقای صالحی از آن سخن میگوید موارد خیلی جزئی را شامل میشود. تأثیر چنین اتفاقی آنقدر هست که لازم باشد به مردم اعلام شود؟
اگر گام اولیه اعتمادسازی برداشته شود روند اتفاقات به سمت بهبود شرایط پیش خواهد رفت. البته این هم هست که در داخل آمریکا اختلاف نظر وجود دارد. کنگره آمریکا که تحت نفوذ اسرائیلیها است بهشدت کارشکنی و سعی میکند با وضع تحریمهای جدید فشارها را بیشتر کند. اینطور نیست که همهچیز خوب پیش برود. در داخل ایران هم یک عده مخالف ادامه مذاکرات هستند و معتقدند ما اصلاً نباید با اینها دور میز بنشینیم و گفتوگو بیفایده است. این افراد معتقدند که ما باید کار خودمان را انجام بدهیم و حتی از انپیتی خارج شویم. بهنظر من اگر همین روند کنونی پیش برود و کارشکنی نشود و توافقات اجرایی شود گامهای اولیه برای اعتمادسازی برداشته شده است.
- این تصور وجود دارد که سخنان اخیر وزیر امور خارجه با سابقهای که از مذاکرات ایران و 1+5 وجود دارد شاید بهدنبال تزریق نوعی امید در جهت آرامکردن اقتصاد بحرانزده کشور است. چنین تحلیلی درست است؟
به دو دلیل این تحلیل اشتباه است. عامل روانی اثر محدود و کوتاهمدت بر بازار دارد. گذشته نشان داده اگر حرف مثبت غیرقابل انطباق با حقیقت در جامعه زده شود درنهایت 20درصد تأثیر دارد. غیرحقیقی بودن چنین حرفی درنهایت روشن میشود و آثار منفی خودش را بر اقتصاد نشان میدهد. بنابراین حاکمیت بهطور حتم به این نکته توجه دارد که ایجاد امید کاذب اثر کوتاهمدت دارد و پس از آن بازار با شوک منفی خیلی شدیدتری نسبت به قبل مواجه خواهد شد. آنچه در بلندمدت بر اقتصاد تأثیر میگذارد رونق تولید است. بحث دوم در رد چنین شائبهای این است که اگر ایران بهصورت یکطرفه این مسائل را مطرح میکرد تردیدها بیشتر بود ولی در خود غرب نیز نشریات اروپایی و آمریکایی درحالحاضر جزئیات بیشتری از توافقات بهدست آمده منتشر میکنند. چنین نیست که آقای صالحی بهصورت خلقالساعه حرفی بزند.
- چرا وقتی آقای جلیلی پس از مذاکرات آلماتی به نزدیکی نگاه طرف غربی به دیدگاههای ایران اشاره کرد، کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا چندان استقبالی از این حرف نکرد؟
برای اینکه آقای جلیلی یک طرف قضیه را گفتند. واقعیت این است که نگاه ایران هم به سمت طرف غربی نزدیک شده است؛ یعنی به سمت یک راهحل میانه حرکت کردهایم. اصلاً در کل مذاکرات دنیا اینطور است که هیچ کدام از طرفین نمیتوانند ادعا کنند حرف فقط حرف آنان است و بقیه مغلوب هستند. در دنیای سیاست اگر واقعاً دوطرف میخواهند به نتیجه برد- برد برسند و هیچکدام از طرفین احساس شکست نکنند به طرف راهحل میانه حرکت میکنند. حرف آقای جلیلی کاملا درست است. غرب به سمت ایران حرکت کرده است. آنها قبلا اصرار داشتند فوردو باید بسته شود الان از این خواستهشان دست برداشتهاند. اصرار داشتند ایران کل اورانیوم 20درصد غنی شده خودش را باید به خارج از کشور بفرستد، الان از این خواسته خود دست کشیدهاند.
- چطور این اتفاق افتاد؟
برای اینکه متوجه شدند ایران عمده اورانیوم غنی شده را وارد صفحات سوخت خود کرده است و این دستاورد بدان معنا بود که آماده تولید رادیوایزوتوپهای دارویی است که بازگشتناپذیر است و از آن نمیتوان بمب هستهای ساخت. غرب این موضوع را خیلی خوب میدانست و موضوع از اساس منتفی شد. در مورد اورانیوم 20درصد نیز ایران اعلام کرده بود که درصورت تأمین از سوی کشور دیگر به تولید اورانیوم در سطح پنج درصد اکتفا میکند. اصل برای ایران، خود غنیسازی است نه درصدش. ایران میگوید اگر گروه 1+5 اورانیوم 20درصد مورد نیاز کشور را تضمین کند، برای اعتمادسازی ششماه خودش تولید نمیکند. ایران همیشه نسبت به این موضوع اعتراض داشته است که غرب به ازای دو سال تعلیق غنیسازی اورانیوم هیچ گام مثبتی به سمت ایران برنداشت. طرح چنین مسائلی با اعلام بازه زمانی مشخص نشاندهنده آن است که دوطرف به هم نزدیک شدهاند.
- نکتهای که گفتید گامی است که ایران در مذاکرات برداشته است؟
بله. البته دقت کنید که ایران توقف غنیسازی 20درصد را نپذیرفته ولی گفته بیایید مذاکره کنیم تا مطمئن شویم که آیا میزان اورانیوم غنی شده مورد نیازمان تأمین میشود یا خیر. من نمیدانم در خبرهای داخلی آمد یا نه ولی آنها حتی پذیرفتهاند که ایران به میزانی که رآکتور تهران به اورانیوم غنیشده نیاز دارد خودش تولید کند. اگر کارشناسان دوطرف در 16فروردین بتوانند توافقات میان خود را نهایی کنند پیشرفت قابلتوجهی حاصلشدهاست. اگر چه همه مشکلات حل نخواهد شد ولی به سمت حل مسائل است.
- همانطور که اشاره کردید 11سال از گشودهشدن پرونده هستهای ایران در سال2002میگذرد. این فرایند آنقدر زمانبر بوده که وقتی وزیر امور خارجه از رفع تدریجی تحریمها در سال جدید سخن میگوید بتوان تعجب کرد. دیدگاههای شش قدرت جهانی مطابق آنچه دبیر شورایعالی امنیت ملی میگوید چگونه به ایران نزدیک شده است و آنها چطور نسبت به برخی از خواستههای ایران رضایت دادهاند؟
برای اینکه آنها دیدند سیاست افزایش تحریم در عمل نتیجهای نمیدهد. ایران زمانی در شروع فعالیتهای هستهای خود تنها 50 سانتریفیوژ داشت. این رقم در نخستین گزارشهای آقای البرادعی در سال 2003ذکر شده بود. الان در گزارشهای آقای آمانو آمده که ایران بیش از 10هزار سانتریفیوژ فعال دارد. این نشاندهنده قدرت ایران است. آنها به این نتیجه رسیدهاند حرکت رو به جلوی ایران توقفبردار نیست. شاید آنها به این جمعبندی رسیده باشند که غنیسازی اورانیوم در ایران را به رسمیت بشناسند ولی نظارتهای بیشتر آژانس را روی آن اعمال کنند.
- مگر غیراز این است که ریشه تحریمها، قطعنامههای شورای امنیت است؟
درست است ولی اصل این است که ابتدا گروه 1+5حقوق هستهای ایران را به رسمیت بشناسد تا بعداً این حق اعاده شود. ما یک موقع روی کاغذ صاحب حق میشویم و زمانی دیگر در جهان واقع این حق را بهدست میآوریم. ما با ایستادگی در دنیای واقعی داریم حق خودمان را میگیریم ولی از نظر تئوریک در قطعنامههای شورای امنیت در مسائل هستهای منع داریم. نقطه وسط آنجاست که آنها حق ایران را به رسمیت بشناسند و ما از نظر عملی غنیسازی را در چارچوبی ادامه دهیم که مورد اعتماد طرف مقابل باشد. درنهایت نیز باید قطعنامه جدیدی صادر شود که البته روندش طولانی است.
- توافق ایران و 1+5 پایان بنبست هستهای است؟
نه. توافق به این معنا نیست که همهچیز تمام میشود. در اینجا ما با دو مرحله مواجه هستیم؛ یک مرحله تحریمهایی است که آمریکا و متحدانش علیه ایران وضع کردهاند که هیچ ربطی به شورای امنیت سازمان ملل ندارد، مانند تحریمهای اعمال شده در کشتیرانی، بانک مرکزی، خرید نفت از ایران و غیره. این تحریمها هیچ کدام در قطعنامههای شورای امنیت نیستند. همه را آمریکا و متحدانش بهطور جداگانه علیه ایران وضع کردهاند. اتحادیه اروپا، کانادا و استرالیا تحریمهایی از جنس اخیر را علیه ایران تحمیل میکنند. این بخشها با اجازه همین کشورها قابل لغو است، ولی بخشهای مربوط به شورای امنیت باید از طریق همان مکانیسم حل شود.
- گزارشهایی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره پرونده هستهای ایران منتشر میکند نیز بیتأثیر در مناقشه هستهای ایران نیستند. این مسئله در سایه مذاکرات با 1+5 قابل حل است یا فرایند جداگانهای دارد؟
آژانس از زمان مدیرکلی یوکیا آمانو در این سازمان همچنان بر سر پارچین گیر دارد. این در حالی است که پارچین موضوع سادهای است و آژانس دو بار در سال 2005 از این سایت بازدید و اعلام کرده بود که در این سایت هیچگونه فعالیت هستهای نیست، ولی باز میگویند گزارشهای جدیدی بهدست ما رسیده است و باید بازدید کنیم. هیچ کجای دنیا در مراکز نظامی خودشان را به راحتی باز نمیکنند تا هر دفعه بازرسان آژانس دلشان خواست بازدید کنند. ما چنین اختلافاتی داریم ولی بهنظر من اگر ما مشکلاتمان را با 1+5 حل کنیم، آژانس نیز فشارهایش کاهش مییابد چرا که موضوع بیشتر سیاسی است و تحریک آقای آمانو از طرف آمریکا و اسرائیل صورت میگیرد که اینقدر در برابر ایران سخت میگیرد. ما اگر مسئلهمان با 1+5 نهایی شود فکر میکنم تأثیر خیلی تعیینکنندهای خواهد داشت تا با آژانس هم زودتر به توافق برسیم.