در این فاصله بازیکنان ملیپوش و کلیدی این تیمها برای بازی با کویت اردویی نسبتا طولانی را در امارات پشتسر گذاشتند. تأثیر منفی این برنامه فشرده در لیگ قهرمانان آسیا مشخص شد و سپاهان و تراکتورسازی مغلوب حریفان عربستانیشان شدند و استقلال هم تنها با درخشش رحمتی و تجربه بازیکنانش بود که توانست از ریاض با سه امتیاز برگردد. البته این برنامه فشرده برای استقلال هم بدون هزینه نبود و آبیپوشان در آخرین بازی سال91 مقابل نفت دو امتیاز حساس از دست دادند و در نیمهنهایی جامحذفی هم شکست خوردند.
طبیعی بود که پس از این ناکامیها، سازمان لیگ بهعنوان متهم اصلی شناخته شود. نهاد برنامهریزی مسابقات داخلی مصمم است که لیگ برتر و جامحذفی پیش از 20اردیبهشت به پایان برسد تا تیمملی برای بازیهای حساس مقدماتی جامجهانی در خردادماه فرصت آمادهسازی کافی داشته باشد. پس تیمها مجبورند حساسترین بازیهایشان در لیگ برتر و جامحذفی را به فاصله چهار یا پنج روز برگزار کنند و زمان کافی برای تمرین تاکتیکی یا حتی ریکاوری نداشته باشند.
سازمان لیگ اما برای برنامهریزی تازهاش فوتبال اروپا را الگو قرار داده. تیمهای بزرگ اروپایی گاهی مجبور میشوند در فاصله کم بازیهای زیادی را پشتسر بگذارند. نمونه آن چلسی است که در 13روز (از شنبه هفته گذشته تا پنجشنبه این هفته) مجبور شده پنج بار بازی کند. برخی استدلال میکنند که تیمهای ایرانی هم مثل تیمهای اروپایی باید بتوانند خودشان را با چنین تقویمی هماهنگ کنند ولی آیا آنها شرایط آن را دارند؟ در ادامه این مطلب به مواردی پرداخته شده که نشان میدهد چرا تیمهای ایرانی هنوز شرایط مقابله با چنین تقویم فشردهای را ندارند.
نیمکت کوچک
تیمهای بزرگ اروپایی که مجبورند بهطور متوسط هر سه یا چهار روز یکبار به میدان بروند، تیمهایشان را با حدود 30بازیکن میبندند. آنها برای هر پست حداقل دو بازیکن تقریبا همسطح درنظر میگیرند تا بتوانند در بازیهای حساس به تناوب از آنها استفاده کنند. مربیان اروپایی در سالهای اخیر سیستم چرخشی را هم در واکنش به تقویم فشرده بازیهایشان ابداع کردهاند و با استراحت دادن به بازیکنان اصلی کمک میکنند که آنها تا پایان فصل در اوج آمادگی بمانند.
تیمهای ایرانی اما توان مالی خرید دو بازیکن همسطح در هر پست را ندارند. از طرفی بازیکنان باکیفیت ایرانی به ندرت حاضر میشوند نشستن روی نیمکت را تحمل کنند. همچنین فوتبال ایران هنوز چنین پتانسیلی ندارد که بتوان هرتیم را با بازیکنان همسطح بست. کافی است دردسری را که تیمها در شروع فصل برای پیدا کردن هافبک وسط یا مدافع چپ دلخواهشان دارند یادآوری کنیم. این فقر بازیکن در تیم ملی هم مشهود است و برخی از بازیکنان مثل جباری جانشین هم ترازی ندارند.
در میان تیمهای ایرانی حاضر در لیگ قهرمانان، وضعیت تراکتورسازی از این نظر دشوارتر است و دست تونی اولیویرا برای استفاده از سیستم چرخشی یا تغییر بازیکن بسته است. کرانچار هم پس از بازی با استقلال در جامحذفی، مقابل الاهلی عربستان نیز از همان ترکیب استفاده کرد و نتیجهاش شکست سنگین مقابل این تیم بود.
معضل جابهجایی
در اروپا امکانات سفر برای تیمها در بهترین سطح است. مثلا بارسا برای سفر به میلان با پروازی مستقیم از بارسلونا به میلان پرواز میکند و لازم نیست که خودش را با سه یا چهار پرواز به مقصد برساند. از طرف دیگر مسافتها در اروپا کوتاهتر است و تیمها زمان زیادی برای سفر صرف نمیکنند.در ایران اما تیمها گاهی مجبورند برای یک بازی چند پرواز داشته باشند یا حتی بخشی از مسیر را با اتوبوس طی کنند. سفرهای آسیایی حتی از این هم پیچیدهتر است و مثلا تیمی مثل تراکتورسازی برای سفر به عربستان یا امارات باید ابتدا به تهران بیاید و انرژی و زمان زیادی صرف کند. بدینترتیب برای تیمهای ایرانی دشوار است که در فاصله چهار روز یکبار در لیگ قهرمانان و یکبار در لیگ برتر به میدان بروند.
آمادگی بدنی کمتر
آمادگی بدنی بازیکنان اروپایی بیشتر از بازیکنان ایرانی است. آنها در شرایط کاملا حرفهای رشد میکنند و شرایط بدنسازی و امکانات آمادهسازی آنها بالاتر از فوتبال نیمهحرفهای ایران است. آمار دوندگی بازیکنان اروپایی در مقایسه با بازیکنان ایرانی هم این را نشان میدهد. مثلا برخی از بازیکنان سپاهان که پس از بازی 120دقیقهای مقابل استقلال مجبور شدند در لیگ قهرمانان آسیا هم به میدان بروند، دچار ضعف شدند و حتی از هوش رفتند. امید ابراهیمی، هافبک این تیم پس از شکست چهار بر دو مقابل این تیم عربستانی هم ضعف بدنی بازیکنان ایرانی در مقایسه با همتایان اروپاییشان را تأیید کرد و گفت: «بچههای ما حرفهای هستند اما واقعا نمیشود تیم ما را با چلسی یا بارسلونا یا رئال مقایسه کرد. آن امکانات و ویتامینهایی که آنها مصرف میکنند ما نداریم.» از طرف دیگر کیفیت پایین زمینها انرژی زیادی از بازیکنان میگیرد و مصدومیتهای زیادی را بهوجود میآورد. با درنظر گرفتن همه این موارد نمیتوان از تیمهای ایرانی انتظار داشت که چهار روز یکبار به میدان بروند و بتوانند کیفیتشان را حفظ کنند.