البته آنها کاری به زمین ندارند، سیبلها را یک سمت زمین چیدهاند و خودشان سمت دیگر زمین، کمان را میکشند و تیرها را به مرکز سیبل میزنند.
برخلاف تصور آدمهای معمولی که احساس میکنند فاصله بین سیبل و تیرانداز به 10، 20 متر متر هم نمیرسد، تیراندازان از فاصلة 70 متری تیر میاندازند. از آن فاصله سیبل با قطر کمتر از یک متر، در حد یک نقطه دیده میشود و اصلا قابل تصور نیست که تیراندازان چطور خال را میزنند.
فاصله به حدی است که هر تیراندازی برای دیدن جای تیر روی سیبل از دوربین استفاده میکند. هر چند که در این بین برخی از تیراندازان چشمشان هم ضعیف است؛ چند نفری با عینک تیر میاندازند و البته چند نفری هم هستند که چشمشان ضعیف است، ولی عینک نمیزنند.
نجمه آبتین، یکی از ملیپوشان تیم دختران تیرانداز ایران است که چشمش مشکل دارد: «آستیگمات هستم، چشم راستم نیم است و چشم چپم هفتاد و پنج صدم». ولی با وجود این، باز هم آبتین ترجیح میدهد سیبل را تیرهتر ببیند تا اینکه عینک بزند! انگار وقتی عینک میزند، قاب آن دیدش را محدود میکند.
به لنز هم حساسیت دارد. به هر حال آبتین اگر از کودکی میدانست با این چشمها باید سیبل را از 70 متری ببیند، کمی بیشتر مواظبت میکرد ولی او از کودکی رشتههای رزمی کار کرده. چند سالی آنجا رقیبانش را کتک زد تا اینکه بالاخره فهمید با این مشت و لگدها به جایی نمیرسد.
برای همین سال 78 توی کلاسهای آموزش تیراندازی با کمان ثبتنام کرد. در آن سال برای اولین بار دختران میتوانستند تیراندازی با کمان را تجربه کنند و برای همین نجمه که آن وقت فقط 16 سالش بود، در فهرست پیشقراولهای تیراندازی دختران قرار میگیرد.
گویا این علاقه یکجوری به روزهای کودکی او هم برمیگردد؛ وقتی که آبتین با سیم، تیرکمان میساخت و سرکلاس با آن معلم را سرکار میگذاشت. به هر حال سال78، وقتی آبتین میافتد دنبال تیراندازی، کمانها اصلا استاندارد نبوده؛ زه کمانها کش بوده و تیرها فلزی. ولی او به قدری تمرین کرد که حالا در رنکینگ فدراسیون جهانی تیراندازی با کمان (فیتا) صد و دومین تیرانداز ریکرو دنیا به حساب بیاید.
ما تنبل نیستیم
«باور کنید تیراندازی با کمان ورزش سنگینی است.» پای حرف هر تیراندازی که مینشینی، غر میزند از اینکه همه تصور میکنند آنها آدمهای تنبلی هستند و تیراندازی با کمان ورزش تنبلهاست؛ چیزی که از بیخ و بن تکذیب میشود.
مدت زمان تمرین روزانه آنها چند برابر زمان تمرین یک فوتبالیست است. اگر یک فوتبالیست با 2 ساعت تمرین روزانه، ماهی چند میلیون تومان پول درمیآورد، تیراندازهای تیم ملی روزی 10 ساعت تمرین میکنند و پول چندانی هم درنمیآورند.
باورکردنی نیست ولی آنها از 8 صبح کمانهایشان را برمیدارند و تا 6بعدازظهر تمرین میکنند. البته گاهی اوقات تا 10 شب هم تیر میاندازند تا رکورد بالاترین ساعات تمرین روزانه مال آنها باشد.
آنها در این 10 ساعت بالای 600 تیر به سیبل میزنند. آنها به ازای هر 12 تیری که میاندازند باید یک بار فاصله 70 متری تا سیبل را بروند و برگردند. با این حساب هر روز بالای 7 کیلومتر پیادهروی میکنند.
بماند که تحمل وزن کمان و فشار زه کمانهای ریکرو هم برای خودش انرژی زیادی میخواهد. البته این فشار زه در کمان کامپوند اصلا نیست و حدودا تیراندازهای کامپوند کمی تنبلتر هستند. آنها غیر از تنبلی به چیزهای دیگری هم شهرت دارند؛ آبتین میگوید ما را رابین هود صدا میزنند.
الان توی طرشت دیگر همه ما را میشناسند؛ تا از خیابان رد میشویم صدایمان میزنند «رابین هود!». هر چند که آبتین بیشتر دوست دارد مردم با دیدن آنها به یاد «آرش کمانگیر» بیفتند تا رابین هود! حتی او مدعی است نام انگلیسی «تیراندازی با کمان» (Archery) از اسم آرش کمانگیر گرفته شده.
ولی با وجود این الان تیراندازی با کمان، یک رشته ورزشی بومی کرهجنوبی به حساب میآید. الان کرهجنوبی یکی از قدرتهای برتر تیراندازی با کمان دنیاست و تمام تجهیزات این رشته در کرهجنوبی ساخته میشود، هر چند که مدتی است کارخانه «X-ten» آمریکا به فکر ساختن تیر افتاده و برند خودش را در دنیا جا انداخته.
تیراندازی با کمان یکی از پرخرجترین رشتههای ورزشی است؛ فقط خریدن کمان چیزی بالای 5/1 تا 2 میلیون تومان روی دست هر کسی خرج میگذارد. اضافه بر اینکه هر جین تیر هم 400هزار تومان قیمت دارد؛ یعنی هر تیر 35هزار تومان. تیرها را مستقیم از آمریکا وارد میکنند و اگر توی تمرینات کسی اشتباهی تیر روی تیر بزند، 35هزار تومان به خودش خسارت زده!
در ایران چند نفری هم هستند که با کمانهای ورزشی، کارهای عجیب و غریب میکنند. صادقی، یکی از تیراندازهای اصفهانی با کمانش به جنگل میرود و شکار میکند. او تا حالا چند آهو و گوزن را با تیر از پا درآورده.
به دنبال سهمیه المپیک
تیراندازهای تیم ملی کرهجنوبی، روزی 1200 تیر میاندازند. پس اصلا عجیب نیست که آنها توی دنیا قطب تیراندازی با کمان به حساب بیایند. با وجود این تیراندازان ایرانی با 600 تیر روزانه توانستند در آخرین مسابقات World Cup در ردهبندی، جایگاه سوم را برای خودشان کنار بگذارند.
در آن مسابقات، ایران در رقابتهای تیمی کامپوند قهرمان شد. «زمانی» در کامپوند انفرادی مردان نایب قهرمان شد و «اکرم شعبانی» در کامپوند زنان سوم شد تا ایران برای اولین بار در تاریخ تیراندازی بتواند جایگاهی حسابی برای خودش دست و پا کند.
البته World Cup هر سال در 4 کشور مختلف انجام میشود و ایران در سال 2007 در مسابقات ایتالیا و ترکیه هم میتواند شرکت کند. البته مسابقات جهانی تیراندازی با کمان که چیزی جدای از مسابقات World Cup است هم در تیرماه در آلمان برگزار میشود.
تیراندازان ایرانی در این مسابقات میتوانند سهمیه ورود به المپیک 2008پکن را هم کسب کنند که این خیلی برای ورزشکاران هیجانانگیز است.
زیر چانهتان چسب بزنید!
امتیازدهی در تیراندازی بهقدری ساده است که همه بهراحتی از آن سر دربیاورند. روی سیبل، 10 دایرة متحدالمرکز وجود دارد. خوردن تیر به داخلیترین دایره، 10 امتیاز دارد و بیرونیترین دایره، یک امتیاز. پس در مسابقات که هر تیرانداز 36تیر میاندازد، حداکثر امتیاز ممکن برای یک تیرانداز، 360 است.
حالا تصور میکنید کسانی که مقام میآورند، چه امتیازی میگیرند؟ امتیاز نجمهآبتین که در مسابقات جهانی در رتبه 61 قرار گرفت، 327 است. البته این رکورد او برای تیراندازی از فاصله 60 و 70 متر است وگرنه در تیراندازی از فاصله 30 و 50 متر، بهترین رکورد آبتین 347 است؛ یعنی از 36 تیر او، تنها 13 امتیاز از دست داده. البته آبتین این رکوردها را مدیون تمرینات شبانهروزیاش میداند.
آنها حتی در ورزشگاه طرشت خوابگاه هم دارند تا یک زندگی کاملا شبانهروزی را تجربه کنند. به هر حال فصل تیراندازی با کمان تازه آغاز شده و تا پایان تابستان ادامه دارد. پس از آن مسابقات تعطیل میشود و آبتین دیگر راحت میتواند چسبی را که زیر چانهاش میچسباند، بکند. «برای اینکه با صورتمان تماس دارد، زیر چانهمان چسب میچسبانیم تا خونریزی نکند.» آبتین لیسانس تربیت بدنیاش را گرفته و حالا دنبال تحصیل فوقلیسانس است.
فعلا که او بهترین عضو تیم ریکروی دختران ایران است و میخواهد در مسابقات World cup ترکیه بهتر نتیجه بگیرد.
با« کامپوند» میزنی یا «ریکرو»؟
مسابقات تیراندازی در دو اسلحه کامپوند و ریکرو انجام میشود. اصلا هر کسی نیم ساعت از تیراندازی آنها هم دیده باشد، میتواند بفهمد که کمانها دو جور هستند. کمان ریکرو شباهت زیادی به کمانهای سنتی دارد که در ذهنهاست.
در کمان ریکرو، زه منعطف است و تیرانداز باید زور زیادی بزند تا زه را تا ته بکشد. در حالی که تیرانداز زه را تا ته کشیده، فشار زیادی به کتف و بازویش میآید و تمرکز برای هدفگیری بسیار سخت میشود.
برای همین تیراندازان حرفهایتر سراغ کمان ریکرو میروند. اما کسانی که حرفهای نیستند و میخواهند تیراندازی را آغاز کنند، نباید چندان نگران فشار نهایی زهکمان ریکرو باشند؛ کمان کامپوند برای آنها انتخاب مناسبی است.
در کمان کامپوند تجهیزات مکانیکی، کار را برای تیراندازان راحتتر میکند. تعدادی قرقره در دو سوی کمان وجود دارد که فشار کشیدن زه را برای تیرانداز کمتر میکند. البته زمانی هم که تیرانداز زه کمان کامپوند را تا ته میکشد، زه قفل میشود و دیگر احتیاجی نیست که تیرانداز تحت فشار باشد.
برای همین تمرکز برای هدفگیری راحتتر میشود و تیرانداز بهتر میتواند تیر را به سیبل بزند. پس اصلا عجیب نیست که کمان کامپوند به تیراندازان آماتور پیشنهاد شود. از سوی دیگر در مسابقات تیراندازی المپیک، فقط ورزشکاران کمان ریکرو میتوانند شرکت کنند و هنوز مسابقه با کمان کامپوند به المپیک راهی پیدا نکرده.
اما از آنجا که آمریکا خودش قدرت اسلحه کامپوند به حساب میآید و این کشور نفوذ خوبی روی کمیته بینالمللی المپیک دارد، احتمال اینکه تیراندازی کامپوند هم به رشتههای المپیک اضافه شود، کم نیست. به هر حال این اتفاق میتواند به نفع تیراندازی ایران هم باشد؛ بیشتر مدالهایی که تیراندازان ایرانی در مسابقات World Cup میگیرند، در رشتة کامپوند است.
اگر تیر نیندازم، زنده نمیمانم!
اکرم شعبانی تنها یک سال و نیم پیش برای اولین مرتبه کمان تیراندازی را دستش گرفت. پیش از آن او والیبالیست بود. اما تنها یک سال و نیم پیش، وقتی لیسانس تربیت بدنیاش را گرفت، افتاد دنبال تیراندازی. در روزهای ابتدایی هم با کمان ریکرو کار میکرد، تا اینکه بالاخره فهمید استعدادش روی کمان کامپوند بیشتر است.
پس رفت سراغ کمان کامپوند و پس از چند ماه عضو تیم ملی تیراندازی کامپوند دختران ایران شد. مدت کمی پس از عضویت در تیم ملی توانست در مسابقات World Cup کرة جنوبی مقام چهارم دنیا را مال خود کند. او حالا فوق لیسانس تربیتبدنی را میخواند و دوست دارد که بتواند در مسابقات World Cup ترکیه باز هم روی سکو برود.
البته او کمی دیر تیراندازی را آغاز کرده؛ الان 28سالش است ولی خودش اصلا نگران این قضیه نیست. از آنجا که تیراندازی چندان به سن و سالارتباطی نداردو حتی در مسابقات جهانی آن ورزشکاران 40 ساله هم شرکت می کنند شعبانی امید دارد در المپیک 2012 شرکت کند.
- تأسف نمیخورید که تیراندازی کامپوند در مسابقات المپیک جایی ندارد؟
نه، البته یک کم ناراحتم ولی احتمال اینکه کمان کامپوند هم به المپیک اضافه شود، کم نیست.
- اما انگار این اتفاق در المپیک 2008 نمیافتد؟
عیبی ندارد.
- یعنی به المپیک 2012 امیدوار هستید؟ تا آن سال، سن شما به قدر کافی بالا میرود.
سن و سال زیاد در تیراندازی اهمیت ندارد. الان در مسابقات جهانی ورزشکارانی شرکت میکنند که 40 سالشان است.
- روزی 10 ساعت تمرین میکنید، از کار و زندگی نمیافتید؟
کار و زندگی ما تیراندازی است. کافی است کسی یک بار با کمان تیر انداخته باشد تا بفهمد تیراندازی با کمان چه لذتی دارد. اگر یک روز تیر نیندازم، نمیتوانم زندگی کنم!
- دنبال این نیستید که توی دانشگاه، تیراندازی با کمان تدریس کنید؟
فعلا که فوق لیسانس میخوانم. اگر درسم تمام شود، شاید توی دانشگاه تربیت معلم به بچههای تربیت بدنی، تیراندازی با کمان درس بدهم. بستگی دارد پایه باشند یا نه.
- میتوانید، هم با کمان کامپوند مسابقه بدهید، هم با کمان ریکرو؟
شدنش که آره ولی کار حرفهای نیست. مثل اینکه کسی بخواهد، هم فوتبالیست بشود، هم هندبالیست. تکنیکهای این دو تا کمان هم فرق دارد. نمیشود دوتایش را با هم تمرین کرد.
- اصلا چرا تیراندازی با کمان را ا نتخاب کردید؟
من از بچگی ورزش میکردم. همیشه دلم میخواست توی رشتهای باشم که بتوانم در مسابقات جهانی آن هم شرکت کنم. تا وقتی که والیبال بازی میکردم، والیبالیستهای دختر ایران نمیتوانستند در مسابقات بینالمللی شرکت کنند. برای همین آمدم سراغ تیراندازی با کمان. در تیراندازی، حجاب چندان دست و پاگیر نیست و راحت میتوانیم در مسابقات جهانی شرکت کنیم.
- پس از اینکه در مسابقات World Cup کرهجنوبی مقام آوردی، برخورد خاصی با شما کردند؟
همه تعجب کرده بودند. هم ایرانی بودم، هم محجبه، اصلا انتظارش را نداشتند که من مقام بیاورم.