غواصان لشکرهای فعال در عملیات کربلای ۵ خط‌شکن و پیش‌قراولان این عملیات بودند، اما غواصان لشکر ۱۰ پاشنه آشیل دشمن بعثی در کربلای ۵ بودند. این رزمندگان خط‌شکن وقتی توانستند دژ مستحکم شلمچه را فتح کنند، سایر نیروها نیز توانستند عملیات را ادامه دهند.

سردار اسدی غواص کربلای ۵

همشهری آنلاین _ رضا شاعری: «صلوات و سلام خدا بر شهیدان عزیز که مشعل توحید را با ایثار خود برفراز میهن اسلامی برافروختند و صلوات و تحیّات خدا بر شهیدان مظلوم غوّاص که با ظهور و حضور خود، این فروغ خاموش نشدنی را مدد رساندند و پرچم یادهای عزیز و گران‌بها و ذخیره‌های معنوی ملّت را با شکوهی هر چه تمام‌تر در کشور برافراشتند. سلام بر دست‌های بسته و پیکرهای ستم‌دیده شما و سلام بر ارواح طیّبه و به رضوان الهی، بال‌گشوده شما… "

این جملات را رهبر حکیم انقلاب اسلامی تنها چند ساعت پس از تشییع پرمضمون غواصان دست‌بسته توسط هموطنان عزیزمان که دُردانه‌های این ملت بوده و هستند نوشته‌اند. دی ماه پرحادثه انقلاب اسلامی وقایع گوناگونی در خاطرات جمعی ما ایرانی‌ها به یادگار گذاشته است، یکی از آن عملیات کربلای ۴ و فتح الفتوح در کربلای ۵ است. برای منی که برادرم در قامت غواصان لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) در بامداد فیروزه‌ای کربلای ۵ تیر خلاص خورد و مزد اخلاص گرفت، این ایام حال و هوای دیگری دارد.

با شروع دی ماه هر سال به هر بهانه‌ای سعی می‌کنم سراغ رفقا و همرزمانش بروم تا از آن روزهای پر تلاطم و البته حماسی برایم روایت کنند. حالا این روزها سراغ «حاج علی محمد اسدی» رفته‌ام. آقای اسدی از رزمندگان پیشکسوت لشکر ۱۰سیدالشهدا(ع) است، رزمنده غواصی که در گردان حضرت زینب(س) پا به پای رفقای شهید و همرزمان به جا مانده‌اش در آن روزهای پر شکوه مومنانه برای دفاع از کیان اسلامی پایداری کردند، و در همه سال‌های پس از جنگ تحمیلی، او در جبهه «جهاد تببین» راویتگر خاطرات مستند آن سال‌های عظیم و رشادت‌های رفقایش بوده است.

اسدی متولد سال ۱۳۴۲ و از بچه‌های با صفای باغ خزانه تهران است که به عنوان جانشین گردان حضرت زینب(س) پا به پای سردار خادم و دیگر همرزمانش افتخار حضور در عملیات‌های مختلف از جمله کربلای ۴ و ۵ را داشته است. در این گفت وگو از نحوه آموزش رزمندگان غواص و گوشه‌هایی از خاطرات شب عملیات کربلای ۵ را برایمان روایت کرده است.

نقش غواصان تهرانی در عملیات کربلای ۵ چه بود؟
سردار علی محمد اسدی، از غواصان لشکر ۱۰سیدالشهدا(ع)

** آقای اسدی، یکی از مهم‌ترین عملیات‌ها در سال‌های دفاع مقدس عملیات کربلای ۴ و ۵ بوده است، نقش غواصان در این عملیات‌ها پر رنگ بوده لطفا از نحوه آموزش غواصان برایمان بگویید.

حرفه غواصی به خصوص در جنگ پیچیدگی‌های خاص خود را دارد، به نظر من غواص‌ها جزو نخبگان و نیروهای باهوش در جنگ بودند و هر نیرویی توان پذیرش هر کار و مسئولیت سختی را ندارد. در عملیات والفجر ۸ غواص‌ها با ادوات جنگی در رود اروند که سرعت آن ۶۰ کیلومتر در ساعت بود، پس از گذر از خط با چراغ قوه به نیروهای پشتیبان به طور دقیق باید اشاره می‌کردند تا مرحله بعد عملیات را شروع کنند.

در عملیات‌هایی که غواص‌ها منشا اثر و خط شکن باشند، به هیچ وجه از رزمنده غواص نباید صدایی در بیاید، غواص در آب باید موانع را دقیق تشخیص بدهد و مطالب را سریع به نیروهای دیگر انتقال دهد تا نیروهای خودی دچار تلفات نشوند.

از ویژگی‌ها و ایثارگری رزمندگان غواص در روزهای جهاد و حماسه یک مثالی برای شما می‌زنم، در والفجر ۸ رزمنده‌ای داشتیم که وقتی به پای او تیر خورد دهانش را بست تا مبادا عملیات لو برود. در کربلای ۵ شرایط به گونه‌ای بود که اگر می‌خواستیم با لباس دیگری به غیر از لباس غواصی وارد عملیات شویم به خاطر باتلاقی که دشمن بعثی ایجاد کرده بودد در گل و لای گیر می‌افتادیم، بنابراین تصمیم گرفتیم با لباس غواصی در این عملیات شرکت کردیم.

**خب با این اوصاف نحوه آموزش‌های غواصی برای آمادگی غواصان در این شرایط سخت چگونه بود؟

ما از تابستان سال ۶۵ و چند ماه قبل از عملیات کربلای ۴ و ۵ در سد دز و رود کارون که مختصات آن شباهت زیادی به منطقه عملیاتی اروند داشت، قریب شش ماه و همه روزه با حضور رزمندگان گردان‌های حضرت زینب(س) و گردان حضرت علی اکبر(ع) با دشمن فرضی می‌جنگیدیم. در اینجا باید به کار وِیژه غواصان اشاره کنم، نیروی غواص باید تیزهوش باشد تا بداند از کجا به دشمن ضربه بزند و پس از ضربه و به اصطلاح خفه کردن دشمن از چه محوطه‌ای به نیروهای پشتیبان اشاره کند تا رزمندگان در ادامه عملیات زمینگیر نشوند.

نقش غواصان تهرانی در عملیات کربلای ۵ چه بود؟
سردار علی محمد اسدی، از غواصان لشکر ۱۰سیدالشهدا(ع)

** این آموزش‌ها چقدر طول کشید؟

برای اجرای عملیات کربلای ۵ آقای فضلی چند صد ساعت و به تعبیری شاید بیش از ۱۰۰۰ ساعت با تک تک نیروهایش، حتی مسئول دسته‌ها جلسه گذاشت. حاج علی فضلی حتی در خصوص نحوه ارسال غذا با مسئول پشتیبانی صحبت کرد و علی رغم زمان کمی که از عملیات کربلای ۴ تا کربلای ۵ داشتیم نیروهای اطلاعات را برای آوردن خاک و آزمایش آن برای شناسایی به مناطق عملیاتی فرستاد.
درست خاطرم هست دو یا سه شب به عملیات کربلای ۴ باقی مانده بود، حاج آقای فضلی همه فرمانده گردان‌ها را برای آخرین هماهنگی‌ها در مسجد خرمشهر جمع کرد، باران شدیدی گرفته بود، بچه‌ها هم حسابی خسته بودند، آقای فضلی همه را پا برهنه کرد و فرماندهان را یک ساعتی در خرشمهر چرخاند و به قولی موش آب کشیده شده بودیم. این جلسه از نماز مغرب عشا تا حوالی اذان صبح طول کشید، یکی یکی آقای فضلی به همه گردان‌ها سرکشی می‌کرد، گردان و گروهان و دسته و حتی با مسئول دسته‌ها هم صحبت کرد و به مسئول دسته می‌گفت: «برای من توضیح بده، این راهکاری که می‌خواهی با آن پیش بروی برای اجرای آن چقدر توجیه شده‌ای؟» برای عملیات کربلای ۴ و ۵ بالغ بر ۲۵۰ ساعت نوار صوتی روی بیسیم و جلسات در آرشیو لشکر موجود است. این اطلاعات غیر از آن جلساتی است که ضبط نشده است.
بعد عملیات کربلای ۴ نقاط ضعف و قوت خودمان را بررسی کردیم، بعدا این آسیب شناسی‌ها به عملیات کربلای ۵ منتهی شد، عملیات کربلای ۵ حدود ۶۰ الی ۷۰ روز ادامه داشت، گاهی توی خط بودیم، آقای فضلی برای جلسه ما را به قرارگاه فرا می‌خواند. واقعا روزهای سختی بود و برای پیروزی رزمندگان اسلام در این عملیات زحمات زیادی کشیده شده است.

**از حال و هوای عملیات کربلای ۵ بیشتر برایمان بگویید؟ نقش شهید غلام کیان‌پور در آن عملیات چه بود؟

در عملیات کربلای ۵ موانع بسیاری در مقابل غواصان خط شکن برای شروع عملیات وجود داشت، عراقی‌ها سلاح قناصه داشتند و روی سلاح‌هایشان دوربین مادون قرمز نصب کرده بودند. بعد از عبور از نیروهای مستقر عراقی، میل گردهای ۱۸ به هم جوش داده بودند که ما به آن می‌گفتیم خورشیدی و یا هفت هشتی چون به شکل این اعداد بود. با گذر از این موانع، غواصان به دژ شکست ناپذیر شلمچه می‌رسیدند، دژی که سه مترو نیم ارتفاع داشت و عرض آن دژ ۶متر بود. وسط این دژ را عراق کانال بتن آرمه زده بود، در آنجا عراقی‌ها با فاصله هر ۱۰ متر سلاح دوشکا کار گذاشته بودند، سلاحی که با آن هلی کوپتر می‌زدند. حاج علی اسدی بارها از غلام کیان پور و نقش اطلاعاتی این رزمنده دلاور برایم گفته بود، در این بخش خاطره‌ای از اقدامات شهید کیان پور که چند روز قبل از عملیات صورت گرفته را نقل کردند. چند روز قبل از عملیات شهید کیان پور به منطقه عملیاتی رفت تا روزنه‌ای برای نفوذ نیروهای خودی به مقر دشمن در روز عملیات پیدا کند، او بعد از چهار روز شناسایی با پیکری بی‌حال برگشت و گفت روزنه‌ای برای نفوذ به این دژ پیدا کردم.
همه فرماندهان گفتند وجود این روزنه محال است، آن لحظه شهید کیان‌پور دستمالی گذاشت رو میز و با چهره‌ای مظلومانه به آقای فضلی گفت: «این خاک دژ شکست ناپذیر شلمچه است که خودم آن را آوردم.» فرماندهان متقاعد شدند و این نقطه شروع و امید برای آغاز عملیات غرور آفرین کربلای ۵ شد، گردان حضرت علی اکبر(ع) با فرماندهی حاج حمید تقی زاده و گردان حضرت زینب(س) با فرماندهی سردار خادم آماده رزم شدند، آن شب غواصان و شهدای زیادی از این لشکر همچون شهید آملی، شهید شاعری، شهید حمیدرضا پیکاری و دهها شهید دیگر با همرزمان‌شان و با وجود چنین موانع سختی عملیات را آغاز کردند.

**سکوت رادیویی چه ساعتی شکست؟

شب عملیات در منطقه سکوت رادیویی برقرار بود، بعضی بچه‌ها مثل شب عاشورا شوخی می‌کردند و بعضی در حال نجوا بودند. ساعت ۲بامداد بود که فرمان عملیات صادر شد، «بسم الله الرحمن الرحیم رزمندگان پرتوان اسلام، سربازان امام زمان(عج) یاران خمینی با رمز «یا فاطمه الزهرا و یافاطمه الزهرا و یا فاطمه الزهرا» به قلب کفر صدامی بزنید. اما «گروهان نصر» با فرماندهی شهید «علیرضا آملی»، که همین برادر شما «شهید شاعری» نیز در آن گروهان بود به قلب دشمن زدند، غواص‌ها رفتند اما هرچه زدند به در بسته خوردند و یکی یکی به شهادت می‌رسیدند، صدای بیسم آمد شهید آملی فرمانده گروهان می‌گفت: «ما نمی‌توانیم دژ بشکنیم باید برگردیم. گفتند بگذارید از امام استعلام بگیریم، امام فرمان دادند و آقای فضلی به شهید آملی گفت: «امام دستور دادند به فرزندانم بگویید حسینی بجنگند.» خداوند شاهد است نیم ساعت پس از فرمان امام(ره) صدای الله اکبر بچه‌های غواص روی دژ شلمچه طنین انداز شد و پرچم «لااله الاالله» را بر فراز دژ شلمچه نصب کردند. عراقی‌ها یکی پس از دیگری سنگرها را رها می‌کردند.

** آن خاطره و جمله معروف رئیس دفتر صدام و عصبانیت صدام را هم برایمان بگویید.

رئیس دفتر صدام درباره آن شب گفته بود: «دیدم آقای رئیس جمهور! در کاخ ریاست جمهوری دائم در حال قدم زدن است و فریاد می‌زد «الله اکبر از دست یاران خمینی، الله اکبر… اگر جلوی نیروهای خمینی را نگیریم فردا صبح در بصره هستند و با برافروختگی ادامه داد من اطلاعات و عملیات شوروی و سلاح‌های شیمیایی آلمان و پول نفت عربستان و هواپیماهای فرانسه را آوردم اما شما بی‌عرضه‌ها نمی‌توانید جلو بسیجی‌های خمینی را بگیرید؟» وزیر بهداری صدام گفته بود، این بسیجی‌ها نیروهایی هستند که آموزش درست و حسابی ندیدند، اما آن‌ها رهبری دارند که بر قلبشان حکومت می‌کند.

**در سال‌های جنگ دشمن برای تضعیف روحیه هموطنان‌مان اقداماتی انجام می‌داد، در همین سال ۹۴ تصاویر شهدای غواص که ناجوانمردانه به شهادت رسیده بودند حسابی سر و صدا کرد، درآن سال‌ها ما در حوزه تبلیغات جنگ برای اثبات آن که به نیروهای دشمن ضرباتی وارد کرده‌ایم چه اقداماتی انجام می‌دادیم؟

تبلیغات و اطلاع رسانی پیروزی‌های نیروهای خودی به مردم در فرآیند جنگ بسیار مهم است. ما خودمان بعد از هر عملیات اسرای عراقی را در تهران می‌چرخاندیم تا مردم روحیه بگیرند. در عملیات الی بیت المقدس بیش از نوزده هزار اسیر گرفتیم که این عدد کمی نیست و برای بالا بردن روحیه نیروهای مردمی از این موارد استفاده می‌کردیم. اگر این اقدامات صورت نمی‌گرفت، مردم تصور می‌کردند ما در جبهه‌ها فقط شهید می‌دهیم.

**این سال‌ها گزاره‌های میدان و دیپلماسی در ادبیات رسانه‌ای و سیاسی زیاد به کار برده می‌شود، پیروزی رزمندگان در میدان نبرد با رژیم بعث چه اثرات و برکاتی برای امتیاز گرفتن از دشمن در فضای سیاسی و بین المللی به نفع کشورمان به وجود آورد؟

عملیات کربلای ۵ برای جمهوری اسلامی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود، از برکات این عملیات همین یک مورد بس که چون بعد از عملیات کربلای ۵ قطع نامه ۵۹۸ توسط سازمان ملل صادر شد، و تمام خواسته‌های جمهوری اسلامی در آن گنجانده شده بود. بعد از دفاع مقدس وقتی رهبری از منطقه شلمچه بازدید کردند فرمودند: «شب‌های عملیات کربلای ۵ شب‌های قدر این انقلاب است و انس با آن باعث وارسته شدن است، هر کس آن عملیات را فراموش کند نامش از اردوگاه انقلاب قلم خواهد خورد؛ لذا باید این حادثه بزرگ را زنده نگه داریم.»

این حرف‌های رهبری برای ما خیلی مهم بود، در کربلای ۵ با زمین جنگیدیم و تمام استحکاماتی که صدام در منطقه شلمچه به کار برده بود از تجارب ارتش‌های دنیا بهره گرفته بود، اما ایمان بر شمشیر قالب شد و ما توانستم پوزه دشمن را به زمین بمالیم. در دوران دفاع مقدس برخی استان‌ها به اتفاق هم لشکری تشکیل داده بودند، مثلا لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب بچه‌های اراک و قم و بخشی از استان تهران و زنجان هم بودند. این لشکرها براساس تدابیر فرماندهی تشکیل می‌شدند. از لشکر ۳۱ عاشورا هم جمعی از رزمندگان زنجان به عنوان غواص حضور داشتند.

** نقش غواصان تهرانی در واقع غواصان لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) در عملیات کربلای ۵ چه بود؟

نقش غواصان لشکرها به عنوان خط شکن در عملیات کربلای ۵ به عنوان پیش قراول مهم بود، اگر غواصان ما به دژ مستحکم شلمچه نمی‌رسیدند، مطمئنا ممکن بود سرنوشت این عملیات هم مثل عملیات کربلای ۴ شود. همه لشکرها در این عملیات غواص داشتند، اما لشکر ۱۰سیدالشهدا(ع) پاشنه آشیل دشمن بعثی در عملیات کربلای پنج بودند.

**شما سال هاست به اتفاق دوستان‌تان در حوزه تاریخ نگاری دفاع مقدس مخصوصا گردآوری خاطرات و اقدامات لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) فعال بوده‌اید، تاکنون چه اقداماتی در حوزه پژوهش و مستندنگاری تصویری انجام داده‌اید؟

در سال‌های گذشته پژوهش و گردآوری‌های مهمی برای اقدامات لشکر و همچنین رزمندگان غواص انجام داده‌ایم، ۲ جلد کتاب با عنوان «غواصان والعادیات» نوشته شده و در دست چاپ قرار دارد، ان شاءالله با چاپ این اثر سینماگران و اهالی هنر فیلم‌هایی از رشادت رزمندگان غواص بسازند، امیدواریم که مستندی از فعالیت‌ها و نحوه آموزش‌های غواصان و دستاوردهای مجاهدت این رزمندگان برای مردم شریف کشورمان ساخته شود.

کد خبر 913413

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار زیر پوست شهر

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 5
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 2
  • جزیی IR ۲۱:۴۳ - ۱۴۰۳/۱۰/۱۰
    3 0
    روح برادر غواص تون شاد و قرین رحمت الهی و همنشین اباعبدالله الحسین علیه السلام
  • بهزاد IR ۲۲:۳۲ - ۱۴۰۳/۱۰/۱۰
    3 0
    یادمان باشد آرامش امروز را مدیون خون شهدا هستیم و به جانبازان و خانواده شامخ شهدا احترام بگذاریم
  • زینب IR ۲۲:۳۵ - ۱۴۰۳/۱۰/۱۰
    2 0
    روح شهدا گرامی
  • کسخسروی IR ۰۸:۴۱ - ۱۴۰۳/۱۰/۱۱
    1 0
    روح براتون شاد و یادشون سبز، اثبات حقایق و گزیده از دیپلماسی ... عالی بود.
  • حسن IR ۰۹:۱۵ - ۱۴۰۳/۱۰/۱۱
    1 0
    روح همه شهدا شاد علی الخصوص بچه محل شجاع وتکاورغواص سردارجوادشاعری 🌹