برای دومین بار دفتر موسیقی حضور سرپرست را تجربه کرد. نخستین بار در سال 89با استعفای دکتر محمدعلی خبری، علی ترابی بهعنوان سرپرست انتخاب شد؛ اسمی که برای اهالی موسیقی بسیار آشنا بود؛ چرا که پیش از آن بهعنوان معاون دفتر موسیقی با دو مدیر موسیقی کار کرده بود اما با رفتن پرحاشیه سید محمد میرزمانی در نیمههای فروردینماه علیرضا پاشایی بهعنوان سرپرست دفتر موسیقی انتخاب شد؛ مدیری که برای اهالی موسیقی چندان آشنا نیست. به سراغ هنرمندان این حوزه رفتیم و از آنان درباره سال گذشته و البته دغدغههای آنان در سال صحبت کردیم.
محمدحسین توتونچیان که سال گذشته بهعنوان تهیهکننده و برگزارکننده موسیقی حضوری فعال داشتهاست، درباره امید و نگاهش به فعالیت موسیقی در سال جدید گفت: «همیشه آرزوی من بوده است که در وادی موسیقی دست بازتری برای تمام ژانرها، گونهها، قشرها و گروههای موسیقی داشتهباشیم تا مردم حق انتخاب داشته باشند؛ این آرزوی قلبی من است».
مدیرعامل ققنوس که در سال 90کنسرت ارکستر سمفونیک آذربایجان، کنسرت گروه دستان به خوانندگی سالار عقیلی در تهران و شیراز، کنسرت بزرگ گروه کامکارها و کنسرت گروه نامیرا با همراهی سازمان ملل، کنسرت گروه سیاوش به خوانندگی همایون شجریان و تور این گروه در سراسر ایران، کنسرت شهرام ناظری و کنسرت سالار عقیلی با گروه راز و نیاز و کنسرت گروه دارکوب را داشتهاست، ترجیح میدهد سختیهای سال گذشته را فراموش کند و بهعبارت دیگر نیمه پر لیوان را ببیند. معتقد است که از دو راه میتوان به این آرزو رسید؛ «ما از دو منظر میتوانیم به این آرزوها دست پیدا کنیم؛ منظر اول مدیران و مسئولان یک مقدار با آزادی بیشتر دست آهنگسازان و موسیقیدانها را باز بگذارند و راه دوم حرکت کردن اهالی موسیقی در چارچوبهای اجرایی دفتر موسیقی است. این موارد توامان میتواند به پویایی و رشد گونههای مختلف موسیقی کمک کند».
او امیدوار است که چارچوب کلی برای موسیقی مشخص شود؛ «چارچوب کلی برای معیارهای موسیقی وجود دارد و اهالی موسیقی از این معیارها مطلع هستند اما شدت و حدت آن با نظر و سلیقه مدیران تغییر میکند؛ بهعبارت دیگر همه ما از مرزهای کار موسیقی مطلع هستیم اما اینکه بتوان روی لبه این مرز حرکت کرد و مانعی هم نداشتهباشد، مدیر وقت دفتر موسیقی تصمیم میگیرد».
توجه به جوانان
داوود گنجهای هنرمند پیشکسوتی است که همواره در عرصههای مختلف حضور فعال دارد؛ از حضور در شورای سیاستگذاری بیست و هشتمین جشنواره موسیقی فجر گرفته تا حضور غیررسمی برای رسیدگی به هنرمندان بیمار. او درباره وضعیت موسیقی اظهار داشت: «مهمترین مسئله این است که وضعیت موسیقی روشن نیست. مسئولان باید موسیقی را بهعنوان هنری ارزشمند و تأثیرگذار در فرهنگ جدی بگیرند. اگر این دیدگاه بهوجود بیاید، طبیعتا راههای بعدی برای موسیقی بازمیشود؛ در این صورت به موسیقی بودجه اختصاص داده میشود. زمانی که به آن بودجه کافی تعلق گرفت، برای آن برنامهریزی میشود و سند چشماندازه پنج ساله برای موسیقی نوشته میشود تا اهالی موسیقی بدانند که در پنج سال آینده موسیقی به کجا خواهد رسید. موسیقی همواره از کمبود بودجه رنج برده؛ چراکه تکلیفش مشخص نبوده. چه خوب است که تکلیفش مشخص شود».
او معتقد است که حضور جوانان در عرصه موسیقی گواه این ادعاست که جوانان میتوانند از استادان و بزرگان موسیقی جلو بزنند. با این حال او امیدوار است که مسئولان جوانان را حمایت کنند؛ «باید ببینیم که مسئولان برای جوانان چه کردهاند و دستاوردهای حضور جوانان در عرصه موسیقی خصوصا جشنواره موسیقی فجر چیست. البته مدیران فرهنگی به جوانان توجه میکنند اما نمیدانم که این توجهها کافی هست یا خیر. آنها میتوانند از استادان و بزرگان موسیقی جلو بزنند اما این بستگی به این دارد که از آنها حمایت بشود و زمانی که جشنواره تمام شد رها نشوند بلکه از کارهایشان از سوی مسئولان پیگیری بشود و برایشان شرایط کار مهیا باشد».
گنجهای درباره انتظارش از مسئولان میگوید: «پیشکسوتان عرصه هنرموسیقی هم نیاز به رسیدگی و توجه دارند و این توجه و رسیدگی از ضرورتهای رشد هنر است. زمانی که به پیشکسوتان توجه شود به جوانان هم امید داده میشود؛ چرا که آینده خودشان را امن و امان میبینند».
توجه به کپیرایت
اغراقآمیز نیست اگر پرمشکلترین صنف موسیقی را صنف ناشران در سال گذشته بدانیم؛ گروهی که رودررو با دفتر موسیقی و تصمیمات تازه آنان در ارتباط هستند؛ تصمیمات تازهای همچون هولوگرام و تغییر روند کسب مجوز آلبوم. بابک چمنآرا، مدیر نشر بتهوون به قانون کپیرایت اشاره دارد؛ «قانون کپیرایت به شکل کلی در ایران وجود دارد اما مربوط به زمانی است که سیدی و اینترنت وجود نداشت. بنابراین باید این قانون بهروز و اجرایی شود. از سوی دیگر نیاز به فرهنگسازی است. این دو کار باید با هم پیش برود. ما درکشور قانونهایی داریم که اجرا نمیشوند. یکسری موارد هم هست که قانون ندارد، اما مردم شرعا، عرفا، قانونا و اخلاقا به آن پایبند هستند. بنابراین ما نیاز به فرهنگسازی داریم تا قانون کپی رایت اجرایی بشود».
او در ادامه تصریح کرد: «ماجرای رعایت قانون حق مولف یا کپیرایت باید در ناخودآگاه مردم برود و فرهنگسازی بشود؛ بدون اینکه به این فکر شود که کپی کردن ارزانتر از خرید تمام میشود یا بهدست آوردن راحتتر است. این موارد باید از نظر فرهنگی جا بیفتد».
بهنظر سخنگوی کانون ناشران خانه موسیقی این فرهنگسازی تنها برعهده مسئولان نیست؛ «بخشی از فرهنگسازی این کار برعهده ما ناشران و بخشی برعهده رسانهها و مطبوعات است اما بخش عمده این وظیفه برعهده رسانه ملی است. متأسفانه اینکار برای رسانه ملی خیلی سخت است که انجام بدهد؛ چرا که خودش بزرگترین نقضکننده کپی رایت است». او در ادامه گفت: «صدا و سیما این پارادوکس را چطور میخواهد حل کند؟ ما در یک چرخه بیهوده «اول مرغ بوده یا تخم مرغ» میگردیم. با وجود این از نظر من فرهنگسازی و تدوین قانون باید همزمان با هم صورت بگیرد و باید موازی هم حرکت کند».
از نظر چمنآرا اگر تا به امروز قانون کپیرایت تدوین نشده، بهدلیل دشواری آن نبودهاست؛ «اهمیت این کار احساس نشدهاست. برای اینکه تمام قوانینی که در طول سالها در مجلس تدوین، تصویب و اجرایی شده دغدغههایی بوده که به نوعی خود مسئولان چه بهعنوان نمایندگان مجلس یا چه بهعنوان وزارتخانه با آن درگیر بودهاند اما مسئولان ما نمیدانند که کپی کردن سیدی و یک اثر هنری غیرمجاز است. شما بارها میبینید که در مراسم و اعیاد جلوی وزارتخانهها غرفههایی هست که سیدیهای ما را به شکل امپیتری میفروشند؛ یعنی خودشان کپیرایت را نمیشناسند پس فرهنگسازی باید بهخودشان هم برسد».بهنظر او رسانه صداوسیما یکی از نهادهایی است که میتواند به فرهنگسازی این امر سرعت ببخشد؛ «ازتأثیر صداوسیما نباید گذشت. اگر صدا و سیما بخواهد میتواند در کمتر از یک فصل، مبحث کپیرایت را بین مردم جا بیندازد».
این ناشر موسیقی امیدوار است که این امر زودتر تحقق یابد؛«مسئله این است که این اتفاق باید زود بیفتد؛ چرا که اگر دیر این امر صورت بگیرد، دیگر صنف ناشرین موسیقی وجود نخواهد داشت. واقعا فکر میکنم در بهترین وضعیت ما یکی دوسال آینده میتوانیم کارمان را ادامه بدهیم. سالی چند شرکت، فروشگاه و توزیعکننده از کار کنار میکشند و حذف میشوند و ما بنیه مقابله با این مشکلات را نداریم؛ بنابراین باید سریع هرکاری که میتوانیم انجام بدهیم».
نشر بتهوون که از قدیمیهای نشر موسیقی در کشور است امسال قصد داشت که نزدیک به 25آلبوم موسیقی تولید کند اما این رقم روی عدد 15آلبوم ثابت ماند؛ «ماتولید زمستان بتهوون را به خاطر شرایط اقتصادی کاملا متوقف و تولید این کارها را به آیندهای که به آن خیلی امیدواریم موکول کردیم».
پتانسیل سالنها
شاهین فرهت مدرس و آهنگساز که هم با جوانان در ارتباط است و هم با هنرمندان نظر نگاه دیگری برای رسیدن به آینده بهتر در حوزه موسیقی دارد؛«بهنظرم بهترین راه این است که اجراها بیشتر باشد. زمانی که اجراها بیشتر باشد، کارها رشد بهتری خواهد داشت».
او با اشاره به پایاننامه دانشجویانش در دانشگاهها آینده موسیقی را روشن ارزیابی کرد؛ «آثار بسیار خوبی در این قشر تولید میشود که متأسفانه امکان اجرا شدن پیدا نمیکنند. از سوی دیگر کنسرتهای آموزشی سبب پیشرفت موسیقی میشود».به گفته سازنده سمفونیهای «خلیجفارس»، «تهران»، «امامرضا» و «دماوند» استخدام فارغالتحصیلهای موسیقی در زمینههای مختلف ازجمله موسیقی باعث ایجاد انگیزه برای دانشجویان میشود و از سوی دیگر او معتقد است که سالنهای موسیقی باید فعال شوند؛ «ما در سطح کشور سالنهای خوبی داریم که میتوانند مورد استفاده اهالی موسیقی قراربگیرند. سالنهای فرهنگسراهای ما پتانسیل خوبی دارند و شهرداری در این میان میتواند نقش مهمی ایفا کند».
پاسخگویی به نیاز جوانان
محسن رجبپور که قبل از انحلال ارکستر ملی در سمت مدیرداخلی ارکستر ملی فعالیت میکرد، چندان چشمانداز روشنی از سال گذشته در ذهن ندارد؛«اوضاع موسیقی در سال 1391 در مقایسه با 20سال گذشته بدترین سال بود. آنچه ما از دفتر موسیقی بهعنوان جواب موسیقی میشنیدیم در طول 20سال گذشته یعنی از سال 73تا به امروز هرگز نشنیده بودم».این تهیهکننده و برگزارکننده موسیقی که در سال گذشته مشکلات زیادی را تجربه کردهاست در ادامه گفت: «در طول سالهای گذشته مسئولان به این نتیجه رسیدند که فضای موسیقی چه برای رقابت با موسیقی غیرمجاز خارجی و چه برای رقابت با موسیقی غیرمجاز و زیرزمینی داخلی فضای موسیقی را به سمت فضای امن و آزاد ببرند اما در سال 1391یکباره تمام آنچه در تمام آنچه در 15سال اخیر بافته شده بود، از بین رفت. در سالهای گذشته تلاش شد که مردم آهنگ مجاز گوش کنند و سطح موسیقی بالا برود اما این تلاش یکباره به هم ریخت.
سال گذشته مسئولان موسیقی میگفتند که ما پاسخگوی آن چیزی هستیم که دفتر موسیقی مجوز میدهد اما سؤال اینجاست که چهکسی نیاز جوان امروز را پاسخ میدهد؟ پاسخگویی به این نیاز وظیفه کیست؟ یا اگر وظیفه دفتر موسیقی نیست، بگویند که ما باید با چه قسمتی صحبت کنیم؛ چرا که من برای پاسخ به نیاز جوان امروز و مخاطب امروز تلاش میکنم».مدیرعامل ترانه شرقی اعتقاد دارد برای رشد موسیقی نیاز به تغییر در دیدگاه است؛ «بهنظرم باید دیدگاه مسئولان و مدیران تغییر کند. ما به جای آنکه پاسخگوی آنچه باشیم که مجوز میدهیم، پاسخگوی نیاز جامعه خودمان باشیم. تمام کسانی که برای موسیقی تصمیم منفی میگیرند، آخر هفتههایشان را با خانواده به کنسرت میروند؛ چرا که معتقدند رفتن به کنسرت بهتر از این است که خانواده و فرزندانشان به راه خلاف کشیده شوند».