وجود منابع اطلاعاتی، اطلاعات بهروز با توجه به شرایط بومی و منطقهای و با در نظر گرفتن پیشرفتهای علمی جهان در قالب کتابها و سایر منابع مکتوب میتواند گامی مثبت در جهت ارتقاء سطح علمی حوزه خاصی از علم باشد. علاوه بر آن ترجمه آثار سایر اندیشمندان و متخصصان پل ارتباطی مهمی جهت تبادل اطلاعات و اندیشههای مطرح شده در فرایند تولید و توسعه دانش است. در این میان حوزه علوم ارتباطات که یکی از فعالترین حوزههای علوم اجتماعی در جهان است به عنوان یک رشته بهروز و کارآمد نیازمند جدیدترین و کاربردیترین منابع مطالعاتی است. اما به عقیده بسیاری از دانشجویان و برخی از اساتید با وجود پذیرش دانشجو در مقطع دکتری و ارتقاء جایگاه علمی این رشته در دانشگاههای کشور از منظر کتابهای تألیف شده فقیرترین رشتههای علوم اجتماعی بهحساب میآید و در عرصه تولید و انتشار کتاب و منابع با نقصانهایی روبهرو است.
آموزش روزنامهنگاری به عنوان نخستین شاخه علوم ارتباطات از اوایل قرن بیستم به دنبال توسعه مطبوعات، پیدایش و گسترش سینما، رادیو، تلویزیون و سایر تکنولوژیهای نوین ارتباطی رو به پیشرفت و گسترش گذاشت. تا سال 1357 تاریخ آموزش روزنامهنگاری در ایران فراز و فرودهای بسیاری داشته است.
سال 57 در ایران دانشکده علوم ارتباطات تاسیس شده بود که علاوه بر تربیت نیروی متخصص اقدام به چاپ بیش از 30 جلد کتاب درسی تخصصی، تولید چند فیلم مستند سینمایی، انجام طرحهای پژوهشی و انتشار نشریه «پیام ارتباطات» کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در سال 1359 دورههای تازه کارشناسی علوم ارتباطات اجتماعی با دو شاخه روزنامهنگاری و روابط عمومی در دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد. همچنین در سال 1369 مقطع کارشناسی ارشد و در سال 1375 مقطع دکتری به این رشته افزوده شد. نهایتاً دانشکده مستقل علوم ارتباطات با سه رشته روزنامهنگاری، روابط عمومی و مطالعات ارتباطی و فناوری اطلاعات در سال 1383 بازگشایی یافت. به عبارتی میتوان گفت اولین جرقههای تأسیس رشتهای به نام علوم ارتباطات اجتماعی به بیش از شش دهه قبل میرسد و چیزی در حدود سه دهه از عمر تأسیس این رشته در کشور بهطور رسمی و دانشگاهی میگذرد.
اما با وجود سپری شدن قریب به سی سال از پایهگذاری این حوزه از علم در دانشگاههای کشور همچنان خلأ کمبود منابع تخصصی نهتنها کاملاً مشهود است بلکه روزبهروز عمیق و عمیقتر نیز میشود؛ تا جایی که از نظر دانشجویان شاخههای مختلف علوم ارتباطات علیرغم نقش فعالی که در عرصه رسانههای مکتوب، غیرمکتوب و مجازی دارند همچنان از فقر کتاب های خوب تخصصی در رنج هستند. عدم انطباق برخی از کتابها با فضای رسانهای کشور، کهنگی مطالب، فزونی تعداد کتابهای ترجمه شده در مقایسه با آثار تألیفی، بهکار بردن معانی متفاوت در ترجمه یک عبارت یا واژه در آثار مختلف و... از جمله نقصان و ضعفهایی است که دانشجویان امروز و یا شاید اساتید فردا در این حوزه از علم با آن روبهرو هستند.
تألیف، ترجمه یا گردآوری
محمدمهدی رحمتی، دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت رسانه در خصوص مشکلات موجود در حوزه کتابهای علوم ارتباطات گفت: «در حال حاضر کتابهای حوزه علوم ارتباطات مانند کتابهای سایر رشتههای علوم انسانی بیشتر آثار ترجمه شده هستند تا کتب تألیفی، البته از سوی برخی استادان این رشته کوششهایی در خصوص تألیف کتابهای تخصصی بهعمل آمده است، با این وجود ما هنوز در حوزه نظریههای ارتباطات و شناخت نظریههای ارتباطات ضعفهای زیادی داریم، زیرا در این حوزه بیشتر کتابها ترجمه و در عین حال تعداد آنها کم است. علاوه بر آن این آثار به بررسی فضای رسانهای در غرب و نوع انحصار این رسانهها میپردازد، در نتیجه از ساز و کار و نوع انحصار رسانهها در کشور ما فاصله زیادی دارند. به تبع مثالهای بحث شده در آنها نیز با فضای موجود در حیطه رسانهای ایران بسیار متفاوت است.
به جمع این موارد میتوان عدم همگونی در ترجمه برخی از واژهها و عبارات تخصصی را افزود، زیرا با وجود اینکه این کتابها بیشتر توسط اساتید متخصص حوزه ارتباطات ترجمه میشوند برخی از واژهها دارای چندین ترجمه متفاوت هستند که هرکدام متعلق به یک استاد است و به نوعی زمینه سردرگمی دانشجو را فراهم میآورد.»
از نظر این دانشجوی کارشناسی ارشد ارتباطات در یک جمعبندی کلی کتابهای لاتین در این حوزه بیشتر به سمت علوم کاربردی و روایتگری پیش رفتهاند و در مقابل آثار تألیف شده بیشتر گرایش به سوی علوم محض دارند.وی علم ارتباطات را از علوم بسیار بهروز دنیا دانست که با توجه به روند سریع رشد ارتباطات روند کهنه شدن اطلاعات در آن بسیار تند است و افزود، «دانشجویان این رشته باید منابعی را مطالعه کنند که اگرچه توسط اساتید بزرگی نوشته شده است اما سالهای زیادی از تألیف آن میگذرد. به عبارتی این منابع قدیمی و کهنه شدهاند و دیگر با فضای کنونی تطبیقپذیر نیستند.
متأسفانه ما مقدار قابل توجهی از گردونه پرشتاب علم عقب هستیم و این امر باعث عقب ماندن ما در حوزه تألیف و ترجمه شده است؛ تا جایی که اختلاف زمانی میان زمان تألیف و ترجمه یک اثر در این رشته بهطور میانگین به پنج تا ده سال میرسد. البته مرکز مطالعات و توسعه رسانهها تلاشهایی در جهت کاهش این فاصله کرده است. اما این مسئله همچنان موجب سردرگمی دانشجویان میشود زیرا باید به مطالعه منابعی بپردازند که سال تألیف آنها گاهی به دهه 50 نیز میرسد.»
مجید سلیمانی دانشجوی ارشد رشته مطالعات فرهنگی رسانههای دانشگاه تهران نیز با اشاره به اینکه تعداد کتابهای تألیفی در حوزه ارتباطات بسیار کم است و حتی بیشتر آنها تلفیقی از ترجمه و تألیف بهصورت گردآوری و ادغام چند کتاب هستند، گفت: «اگر بخواهیم تحقیق و مطالعهای روی موضوعات خاص در این حوزه داشته باشیم کمتر میتوانیم کتاب فارسی مناسب پیدا کنیم و به ناچار باید به سراغ منابع لاتین برویم. حتی در مورد منابع لاتین نیز با مشکل مواجه میشویم .»
اگرچه رشته ارتباطات اجتماعی از نظر متخصصان و اساتید دانشگاهی در مقایسه با بسیاری از علوم، علمی نوپا است ، اما با توجه به روند سریع گسترده شدن دامنه ارتباطات اجتماعی و تکامل ابزارهای مبادله و انتقال اطلاعات نیازمند توجهی دوچندان است. بنابراین وجود منابع مطالعاتی متعلق به بیش از دو دهه گذشته و یا ارجاع به آثار لاتین که زمان تألیف آنها بهطور میانگین به پنج تا ده سال گذشته میرسد نمیتواند اطلاعات مناسبی را در اختیار دانشجویانی قرار دهد که قرار است گام به گام با پیشرفتهای علمی و فنی پیش روند تا روزی خود در رأس هرم نظریهپردازان و متخصصان این رشته قرار گیرند.
عدم توجه به موضوعات به روز خاص جامعه، وجود برخی از مباحث ارتباطی که ویژه فضای رسانهای کشور است و شاید در هیچ یک از آثار ترجمه شده به دلیل منحصر بودن به حال و هوای کنونی کشور و عدم انطباق با ساز و کارهای رسانهای کشورهای نویسنده سایر آثار ارتباطی، به آنها پرداخته نشده باشد، از جمله نکاتی است که باید بیشتر مورد توجه متخصصان بنام و نویسندگان این قبیل آثار قرار گیرد.
عدم حمایت مالی از مؤلفان
دکتر محمود دهقان عضو هیأت علمی گروه ارتباطات دانشکده صدا و سیما، عدم تولید علم در حوزه علوم ارتباطات، پناه بردن به ترجمهها، گرانی کتاب و عدم دسترسی دانشجویان به منابع مورد نیاز را از جمله مشکلات موجود در حوزه کتابهای علوم ارتباطات ذکر کرد و افزود: «منابع موجود در حوزه علوم ارتباطات بیشتر شامل ترجمه و گردآوری است تا تألیف و تولید فکر ملی، حتی در آثار تألیف شده نیز رد پای ترجمهها به خوبی مشهود است.»
از نظر این عضو هیأت علمی دانشگاه، به طور کلی سطح علمی این رشته در ایران 10 تا 15 سال از دیگر کشورهای جهان عقب است. زیرا کتابهای ترجمه شده بیشتر متعلق به سالهای قبل از 2000 میلادی است و حتی سال تألیف آثاری که در نمایشگاه کتاب عرضه میشود به سال 1900 تا 2000 میلادی میرسد. همچنین رشته علوم ارتباطات شامل زیر شاخههای متعددی است که تفکیک چندان واضحی در آن صورت نگرفته و گاهی اوقات ترجمههای انجام شده تا حد زیادی با هم همپوشانی داشته و نامهای مشترکی هم دارند. از سوی دیگر وجود اساتید فارغالتحصیل از دانشگاههای آمریکا و اروپا و استفاده این افراد از حوزههای متفاوت تعاریف باعث شده تا گاهی اوقات یک واژه دارای معانی متعددی در ترجمههای مختلف باشد.
دهقان در ادامه گفت: «ترجمههای موجود بیشتر مباحث پایه را در برمیگیرد، در حالی که پایه این علم باید بر مبنای تألیف قرار گیرد نه ترجمه. اشخاصی باید به تألیف کتابهای تخصصی بپردازند که شناخت کاملی از حوزه علم مورد بحث داشته باشند.» وی با تأکید بر اینکه عدم حمایت مالی از متخصصان و اساتید علوم ارتباطات اجتماعی علت اصلی محدود بودن تعداد آثار تألیفی و به روز در این رشته است، تصریح کرد: «تألیف یک کتاب در حوزه تخصصی مستلزم هزینه و بودجه مناسب است.
زمانی که هزینه پرداخت شده برای تألیف یک کتاب ناچیزتر از ترجمه یک اثر است، مسلم است که افراد به جای نوشتن یک کتاب به ترجمه کتابهای موجود روی میآورند. از سوی دیگر کتب تألیفی علمی در بازار هم به لحاظ تخصصی بودن و اختصاص داشتن به رشته خاصی از فروش بسیار کمتری نسبت به کتابهای عامهپسند برخوردارند.» اگر بپذیریم که اساسیترین پیش نیاز جهت تحقیق و تألیف یک اثر حمایت مادی از مؤلف است، شاید در ظاهر بتوانیم وجود نقصانها را توجیه کنیم.
اما این توجیه در عین منطقی بودن قادر نیست نشانههای ناخوشایند عقبماندن ما از گردونه پرشتابی که هر روز با سرعت بیشتر به پیش میرود را کنار بزند. همچنین تقسیمبندی مطالب در قالب ترجمه و تألیف در نظر گرفتن تزاید و اهمیت یکی بر دیگری بحثی نیست که چندان کمکی به رفع مشکلات و کاستیهای موجود کند، بلکه مهم این است که کتابهای موجود تا چه میزان نیاز مطالعاتی و اطلاعاتی دانشجویان را با توجه به مسائلی از جمله بافت بومی، گسترش تکنولوژی منطقهای و فضای رسانهای موجود برآورده میکند و چگونه میتوان خلأ اطلاعاتی در حوزه کتابهای تخصصی را پوشش داد.
دکتر مهدی محسنیانراد، استاد و محقق علوم ارتباطات از جمله اساتیدی است که سعی کرده تا با بهرهگیری از موضوعات به روز با توجه به شرایط بومی و منطقهای به تألیف بپردازد.«ایران در چهار کهکشان ارتباطی» از جمله کتابهایی است که از نظر وی با نگاهی کاملاً بومی به رشته تحریر درآمده است.
محسنیانراد معتقد است، وقتی در دانشگاه استنفورد هاروارد در خصوص یک نظریه در حوزه ارتباطات بحث و تبادل نظر میشود، بر اساس آن مباحثی تدریس و رساله نوشته میشود، مسلماً این بحثها و نظریات در جامعه امروز ارتباطات ایران کاربرد ندارد.زیرا این نظریات بر اساس مباحث بومی به روز و با توجه به شرایط خاص خود آن کشور طرح و بیان شدهاند. بر این اساس اگر این ترجمهها وارد ادبیات ارتباطی میشود با جامعه ارتباطات ایران همخوانی و توازن نخواهند داشت.
وی گفت: «ما در کل جهان یک تلویزیون منحصر به فرد داریم اما تاکنون چقدر در این مورد کارهای علمی انجام دادهایم و بررسی کاربردی داشتهایم، جای بحث دارد. بنابراین هر وقت چنین مباحث و نظریاتی با توجه به بافت بومی و مسائل بنیادی وارد مقالات و تألیفات ما شد، آن وقت است که میتوانیم بگوییم همگام با علوم روز ارتباطات پیش رفتهایم.» این استاد دانشگاه با بیان اینکه صرفاً نمیتوانیم بگوییم که ترجمه بد یا تألیف خوب است، مسئله اصلی که باید به آن توجه کرد این است که ترجمه باید شامل مباحث ضروری باشد، افزود: «مهمترین اشکالی که ما در این حوزه با آن مواجه هستیم عدم حمایت مادی از کارهای علمی اصیل و تحقیقات پایه و کاربردی است.
اگرچه هزینههای بسیاری صرف بررسی تأثیرات برنامههای تلویزیونی و یا تبلیغات انتخاباتی و غیره میشود، اما از تحقیقات پایه خیلی کم حمایت میشود. به طور نمونه خود من تحقیقی به همراه 32 دستیار انجام دادهام و در حال حاضر بیش از یک ماه از به پایان رسیدن آن میگذرد، اما کسب حمایتهای مادی برای این کار مدت سه سال به درازا کشیده است.»
بدون تردید کتابخانههای تخصصی نقش مهمی در یاری رساندن به دانشجویان و محققان دارند. از این رو وجود کتابخانههای متعدد و غنی میتواند تا حدودی مشکل عدم دسترسی به منابع موجود را کاهش دهد، اما اینکه تاکنون کتابخانههای تخصصی در حوزه علوم ارتباطات تا چه میزان پاسخگوی نیاز این افراد بودهاند، جای بحث دارد. البته وجود کتابخانه مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها به عنوان تنها کتاب تخصصی علوم ارتباطات و روزنامهنگاری کشور با بیش از چهار هزار عنوان کتاب فارسی و لاتین نقطه عطفی است در جهت دسترسی هر چه آسانتر به منابع اطلاعاتی خاص در این حوزه.
یکی از دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت رسانه در این رابطه میگوید: «شناخت مدیریت رسانه یک رشته دانشگاهی مورد تأیید وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری است اما در کل کتابخانههای موجود شاید نتوان بیش از چند کتاب به عنوان منبع در این رشته یافت. در کل کتابخانه دانشکده علوم اجتماعی تهران چندان به روز نیست، اما به لحاظ پایهای بودن مطالب کتابخانه غنیتری است و کتابخانه مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها و مرکز اطلاعرسانی صدا و سیما به نسبت بهروزتر هستند.
در مجموع کتابخانههای تخصصی حوزه ارتباطات شمار محدودی از کتابهای بهروز و مهم را با توجه به تعداد دانشجویان و فارغالتحصیلان در خود دارند. به عنوان مثال وقتی یک کتاب که تنها دو نسخه از آن در مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها موجود است و همزمان مورد نیاز چندین دانشجو است، تنها راه موجود مدتها ماندن در لیست انتظار است. این مسئله حتی در حوزه ارتباطات میان فرهنگی و بینالمللی و مطالعات انتقادی که از زمان فرانکفورت بوده وجود دارد.»
این در حالی است که دکتر محسنیانراد بر این عقیده است که تقریباً هیچ کتابخانهای در سطح کشور وجود ندارد که منابع فارسی در حوزه علوم ارتباطات در آن موجود نباشد. هر چند که ممکن است کتابهای موجود در آنها از جمله اصلیترین و با اهمیتترین کتابها نباشند که این مسئله مربوط است به عدم وجود نظم و دقت کافی، توزیع نامناسب، خرید نامناسب و برخی از عوامل دیگر. البته ماجرا به همین جا ختم نمیشود، عدم توزیع مناسب، نبود مراکز فروش مشخص در حوزه علوم ارتباطات و عدم امکان دسترسی به کتابهای حوزه ارتباطات در شهرستانهای کشور از دیگر مسائلی است که میتوان به آنها اشاره کرد.
فاطمه کیهان، مسئول انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها با بیان اینکه رشته علوم ارتباطات اجتماعی از جمله حوزههایی است که مخاطب عام ندارد بنابراین کتابفروشیهای خیابان انقلاب نمیپذیرند که این کتابها را در کتابفروشی خود داشته باشند در خصوص طرحهای این مرکز در جهت بهبود روند توزیع و پخش کتابهای چاپ شده از سوی این انتشارات گفت: «هفت، هشت سال پیش مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها تصمیم گرفت قسمتی از ویترین مغازههای خیابان انقلاب را اجاره کند تا از این طریق دانشجویان در تهیه کتابهای مورد نظر خود با مشکلات کمتری مواجه شوند.
اما قیمت اجاره ویترینهای این کتابفروشیها آن قدر بالا بود که این طرح عملاً اجرا نشد.همچنین این مرکز جهت سرعت بخشی به روند توزیع کتاب در دانشکدههای ارتباطات با در نظر گرفتن تسهیلات از جمله تخفیف ویژه و فرصت جهت پرداخت بهای کتاب، به دانشکدهها اعلام کرد که میتوانند برای خرید ضمن استفاده از این شرایط، کتابها را بیواسطه از انتشارات خریداری کنند. اما متأسفانه بدقولیها در استرداد وجه و بیتوجهیها باعث شد که ما برای ادامه این طرح انگیزه لازم را نداشته باشیم.»
کیهان با تأکید بر اینکه دانشجو کتاب را میخواهد، اما فروشگاههای کتاب از این مسئله حمایت نمیکنند، افزود: «در حال حاضر علاوه بر فروشگاه طبقه همکف مرکز و بخش دستان در خیابان وحید نظری، این امکان برای دانشجویان و علاقهمندان ساکن تهران و سایر شهرهای کشور ایجاد شده تا در صورت نیاز، کتاب مورد نظر خود را از طریق سایت این مرکز خریداری کنند. به عبارتی سیستم فروش اینترنتی تا حدی جایگزین سیستم خرید پستی شده است.»