شیخ در مواعظ تربیتی خود اشاره دارد که تنها وسیله رهایی خود و دیگران عقل است و آنچه عقل را نیرو میبخشد، علم است؛ علم برای عمل کردن... و هر علمی که عمل در آن نباشد همچون زنبور عسل است که نیش دارد اما عسل نمیدهد. علم بدون عمل از آن جهت که بر مبنای عقل استوار نیست انسان را در یک جا نگه میدارد. باید دانست که سعدی در مواعظ عقلانی مانند اپیکور شکاک است و اعتقاد دارد که وعظ را باید شنید و سپس آن را با معیارهای عقل ارزیابی کرد. اگر عقل، سنگینی یا پروزنی آنرا تشخیص داد، عمل به آن واجب است. از طرف دیگر سعدی در پذیرفتن مسائل تربیتی و فضیلتها کورکورانه عمل نمیکند و نادانسته نمیپذیرد؛ یعنی نه فریب دشمن را میخورد و نه تعریف مداح را و این شاید به الگوهای تربیتی سقراط نزدیک است. اما لازمه رسیدن به موفقیتهای عقلانی داشتن تخصص و مهارت و به تعبیری تجربه است؛ یعنی علاوه بر داشتن عقلی تیز باید مربی دارای تجربه باشد. از نظر شیخ شیراز آموختن علم بدون عمل و تجربه کاری بیارزش است زیرا دوکس رنج بیهوده بردند و سعی بیفایده کردند؛ یکی آنکه اندوخت و نخورد و دیگری آنکه آموخت و نکرد.بهطور کلی تربیت از نظر سعدی چهار مرحله دارد: 1- دینداری و رعایت پرهیزگاری2- تکیه داشتن بر عقل3- دانستن معنی سخن 4-اعتماد و اتکا به نفس. در اسلوب تربیتی به عقیده سعدی نخستین مورد اعتدال است؛ یعنی در تربیت بیم و امید یا تشویق و تهدید لازم است همراه یکدیگر به کار روند.
شیوه تربیتی دیگر از نظر سعدی آن است که شاگرد را باید به سختی عادت داد و واقعیت دشواری زندگی را به او فهماند. این روش در ایران قدیم رایج بوده و کودکان را به دوری از ناز و نعمت که نهایتا به تنبلی و راحتی زیانآور منجر میشود سفارش میکردند تا در آینده به سختیها و مصایب زندگی خو گرفته و مقاومت کنند. درجامعه امروزی متأسفانه در آموزشها درست بر عکس عمل میشود و کودکان را طوری تربیت میکنند و سوژههای آموزشی را به آنان میفهمانند که در آینده تاب مقاومت در برابر مشکلات را نخواهند داشت. نکته بعدی در نگاه سعدی به تربیت که بسیار مهم و در خور توجه است اینکه باید کودک را از همنشین بد دور نگاه داشت.توجه به تربیت ابتدا از خانواده آغاز میشود و راهی دارالتعلیم شده بهدست مربیان و متعلمان سپرده میشود.سعدی معتقد است که هر انسانی هوش و استعداد و عادات نیکو یا زشت را از والدین به ارث میبرد و بنابراین کسی که فطرتا شایسته است تربیت در او تأثیر دارد و کسی که نامستعد است تربیت در او مؤثر نیست.