چند روزی است که زلزله دست از سر ایران بر نمیدارد و جای جای ایران در حال لرزیدن است.طی چند روز اخیر زلزله در استان اصفهان حدود 10بار زمین را با توانهای مختلف لرزانده و مردم را به خیابانها کشیده و نگرانی را در میان آنها بیشتر کرده است. پس از زمینلرزه بوشهر و سراوان که طی دو هفته اخیر رخ داد زمینلرزههایی در سراسر فلات ایران از آذربایجان و گیلان تا اصفهان، بوشهر و سیستان رخ داده است. صبح روز گذشته زلزلهای در دورود گسل این منطقه را به حرکت درآورد. البته این گسل در دیماه 1287با زلزلهای به بزرگای 7.7 و در سال 85با زمینلرزهای با بزرگای شش ریشتر تکان خورده بود.
علاوه بر این زمینلرزهای به بزرگای5.7ریشتر، افغانستان را نیز لرزاند و در هند و پاکستان نیز احساس شد.دکتر مهدی زارع معاون پژوهشی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله در گفتوگو با روزنامه همشهری درباره زلزلههای اخیر و ارتباطشان با هم گفت: 10درصد از تغییر شکل در پوسته زمین که فرایندی دائمی است به شکل لرزهای خود را نشان میدهد.
این 10درصد همیشه با یک ریتم و با توزیع یکسان رخ نمیدهد. اینطور نیست که بگوییم بایستی ماهانه تعداد مشخصی زلزله در نقاط معین رخ دهد. ورقههای زمینساختی، در برخی نقاط که گسلهای فعال وجود دارد، با عدمحرکت و یا سکون مواجهند. سکون این ورقهها بر اثر فشارهای درونی که قابل پیشبینی نیست، به پایان میرسد در نتیجه زلزله رخ میدهد؛ بهطور مثال گسل شمال تبریز 233سال سکون داشته و حرکت مهمی انجام نداده است این بهمعنای این نیست که آنجا دیگر لرزه خیز نیست. نه سکون گسلها بهمعنای اتمام زمینلرزه است و نه پرزلزله بودن بهمعنای شروع فعالیت گسل است. بنابراین هر آنچه در روزهای اخیر رخ میدهد اتفاقی طبیعی است.
دکتر زارع با اشاره به زلزله 7.7ریشتری در سیستان گفت: با توجه به سابقه زلزلههای بزرگ در ایران، در هر دهه، حدود دو زلزله بالای هفت ریشتر در فلات ایران رخ میدهد. زلزله سیستان پس از 16سال رخ داده است و به لحاظ آماری امکان اینکه در دهه دیگر دو و یا سه زلزله بالای هفت ریشتر رخ بدهد وجود دارد ولی با این حال باید تأکید کنم که زلزله قابل پیشبینی نیست و نمیتوان در مورد آن بهصورت حتم صحبت کرد. این موضوع کاملا آماری است.
من تعجب نمیکنم زلزله بالای هفت ریشتر در ایران بیاید. وقوع زلزلههای بالای هفت ریشتر نه خوب است و نه بد، صرفا پدیده طبیعی است. فقط امیدوار باید باشیم که مرکزیت زلزله در منطقه شهری رخ ندهد. ما نمیتوانیم با آرزوهای خوش خودمان را سرگرم کنیم. این زلزلههای کم توان در کمترین حالت میتوانند هشداردهنده باشند. وی تأکید کرد: اینکه بخواهیم زلزله منطقه سیستان را به زلزله بوشهر و تسوج متصل و مرتبط بدانیم امکانپذیر نیست؛ چون بوشهر تا سیستان هزار و 200کیلومتر فاصله دارد و ممکن نیست که حرکت گسل در بوشهر منجر به حرکت گسل در سراوان شود. پس لرزههای زلزله سیستان در همان منطقه خود را نشان داده است و هنوز پسلرزه رخ میدهد.
دکتر زارع با اشاره به اینکه از لحاظ آماری زلزلههای اخیر اتفاق مهم و غیرطبیعی نیست گفت: بهنظرم زلزلههای 10دقیقه بامداد صبح یکشنبه با قدرت 4.1ریشتر در 20کیلومتری اصفهان و 7:38 صبح دیروز در 21کیلومتری گلپایگان باعث شده که مردم بیشتر به موضوع زلزله و تعداد آنها توجه کنند.
از آنجایی که این مناطق بهطور عمومی کملرزهتر هستند ذهنیتی در مردم ایجاد شده که پس از زلزله سیستان همه ایران در حال لرزیدن است درحالیکه هیچ منطقهای بدون زلزله نیست و فقط آمار تعداد زلزلههای رخ داده به دلیل ویژگیهای زمینشناختی این منطقه کمتر از سایر نقاط است. سنگهای این منطقه از نوع دگرگونی است و در مرز زاگرس قرار دارد و در نتیجه تغییرات در آن بهتدریج و به کندی رخ میدهد. بنابراین لرزهخیزی کمتری دارد ولی بهمعنای زلزلهخیز نبودن نیست؛ ضمن اینکه اصولا زلزلهای که نزدیک شهر رخ میدهد بیشتر مردم را وحشتزده میکند. با این حال بهنظر من آنچه در دو هفته اخیر رخ داد روال غیرمنطقی و غیرقابل فهم از نظر علمی نبوده است.
بسیاری بر این باورند که زلزلههای چهار و پنج ریشتری اخیر از وقوع زلزلههایی با توان بالا جلوگیری میکند اما دکتر زارع در اینباره گفت: لزوما چنین نیست، شاید این زلزلهها مانند کبریت دم در انبار باروت باشد و محرک رخدادهای بزرگتر باشد. چنین اظهارنظری را نمیتوان تفسیر علمی کرد و نتیجه غلط ارائه داد. با اطلاعات کمی که ما در مورد لایههای زیر زمین داریم نمیتوان چنین نتیجه گرفت.