شنبه ۲۱ مرداد ۱۳۸۵ - ۰۸:۰۸
۰ نفر

عزیز شاه محمدی : یک ماه پس از شروع جنگ تجاوزکارانه اسرائیل بر ضد لبنان و لبنانی ها شورای امنیت با تاخیر بسیار که منجر به آسیب های جبران ناپذیر انسانی و خسارات مادی و معنوی بسیاری شده است.

پرداختن به ذکر وظایف و تکالیف شورای امنیت که در منشور سازمان ملل بر آن تصریح شده ،بی فایده است، چه اینکه ظاهرا شورای امنیت حداقل در زمینه هایی که سیاست جهانی آمریکا و اروپا اقتضا دارد از منشور دیگری پیروی می کند که چهار نسخه بیشتر ندارد که در تل آویو ،لندن ،واشنگتن و پاریس نگهداری می شود.

در قطعنامه پیشنهادی که در باره حمله اسرائیل به لبنان تدوین شده شورای امنیت وارد عرصه جدیدی شده که توجه به آن برای مردم خاورمیانه بسیار مهم است. برای درک بهتر موضوع، ابتدا باید به متن قطعنامه توجه کرد و آنگاه در یک ارزیابی کوتاه مهمترین نکات آن را مورد توجه قرار داد.در متن قطعنامه که توسط آمریکا، فرانسه، اسرائیل و انگلیس تدوین شده ،آمده است:

چهار بند مقدماتی

یک - یادآوری تمامی قطعنامه های پیشین درباره  لبنان به ویژه قطعنامه های ۴۲۵ (سال تصویب ۱۹۷۸)، ۴۲۶ (۱۹۷۸)، ۵۲۰ (۱۹۸۲)، ۱۵۵۹ (۲۰۰۴)، ۱۶۵۵ (۲۰۰۶) و ۱۶۸۰ (۲۰۰۶) و همچنین بیانیه های ریاست شورای امنیت درباره  اوضاع لبنان به ویژه بیانیه های ۱۸ ژوئن ۲۰۰۰ (S/PRST/21/2000) نوزده اکتبر ۲۰۰۴
(S/PRST/36/2004)، چهار مه ۲۰۰۵ (S/PRST/17/2005) ، بیست و سوم ژانویه ۲۰۰۶ (S/PRST/3/2006) و سی ژوئیه ۲۰۰۶ (S/PRST/35/2006)

دو - ابراز نگرانی شدید از ادامه  تنش ها در لبنان و اسرائیل از زمان حمله حزب الله لبنان به اسرائیل در ۱۲ ژوئیه سال ۲۰۰۶ که در نتیجه آن صدها تن در هر دو طرف کشته و مجروح شده و خسارت های فراوانی به زیرساخت های غیر نظامی وارد آمده و صدها هزار تن از مردم نیز آواره شدند

سه - تاکید بر لزوم پایان دادن به خشونت ها و همچنین تاکید بر لزوم بررسی فوری علل وقوع این بحران از جمله آزادی بدون قید و شرط دو سرباز اسرائیلی

چهار - توجه به حساسیت مسئله زندانیان و پیگیری تلاشها با هدف حل مسئله  زندانیان لبنانی دربند اسرائیل

بندهای اجرایی

بند یک - درخواست توقف فوری درگیری ها به ویژه توقف فوری تمام حملات حزب الله لبنان و توقف فوری تمام اقدامات نظامی اسرائیل

بند ۲- تاکید برحمایت قوی و احترام کامل به خط آبی

بند ۳ - حمایت قوی از تمامیت ارضی، حاکمیت و استقلال سیاسی لبنان در مرزهای به رسمیت شناخته شده  بین المللی همانطور که در توافقنامه آتش بس موقت لبنان و اسرائیل در ۲۳ مارس سال ۱۹۴۹ آورده شده است ،

بند ۴- درخواست از جامعه ی بین المللی برای انجام اقدامات فوری در جهت تمدید کمک های مالی و انسانی به مردم لبنان از طریق تسهیل بازگشت امن آوارگان تحت کنترل دولت لبنان، بازگشایی فرودگاهها و بنادر برای اهداف غیر نظامی و بررسی کمک های بیشتر در آینده برای بازسازی و توسعه لبنان ،

بند ۵- تاکید بر اهمیت تمدید کنترل دولت لبنان بر تمامی اراضی لبنان مطابق با بندهای قطعنامه ی ۱۵۵۹ (۲۰۰۴) و قطعنامه  ۱۶۸۰ (۲۰۰۶) و بندهای مرتبط با معاهده ی طائف برای اقتدار و حاکمیت کامل لبنان،

بند ۶- درخواست از اسرائیل و لبنان برای حمایت از آتش بس دایم و راه حل بلندمدت بر اساس اصول و موارد زیر:

  • احترام جدی تمام طرف ها به حاکمیت و تمامیت ارضی اسرائیل و لبنان 
  • احترام کامل دو طرف به خط آبی 
  • تعیین مرزهای بین المللی لبنان به ویژه در مناطقی که مرز نامشخص یا مورد مشاجره است، نظیر منطقه مزارع شبعا 
  • تدابیر و اقدامات امنیتی برای جلوگیری از شروع دوباره  خشونت ها از جمله ایجاد یک منطقه آزاد از هر گونه پرسنل مسلح و سلاح میان خط آبی و رود لیطانی به غیر از نیروهای امنیتی و مسلح لبنان و نیروهای بین المللی تحت نظارت سازمان ملل، 
  • اجرای کامل مفاد مرتبط با معاهده ی طائف و قطعنامه های ۱۵۵۹ (۲۰۰۴) و ۱۶۸۰ (۲۰۰۶) که خلع سلاح تمام گروه های مسلح در لبنان را خواستار است و پیگیری تصمیم کابینه  لبنان در ۲۷ ژوئیه سال ۲۰۰۶ مبنی بر اینکه هیچ سلاح یا قدرت خارجی در لبنان وجود نخواهد داشت
  • استقرار نیروی بین المللی در لبنان 
  • اعمال تحریم بین المللی علیه فروش یا عرضه سلاح و موارد دیگر به جز با اجازه دولت لبنان
  • حذف نیروهای خارجی که بدون اجازه دولت در لبنان مستقرند 
  • ارایه  نقشه های باقیمانده از زمین های مین گذاری شده در لبنان به سازمان ملل که تحت تملک اسرائیل بوده است

بند ۷- دعوت دبیر کل سازمان ملل برای حمایت از تلاشها با هدف تضمین اصول توافقنامه هایی از دولت لبنان و اسرائیل برای دستیابی به راه حلی بلندمدت

بند ۸- درخواست های دبیرکل سازمان ملل برای همکاری با نقش آفرینان بین المللی و طرف های درگیر به منظور توسعه و اجرای موارد مرتبط با معاهده  طائف، قطعنامه های ۱۵۵۹ (۲۰۰۴) و ۱۶۸۰ (۲۰۰۶) از جمله خلع سلاح و تعیین مرزهای بین المللی لبنان به ویژه در مناطقی که مرز آن مبهم یا مورد مشاجره است، از جمله مزارع شبعا و ارایه این پیشنهادات به شورای امنیت ظرف ۳۰ روز

بند ۹- درخواست از تمام طرف ها برای همکاری با شورای امنیت در خلال این دوره و جلوگیری از اقدامی که منجر به ایجاد مانع در راه حل بلندمدت، دسترسی بشردوستانه به جمعیت غیر نظامی یا بازگشت آوارگان شود. دبیرکل سازمان ملل نیز شورای امنیت را در تمامی این موارد مطلع می سازد

بند ۱۰- ابراز تمایل دولت لبنان و اسرائیل به شورای امنیت برای توافق با اصول و موارد یک راه حل بلندمدت و موافقت با صدور قطعنامه ای دیگر بر اساس بخش ۷ منشور استقرار نیروی بین المللی تحت اختیار سازمان ملل برای حمایت از نیروهای مسلح لبنان و دولت این کشور در ایجاد محیطی امن و مشارکت برای اجرای یک آتش بس دایمی و راه حل بلندمدت

بند ۱۱- درخواست  از نیروهای موقت سازمان ملل (UNIFIL) برای توقف خشونت ها به منظور نظارت بر اجرای آن و تمدید کمک ها به مناطق پر جمعیت غیر نظامی و بازگشت امن آوارگان

بند ۱۲ - درخواست از دولت لبنان برای تضمین عدم واردات سلاح به لبنان بدون موافقت و درخواست UNIFIL و تضمین شرایط کمک به دولت لبنان در صورت درخواست آنها

بند ۱۳- درخواست از دبیرکل سازمان ملل برای ارایه گزارش اجرای این قطعنامه ظرف یک هفته و ارایه  اطلاعات مرتبط به شورا برای تصویب قطعنامه ای دیگر

بند ۱۴- شورای امنیت تصمیم دارد فعالانه این موارد را پیگیری کند.

ارزیابی قطعنامه

۱)در بند دوم مقدماتی قطعنامه «جنگ» تمام عیار و تجاوزکارانه اسرائیل در لبنان «ادامه تشدید خشونتها escalation of hostilities» توصیف شده است.

۲)در این بند شورای امنیت بدون تحقیق و بررسی و در قضاوتی یک جانبه ،حزب الله را مسئول درگیریها معرفی کرده و هیچ ذکری از مباشرت اسرائیل در حمله به لبنانی ها و زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی لبنان نشده است.اگر برفرض معرفی حزب الله به عنوان عامل شروع حمله درست بوده باشد که نیست، بی طرفی شورای امنیت ایجاب می کرد برمسئولیت اسرائیل در حمله به مردم و کشور لبنان و زیر ساختهای اقتصادی و اجتماعی این کشور نیز تصریح می شد.

۳)ذکری از «عدم تناسب » میان اهداف و شیوه جنگی اسرائیل با اهداف اعلام شده جنگ اسرائیل در لبنان نشده است.

۴)در بند سوم مقدماتی باز هم از ذکر کلمه «جنگ   war » خودداری شده و فقط بر لزوم پایان خشونتها end of violence تاکید شده است.   warبار حقوقی دارد وجنایات جنگی اسرائیل را می توان با توسل به کلمه war تحت تعقیب قرار داد، اما violence کلمه ای خنثی و بدون بار حقوقی است. عدم تصریح به کلمه war دفاع از مقامات و فرماندهان جنگی اسرائیل در آینده است.

۵)در بند سوم همچنین شورای امنیت جانبدارانه خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط اسرای اسرائیلی شده است.

۶)در بند چهار مقدماتی در باره زندانیان لبنانی فقط به تلاش برای آزادی آنان اکتفا شده است . (کی این زندانیان آزاد خواهند شد خدا می داند.)

۷)در بند اول اجرایی نیز با همان هدف از به کار بردن کلمه war خودداری شده واز تجاوز نظامی اسرائیل به military operation تعبیر شده است.

۸)همچنین در بند یک اجرایی آمده است :

Calls for a full cessation of hostilities based upon, in particular, the immediate cessation by Hizbollah of all attacks and the immediate cessation by Israel of all offensive military operations;

ترجمه مطلب که در بند یک اجرایی آمده است به این معنا است که حزب الله باید تمام حملات خود را پایان دهد. (یعنی حزب الله هر اقدامی کند لاجرم حمله محسوب می شود )در مقابل، اسرائیل فقط باید عملیات نظامی تهاجمی را متوقف کند. حال باید به دنبال مرجعی گشت که ثابت کند عملیات نظامی اسرائیل تهاجمی بوده یا تدافعی . بند اول اجرایی قطعنامه در واقع مجوز ادامه جنگ اسرائیل در لبنان است.

۹)در بند اول اجرایی هم این حزب الله است که ابتدا و قبل از اسرائیل باید دست از خشونت بکشد.

۱۰)در بند شش اجرایی برقراری آتش بس چنین مقرر شده است، «فراخوان اسرائیل و لبنان برای حمایت از آتش بس دایم و راه حل بلندمدت» روشن نیست ،چرا شورای امنیت چنین رقیق و بی جان درخواست آتش بس می کند؟ معمولا شورای امنیت در مواقع این چنینی از کلماتی مثل Request و urge استفاده می کند، اما در این پیش نویس از کلمه call on استفاده شده است .

۱۱)در پاراگراف اول بند شش« احترام جدی تمام طرف ها به حاکمیت و تمامیت ارضی اسرائیل و لبنان»تصریح شده است. شاید این پاراگراف تا جایی که به اسرائیل مربوط می شود صادقانه باشد، اما در مورد لبنان ریاکارانه ترین و فریبکارانه ترین بخش قطعنامه محسوب می شود. در این قطعنامه در بندهای شش و هشت و ده، حاکمیت دولت لبنان نادیده گرفته شده است.

۱۲) در پاراگراف سوم بند شش اجرایی تعیین مرزهای بین المللی لبنان به ویژه در مناطقی که مرز نامشخص یا مورد مشاجره است نظیر منطقه مزارع شبعا مقرر شده که قبل از این هم سازمان ملل گزارشی را در باب تعلق مزارع شبعا به لبنان یا سوریه تنظیم کرده است. در آن موقع اسرائیلی ها چون نمی خواستند مزارع شبعا را ترک کنند بسیار تلاش کردند که ثابت کنند مزارع شبعا متعلق به سوریه است و نماینده سازمان ملل نیز مرتکب خیانت شد و با تحریک اسرائیل ،مزارع شبعا را متعلق به سوریه اعلام کرد.

حال چون اسرائیل به این تحلیل رسیده که اگر مزارع شبعا را به لبنان پس بدهد ،یک قدم به خلع سلاح حزب الله نزدیک می شود این مسئله در این پیش نویس بار دیگر مطرح شده است.

۱۳)در پاراگراف شش بند شش اجرایی نیز استقرار نیروی بین المللی در لبنان درخواست شده است. این خواسته نخست وزیر اسرائیل است که در هفته اول جنگ پس از ناتوانی در نابود کردن حزب الله مطرح کرد.

۱۴)در پاراگراف هفت بند شش اعمال تحریم بین المللی علیه فروش یا عرضه سلاح و موارد دیگر به جز با اجازه دولت لبنان مقرر شده که به معنی اقدام برای خلع سلاح حزب الله است.

۱۵)در بند هشت اجرایی «تغییر رژیم » به معنی «تغییر آرایش سیاسی» در لبنان هدف قرار گرفته است.

۱۶)در پاراگراف آخر بند شش اجرایی ارایه  نقشه های باقی مانده از زمین های مین گذاری شده در لبنان به سازمان ملل که تحت تملک اسرائیل بوده ، درخواست شده است. اسرائیل که سال ۲۰۰۰ از جنوب لبنان خارج شد تاکنون از ارائه نقشه های میادین مین اجتناب می کرد. این بند با همان تحلیل اسرائیلی که پاکسازی میادین مین حزب الله را یک قدم بیشتر به سوی خلع سلاح سوق می دهد،در قطعنامه گنجانده شده است.

نتیجه

۱)پیش نویس قطعنامه  پیشنهادی فقط خواستار توقف عملیات نظامی شده و در آن از لزوم برقراری فوری «آتش بس» سخنی به میان نیامده است.

۲) دست اسرائیل برای ادامه تجاوز نظامی به لبنان باز است.

۳)عقب نشینی اسرائیل از جنوب لبنان مسکوت مانده است.

۴) این قطعنامه بخشی از لبنان را از مرز تا رودخانه لیتانی از لبنان جدا می کند و به اسرائیل ضمیمه می نماید یا حداقل اینکه تا آینده نامشخصی از محدوده حاکمیت دولت لبنان خارج می کند.

۵) تمام اهداف سیاسی و نظامی اسرائیل در بندهای قطعنامه متبلور است.

۶)این قطعنامه ادامه منطقی قطعنامه ۱۵۵۹در تغییر آرایش سیاسی لبنان است.

کد خبر 2112

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز