آمریکاییها در ماههای گذشته کم حمله و حادثه ندیدهاند اما بمبگذاری بوستون برای آنها بیشتر از هر کدام از حوادث دیگر مهم شد و به نوعی بار دیگر خاطرات تلخ آنها از ۱۱سپتامبر را زنده کرد. انفجارهای بوستون که بهگفته مقامهای آمریکا توسط دو برادر با اصالت چچنی صورت گرفته از لحاظ رقم و عدد قابلمقایسه با ۱۱سپتامبر نیست اما بار دیگر طعم وحشت آن روز را برای مردم آمریکا به همراه آورد. بمبگذاری بوستون سه کشته داشت و ۱۷۰ زخمی اما در حمله به برجهای دوقلوی تجارت جهانی سههزار نفر کشته شدند. اگر درست سبک و سنگین کنید تیراندازی در سینمای شهر آئورا و مدرسه ساندیهوک از بمبگذاری در پایان خط ماراتن تاثربرانگیزتر بودند اما شاید فقط انفجاری پرسر وصدا میتوانست تب و جنجالی مانند ۱۱سپتامبر را بار دیگر در آمریکا ایجاد کند.
مقامهای امنیتی آمریکا که پس از ۱۱سپتامبر همهچیز را به القاعده در هزاران کیلومتر آن طرفتر ارتباط دادند حالا هم عامل حمله را اعزامی از قفقاز و میان شبهنظامیان چچن معرفی کردهاند. جورج بوش پس از ۱۱ سپتامبر برای ترمیم غرور جریحهدار شده آمریکاییها به افغانستان لشکر کشید تا مردم این کشور سالها درگیر یک جنگ تمامعیار باشند. با بازگشت شبح ۱۱سپتامبر اما مردم آمریکا هنوز هم همان سؤالهایی را دارند که ۱۲سال قبل در ذهنشان داشتند: چقدر در خانه، محل کار و خیابانهایشان امنیت دارند؟ چرا آنها هر چند وقت یکبار هدف حمله قرار میگیرند؟ چرا اینقدر مورد تنفر عاملان حملاتی که هر چند وقت یکبار از یک سو صورت میگیرد هستند؟
مظنونانی از چچن
ماجرا از انفجار دو بمب با فاصله بسیار کم در پایان خط مسابقه ماراتن بوستون شروع شد. ماراتن بوستون یکی از قدیمیترین مسابقات ماراتن دنیاست که امسال یکصد و هفدهمین دوره آن در یک روز تعطیل در بوستون برگزار شد. این حمله در روز ملی میهنپرستی صورت گرفت و مقامهای آمریکا را حداقل در ظاهر تا مدتی گیج کرد. باراک اوباما برای سخنرانی خود پس از انفجارها به پشت تریبون رفت و برخلاف روال سابق از عبارت «اقدام تروریستی» استفاده نکرد تا اما و اگرها درباره عامل این حمله بیشتر شود. روز بعد از حمله مقامهای امنیتی آمریکا تصاویر بقایای یک کولهپشتی را که به گفته آنها بمب در داخل آن قرارداشته منتشر کردند. براساس اطلاعات منتشر شده از سوی افبیآی عاملان حمله برای افزایش تلفات انفجار بمب را در دیگ زودپز قرار داده و در داخل آن از ساچمههای بلبرینگ و میخ استفاده کرده بودند. مدت کوتاهی بعد با استفاده از تصاویر دوربینهای مداربسته مقامهای امنیتی تصاویر دو جوان را بهعنوان مظنونان شماره یک و دو منتشر کردند؛ دو جوانی که مشخص شد برادر هستند؛ تیمورلنگ و جوهر سارنایف، ۲۶ و ۱۹ ساله. درگیری میان این دومظنون با نیروهای پلیس، کشتهشدن یک مأمور و برادر بزرگتر را بهدنبال داشت. در این درگیری جوهر سارنایف توانست فرار کند؛ فراری که برخی عامل آن را فداکاری برادر بزرگتر میدانند. پس از این فرار همه شهر توسط نیروهای ویژه قرق شد تا جستوجوی خانه به خانه صورت بگیرد. پس از ۲۴ ساعت سرانجام تماس تلفنی با مرکز فوریتهای پلیس دستگیری جوهر را بهدنبال داشت. مردی روی قایقی که در حیاط خانهاش قرار داشت لکهای خون دید و چند دقیقه بعد مأموران پلیس از زمین و هوا به آنجا ریختند.
درحالیکه مقامهای پلیس و رسانههای آمریکا میخواهند این دو برادر را بهخاطر اصالتشان به گروههای افراطی چچن ارتباط دهند پدر آنها بچههایش را بیگناه میداند و آنها را قربانی دستگاههای اطلاعاتی آمریکا میخواند. انزور سارنایف در گفتوگو با رسانهها گفته است: این بمبگذاری یک حمله تروریستی بوده که بهصورت دقیق از سوی سرویسهای مخفی آمریکا برنامهریزی شده است. فرزند من به مسجد میرفته است؛ آنها به همینخاطر پسرهایم را متهم و به آنها شلیک کردند. جوهر سارنایف، 19ساله دانشجوی سال دوم پزشکی بود که به گفته پدرش قصد داشته جراح مغز شود. او در سال۲۰۱۱ توانسته بود بهخاطر وضعیت خوب درسیاش بورسیه تحصیلی دریافت کند. تیمورلنگ، برادر بزرگ او هم یک بوکسور آماتور بود که قصد داشت با ادامه تمرینهایش وارد تیم ملی بوکس آمریکا شود. او به دوستانش گفته بود که با وجود اصالت چچنی خود ترجیح میدهد بهعنوان ورزشکار تیم ملی آمریکا به میدان برود.
سؤالهای بیجواب بسیار
باراک اوباما پس از دستگیری جوهر سارنایف درحالیکه مردم آمریکا مانند یک پیروزی ملی در حال جشن و شادی بودند بار دیگر به پشت تریبون رفت. او با تقدیر از نیروهای امنیتی این کشور اما اعلام کرد که سؤالهای بیجواب بسیاری وجود دارد؛ سؤالهایی که ذهن خیلیها را بهخودش مشغول کرده است. او در این سخنرانی اعلام کرد که باید علت این حمله مشخص شود و مردم این کشور بفهمند جوانهایی که سالها در این کشور زندگی و تحصیل کردهاند چرا دست به چنین حملهای زدهاند. تیمور لنگ و جوهر سارنایف بیشتر از یک دهه در آمریکا زندگی کرده بودند و آخرین مراحل شهروندشدن خود را پشت سر میگذاشتند. هر چند برای نخستینبار نیست که دانشجوهای باهوش و درسخوان در این کشور ناگهان دست به چنین اقدامی میزنند. مردم آمریکا هنوز تیراندازی در سینمای شهر آئورا را که کشته و مجروح شدن بیش از ۷۰ نفر را بهدنبال داشت فراموش نکردهاند. جیمز هولمز که حالا بهعنوان عامل کشتار تماشاگران فیلم جدید بتمن (شوالیه سیاه برمیخیزد) مورد تنفر آمریکاییهاست تا همین چند وقت پیش دانشجوی مقطع دکتری عصبشناسی دانشگاه کلورادو دنور بود و کسی نمیداند چه چیزی باعث شده تا او با جلیقه ضدگلوله به سالن سینما بیاید و پس از پرتاب گاز اشکآور بیهدف تماشاگران را با مسلسل و سلاح کمری به گلوله ببندد.
مقامهای پلیس میگویند پیش از این تیراندازی تنها باری که جیمز هولمز در عمرش عملی غیرقانونی انجام داده مربوط به دریافت یک برگ جریمه رانندگی بهخاطر سرعت غیرمجاز بوده است. جوهر و تیمور لنگ هم هیچ سابقه تخلفی در پرونده خود با وجود بیشتر از ۱۰ سال زندگی در آمریکا نداشتهاند.
مقامهای امنیتی آمریکا هنوز درگیر دو فرضیهاند که این دو جوان مانند تیراندازهایی که آمریکاییها را به رگبار بستند با خشم و نفرت از جامعه این کشور دست به بمبگذاری زدهاند یا افکار افراطگرایانه باعث شده تا این آدمهای عادی تبدیل به افرادی شوند که سیاستمداران تندروی کنگره آنها را «دشمن متخاصم» نامیدهاند.
هر چند حمله بوستون کشتهشدن سهنفر را بهدنبال داشت و هنوز منشأ و علت آن بهصورت کامل مشخص نشده است اما برخی رسانههای آمریکایی این انفجار را برای مردم این کشور حتی ترسناکتر از حمله ۱۱سپتامبر ارزیابی کردهاند. انفجار سال۱۹۹۵ در اوکلاهما و حمله به برجهای دوقلوی تجارت جهانی را حملاتی تأثیرگذار در تاریخ آمریکا میخوانند اما این بار در بوستون این غیرنظامیان بودند که برخلاف گذشته بهصورت مستقیم هدف حمله قرار گرفتند.
این موضوع باعث شد تا رسانههای این کشور این مسئله را مطرح کنند که پس از سالها جنگ در افغانستان و عراق، آمریکاییها هنوز در خانهها و خیابانهای این کشور امنیت کامل ندارند. اگر به گفته مقامهای آمریکا برادران سارنایف ارتباط با گروههای شبهنظامی داشته باشند و از سوی آنها برای انجام عملیات آموزش دیده و تجهیز شده باشند این کشور بار دیگر اما این بار از نقطهای دیگر از جهان هدف یک حمله قرار گرفته است. درحالیکه مقامهای آمریکا بارها اعلام کردهاند که با شکست اطلاعاتی در ۱۱سپتامبر سازوکارهای امنیتی خود را تغییر دادهاند عملیات در یکی از قدیمیترین مسابقات ماراتن جهان یک شکست تمامعیار برای دستگاه اطلاعاتی این کشور است که بار دیگر از هزاران کیلومتر خارج از مرزهای خود ضربهای جدی متحمل شده. بهویژه آنکه مقامهای روسیه اعلام کردهاند درباره تحت نظر گرفتن تیمورلنگ سارنایف به سازمانهای امنیتی آمریکا هشدار داده بودند.
درصورتی که عاملان این حمله بدون ارتباط با خارج از این کشور بوده باشند هم مقامهای آمریکا باید بیشتر از گذشته نگران خشونتی باشند که بهعنوان «تروریسم داخلی» شناخته میشود. پس از تیراندازیهای مرگبار اخیر، دولت آمریکا حتی در مسئله تصویب قوانین کنترل و محدودیت سلاح نتوانست به موفقیت برسد و حالا هر روز اوضاع در این کشور بدتر میشود و مردم این کشور نمیتوانند مطمئن باشند که از سالن سینما یا مدرسه سالم به خانه برمیگردند.
بمبگذاران بوستون خارجی باشند یا داخلی تفاوتی نمیکند؛ این ماجرا هر دو سویش برای آمریکا باخت است و به همینخاطر پیدا کردن ریشههای آن برای فهمیدن نقاط ضعف این کشور برای باراک اوباما تبدیل به مسئلهای حیاتی شده. او باید بار دیگر به سؤالهای مردم این کشور که هر روز پس از ۱۱سپتامبر تکرار میشود فکر کند تا پاسخی برای آنها پیدا کند؛ چه سیاستهایی باعث شده که از داخل یا خارج هر چند وقت یکبار عاملان حملاتی پیدا شوند که از این کشور چنین تنفری داشته باشند؟