ساعت 20:40، بیست‌و‌سوم آذر‌ماه سال گذشته، وقتی مرد جوانی به‌بهانه فروش طلا قدم به یک طلافروشی در خیابان پیروزی گذاشت، صاحب مغازه خبر نداشت که یک دزد مسلح در برابرش قرار گرفته است. مرد مسلح پس از اینکه با تهدید اسلحه دست به سرقت مقداری طلا زد، پا به فرار گذاشت و صاحب طلافروشی که وحشت کرده بود، سراسیمه با پلیس تماس گرفت.
وقتی مأموران در محل حادثه حاضر شدند، مرد طلافروش ماجرای سرقت را اینطور تعریف کرد: دقایقی قبل پسر جوانی وارد مغازه‌ام شد و پرسید که آیا طلا می‌خرم؟ من هم به سؤالش پاسخ دادم اما وی ناگهان اسلحه‌ای از زیر لباسش بیرون کشید و فریاد زد که اگر مقاومت یا سر و صدا کنم، مرا می‌کشد.
من که وحشت کرده بودم سکوت کردم و او در یک چشم بر هم زدن چند سرویس طلا از داخل ویترین سرقت کرد و پا به فرار گذاشت و همه این اتفاقات در کمتر از یک دقیقه رخ داد. وقتی از مغازه خارج شدم دیدم که او سوار یک خودروی پرشیای سفید رنگ شد و همراه همدستش که بیرون از مغازه منتظرش بود گریختند. من در آن لحظه فقط توانستم شماره پلاک پرشیا را یادداشت کنم.
سرقت پرشیا
با شکایت مرد طلافروش تحقیقات پلیسی شروع شد و شماره پلاک خودروی پژو در اختیار همه واحدهای‌گشتی قرار گرفت. دقایقی بعد از سرقت مأموران کلانتری 110شهدا خودروی پرشیا را که در کنار خیابان رها شده بود کشف کردند. در بررسی‌های بعدی مشخص شد که دو سارق چند روز پیش خودروی پرشیا را به شیوه زورگیری از صاحبش سرقت کرده بودند تا از آن برای دستبرد مسلحانه استفاده کنند. صاحب اصلی خودرو شناسایی شد و در تحقیقات گفت: 21آذر‌ماه سال گذشته مقابل خانه‌ام در حوالی میدان شهدا داخل ماشین منتظر همسرم نشسته بودم که ناگهان دو نفر وارد ماشینم شدند و با تهدید قمه پول‌هایم را به سرقت بردند و مرا از ماشین پیاده کردند و با سرقت خودرویم پا به فرار گذاشتند.
تصادف ساختگی
درحالی‌که تحقیقات برای دستگیری دزدان ادامه داشت مأموران دریافتند که دو مرد سارق بعد از دزدیدن پرشیا به سراغ طعمه دیگری رفته بودند تا با ایجاد تصادف ساختگی دست به سرقت خودروی زن جوانی بزنند. این زن جوان وقتی به اداره یکم پلیس آگاهی احضار شد، به مأموران گفت: شامگاه 23آذر‌ماه سال گذشته (دقایقی پیش از سرقت مسلحانه از طلافروشی) در خیابان دماوند داخل ماشینم نشسته و منتظر مادرم بودم که یک پرشیای سفید رنگ با ماشینم برخورد کرد. دو مرد جوان از داخل ماشین پیاده شدند و از من و مادرم درخواست کردند برای تعیین خسارت به یک چهارراه بالاتر برویم تا تعمیرگاه میزان خسارت ماشین را مشخص کند.
زن جوان افزود: به‌بهانه رفتن به تعمیرگاه یکی از آنها روی صندلی عقب ماشین من نشست و دیگری پشت فرمان پرشیا بود و من هم دنبال پرشیا به راه افتادم. وقتی وارد یکی از کوچه‌های فرعی شدیم، ناگهان جوانی که داخل ماشین من نشسته بود چاقویی پشت‌گردنم گذاشت و تهدید کرد از ماشین پیاده شوم. وقتی پایم را روی ترمز گذاشتم، مادرم سوییچ را برداشت و خودش را به بیرون از ماشین پرتاب کرد. مرد جوان خودش را به صندلی جلو رساند تا ماشین را سرقت کند اما وقتی سوییچ را پیدا نکرد، کیف‌دستی من و مادرم را سرقت کرد و سوار پرشیای همدستش شد و هر دو پا به فرار گذاشتند. در آن لحظه فقط توانستم شماره پلاک ماشین آنها را یادداشت کنم و بعدا فهمیدم که سارقان پس از سرقت از ما به یک‌طلافروشی دستبرد زده‌اند.
دستگیری
در ادامه رسیدگی به این پرونده، کارآگاهان با کمک مالباخته‌ها به چهره‌نگاری سارقان پرداختند و متوجه شدند که یکی از آنها جوان 25ساله‌ای به نام مهدی است. وی سال90 به همراه فردی به نام علیرضا 26ساله به اتهام سرقت به عنف دستگیر‌شده و به زندان رفته بود اما بعد از مدتی هر دوی آنها از زندان آزاد شده بودند. مالباخته‌ها با دیدن عکس علیرضا، وی را به‌عنوان یکی از سارقان شناسایی کردند. با این سرنخ مأموران پاتوق‌های احتمالی این مجرم سابقه دار را زیرنظر گرفتند تا اینکه صبح هشتم اردیبهشت‌ماه موفق شدند او و همدستش را در شرق پایتخت دستگیر کنند.
هر دو متهم دستگیر شده پس از مواجهه حضوری با شاکیان پرونده و همچنین تصاویر به‌دست آمده از دوربین‌های مداربسته طلافروشی لب به اعتراف گشودند و به سرقت مسلحانه از طلافروشی، زورگیری خودروی پرشیا و سرقت از مادر و دختر با تهدید سلاح گرم و سرد اقرار کردند. سرهنگ عباسعلی محمدیان، رئیس پلیس آگاهی تهران، با اعلام این خبر گفت: تحقیقات تکمیلی درباره این پرونده ادامه دارد.
