آنچه درباره پیشنهاد جدید دولتهای عربی به رژیم صهیونیستی در رسانهها منعکس شد، از ابعاد مختلفی قابل تحلیل و بررسی است. رژیمهای عربی براساس این پیشنهاد که آن را در پیشگاه آمریکاییها به اسرائیلیها ارائه دادند، حاضرند با رژیم صهیونیستی زمین مبادله کنند و فلسطینیان را از تلاش برای پیوستن به دیگر نهادهای سازمان ملل و شکایت علیه رژیم صهیونیستی در دادگاه جنایات بینالملل بازدارند.
فارغ از اینکه این زمینها در کدام بخش از جغرافیای فلسطین است - که خود البته موضوعی بسیار مهم است و جزئیات آن در این طرح ذکر نشده - باید این پرسش را مطرح کرد که چرا رژیمهای عربی در این برهه زمانی مشخص روی به آمریکا و اسرائیل آوردهاند و تلاش خود را برای حل و فصل مسئله فلسطین دوچندان کردهاند؟
خود رژیمهای عربی میگویند که این پیشنهاد و تلاش ارتباطی با تحولات خاورمیانه ندارد و نتیجه تصمیمگیری نشست اخیر سران عرب بوده که وزرای خارجه را به تشکیل کمیتهای ویژه برای بررسی موضوع مکلف کرده بودند اما بهنظر میرسد که این موضوع را نمیتوان خارج از سیاق و چارچوب تحولات امروز خاورمیانه تجزیه و تحلیل کرد. آیا واقعا در اعطای کرسی سوریه به مخالفان در جریان نشست اخیر سران عرب در دوحه و سپس حرکت رژیمهای عربی به سوی آمریکا و ارائه این طرح هیچ ارتباط و پیوندی نمیتوان یافت؟ آیا در سایه ارتباط شبکه وار تحولات در گستره منطقهای و بینالمللی میتوان از انفکاک و بیارتباطی یک رخداد با رخدادی دیگر آن هم در خاورمیانه سخن راند؟
نگاهی به کنشگری اتحادیه عرب درقبال مسئله فلسطین میتواند در پاسخ به این پرسش کمک رسان باشد. تا پیش از آنکه بحران جاری در سوریه دامنگیر این کشور شود، این سوریه بود که در جایگاه یک قدرت عربی تأثیرگذار با هرگونه به مسلخ فرستادن مسئله فلسطین مخالفت میکرد و حاضر نبود مسئله فلسطین که با کیان جهان عرب پیوندی ناگسستنی دارد، بهگونهای غیرعادلانه حل و فصل شود.
اما پس از آنکه کرسی سوریه در اتحادیه عرب به ائتلافی ساختگی و مبتلا به بیماریهای گوناگون درونی و برونی واگذار شد، اکنون رژیمهای عربی در غیاب سوریه با خیالی آسوده میتوانند از کیسه خلیفه ببخشند و عطای فلسطین را به لقایش ببخشند و در مقابل، شاهد قربانی شدن حاکمیت سوریه باشند. حذف سوریه از اتحادیه عرب در این سیاق و در چارچوب هدفی بلندمدت که اکنون بازنمودهایش را میبینیم، قابل تحلیل و واک
اوی است. آیا ائتلافی که کرسی سوریه را در اتحادیه عرب در اختیار گرفته میتواند با طرح و برنامههای قطر مخالفت کند؟
هیأت عربی (وزیر خارجه قطر و همراهانش) در دیدار اخیر با آمریکاییها معاملهای را مطرح کرد: فلسطین را میدهیم، سوریه را حذف کنید. حقیقت آن است که رژیمهای عربی بیش از آنکه بهدنبال حل و فصل مسئله فلسطین باشند، بهدنبال برانداختن حاکمیت سوریه ولو به بهای واگذاشتن مسئله فلسطین هستند. هیأت عربی امیدوار بود که با این معامله، آمریکا و غرب را به خلاص شدن از حاکمیت سوریه وادارد.
نکته قابل تأمل اینکه با وجود دودستگی اسرائیلیها درباره این باج دادن، اما مقامهای رسمی این رژیم باز هم به رژیمهای عربی «نه» گفتند و حل و فصل موضوع را نه به اراضی بلکه به اذعان به یهودیت اسرائیل پیوند زدند و بدینترتیب کوتاهآمدنهای رژیمهای عربی سطح مطالبات نتانیاهو را یک درجه بالاتر برد تا یکبار دیگر رژیمهای عربی دربرابر افکار عمومی و ملتهای عربی رهاوردی جز سرخوردگی از سفر واشنگتن نداشته باشند. آنچه در این میان جلب نظر میکند آن است که رژیمهای عربی در باج دادن جدید خود، به این موارد بسنده نکردهاند، بلکه دو موضوع حساس را مسکوت گذاشتهاند؛ آوارگان فلسطینی و شهر استراتژیک قدس اشغالی.